دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


نفـرین‌شـدگان


نفـرین‌شـدگان
تاریخ انباشته از نفرین‌هاست. نفرین‌هایی که گاه عمر آنها به سده‌های گذشته می‌رسد. اغلب، نفرین با بدشانسی اشتباه گرفته می‌شود، اما برخی از آنها داستان‌های ترساننده به وجود آورده‌اند. ما قصد داریم به عجیب‌ترین و معروف‌ترین نفرین‌ها اشاره کنیم:
● نفرین توتانخامن
چند ماه پس از بازگشایی معبد توتانخامن یک تراژدی آغاز شد. «لرد کارنارون» (حامی مالی پژوهش معبد توتانخامن) ۵۷ ساله ناگهان بیمار و به شهر قاهره برده شد. او دو، سه روز بعد درگذشت.
علت دقیق مرگ مشخص نشد، ولی پزشکان احتمال می‌دادند که بیماری او به خاطر گزش نوعی حشره و عفونت ناشی از آن بوده است. می‌گویند وقتی او مرد، برق تمام قاهره برای مدت کوتاهی قطع شد.
پسر لرد کارنارون خبر داد که در همان زمان سگ محبوب پدرش که در آن زمان در انگلیس و در ملک صاحبش به سر می‌برد، شروع به زوزه کشیدن کرد و ناگهان افتاد و مرد. عجیب‌تر آنکه وقتی مومیایی «توتانخامن» در سال ۱۹۲۵ باز شد، معلوم شد که در قسمتی از صورت مومیایی جای نیش یک حشره دیده می‌شد و این درست همان گزیدگی بود که باعث مرگ وی شد.
تا سال ۱۹۲۹ یازده نفر که به گونه‌ای با کشف این معبد در ارتباط بودند به دلایل ناشناخته و در سن پایین مردند از جمله این افراد منشی شخصی او و پدر وی «لرد وست‌بری» بود که با پریدن از پشت بام یک ساختمان خودش را کشت. او نامه‌ای از خود بر جای گذاشت که در آن نوشته بود: «دیگر نمی‌توانم این همه ترس را تحمل کنم. نمی‌دانم باید چه کاری انجام دهم بنابراین خودم را می‌کشم.»
● باشگاه ۲۷
«باشگاه ۲۷» که گاه آن را «باشگاه جاویدان ۲۷» نیز می‌نامند، مربوط به یک گروه موسیقی محبوب است که همه اعضای آن در سن ۲۷ سالگی و اغلب به دلایل اسرارآمیز از دنیا رفتند. بعضی معتقدند دلیل این امر معیارهای اعضای این گروه بود. محرک اصلی پیدایش این باشگاه، مرگ تعدادی از موسیقیدان‌ها در سن ۲۷ سالگی بوده است.
● الماس امید
کشف الماس امید به سال ۱۶۴۲ باز می‌گردد. این الماس به دلیل رنگ، اندازه، شفافیت، زیبایی و تاریخچه منحصر به فرد آن معروف است. اما شهرت اصلی این الماس به خاطر نحوستی است که برای صاحبش به همراه می‌آورد.می‌گویند مردی به نام «تاورنیه» به هندوستان سفر کرد و در همان زمان این الماس آبی درشت را از پیشانی (یا چشم) مجسمه الهه هندوی «سیتا» دزدید. او پس از انجام این گناه نابخشودنی وپس از فروختن این الماس در روسیه توسط سگ‌های وحشی تکه پاره شد. احتمالا معروف‌ترین صاحب این الماس لویی‌شانزدهم بوده است. او پس از تصاحب الماس امید به همراه همسرش ماری آنتراست محکوم شد و سر هر دوی آنها از تن جدا گردید. الماس امید در حال حاضر در موزه تاریخ طبیعی فرانسه قرار دارد، تا همه آن را ببینند گرچه هیچکس علاقه‌ای به تصرف آن ندارد.
● نفرین کندی
نفرین کندی در حقیقت یک سری اتفاقات ناخوشایند و بدیمن است که برای خانواده کندی رییس‌جمهور آمریکا روی داد. هر چند که این اتفاقات ممکن است برای هر خانواده‌ای رخ دهد ولی برخی به دلیل استمرار و تعداد زیاد آنها یک نفرین می‌دانند. چندین نفر از افراد خانواده کندی در سنین جوانی از دنیا رفتند از جمله آنها «جان اف‌کندی» و «رابرت اف‌کندی» که ترور شدند و «جان اف‌کندی جونیور» که در سال ۱۹۹۹ در سانحه هوایی کشته شده بودند. دیگر افراد این خانواده شامل این نفرین می‌شدند «رزماری» خواهر جان‌ اف‌کندی که در یک عمل جراحی غیرضروری از دنیا رفت، «جوزف کندی» هم در جنگ جهانی دوم کشته شد، «کندی جونیور» که در دوازده سالگی پاهایش را از دست داد و «مایکل کندی» هم در حادثه‌ای در پیست اسکی مرد...
● پورشه جیمزدین
روز سی‌ام سپتامبر سال ۱۹۵۵ «جیمزدین» هنرپیشه معروف آمریکایی در حال رانندگی با اتومبیل پورشه جدیدش تصادف کرد و به خاطر شکستگی گردن جان خود را از دست داد. این در حالی است که راننده اتومبیل مقابل، فقط زخم‌های سطحی برداشته بود.
پس از این تراژدی «جورج باریس» که استاد تغییر قطعات و بهبود وضعیت اتومبیل‌ها بود شکل گرفت او این پورشه داغان شده را به قیمت ۲۵۰۰ دلار خرید. وقتی پورشه به گاراژ «باریس» منتقل شد، ناگهان سر خورد و یکی از مکانیک‌هایی که در حال پیاده کردن قطعات آن بود را زیر گرفت و هر دو پای این مکانیک شکست. «باریس» اولین بار که این اتومبیل را دید احساس بدی نسبت به آن پیدا کرده بود ولی حوادث بعدی‌ این احساسات را تایید کرد. در یک مسابقه اتومبیلرانی، دو راننده به نام‌های «مک هنری» و «اسکرید» دچار سانحه شدند. اتومبیل هر دوی این راننده‌ها، قطعاتی از پورشه نفرین شده جیمزدین داشت. اتومبیل مک هنری در زمان مسابقه از کنترل خارج شد و به یک درخت خورد. در این حادثه مک هنری جان خود را از دست داد. اتومبیل اسکرید هم ناگهان سر یک پیچ قفل کرد و پشتک زد. تصادفات مرتبط با این اتومبیل همچنان ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۹۶۰ این اتومبیل ناپدید شد و دیگر کسی آن را ندید!
● نفرین بزبیلی
«بزبیلی»، نفرینی بود که دامنگیر تیم راگبی «شیکاگو کابز» شد. در بازی فینال جام آمریکا سال ۱۹۴۵ بین تیمهای «شیکاگو کابز» و «دیترویت تایگرز»، «بیلی سیانیس» یک مهاجر یونانی و بزش هم حضور داشتند. او که دو بلیت برای این مسابقه خریده بود، ترجیح داد به جای هر شخص دیگری بز محبوب خود «مورفی» را همراه خود ببرد. او پارچه‌ای روی این بز انداخته و روی آن بر ضد تیم دیترویت شعار نوشته بود و قبل از اینکه بازی شروع شود آن را روی زمین بازی گرداند و باعث خنده طرفداران شیکاگو کابز شد تا اینکه نگهبان‌ها او را بیرون کردند، او با التماس بسیار توانست به همراه بزش به صندلی‌های خود برگردد، ولی اواسط بازی به درخواست مربی تیم دیترویت به خاطر بوی بد بز از استادیوم خارج شد. او به هنگام خارج شدن برگشت و با صدای بلند این تیم را نفرین کرد و گفت امیدوار است آنها هیچ وقت برنده جام‌جهانی نشوند. نفرین او گرفت و تا بیست سال این تیم همیشه به بازی‌های فینال رسید، ولی بازنده شد و به مقام دوم دست می‌یافت تا اینکه سرانجام در سال ۱۹۶۷ مربی این تیم عوض شد.
● نفرین سوپرمن
سال‌ها پس از ساخت داستان سوپرمن اتفاقات ناخوشایندی برای افرادی که به گونه‌ای با این فیلم در ارتباط بوده‌اند، افتاده است. احتمالا معروف‌ترین اشخاصی که دچار این نفرین شدند، «جورج ریوز» بازیگر نقش اصلی این فیلم و کریستوفر ریوز هنرپیشه‌ای که اولین بار این نقش را بازی کرد، می‌باشند. جورج ریوز خودکشی کرد و کریستوفر ریوز بعد از سقوط از روی یک اسب فلج شد. قربانیان دیگر آن نویسندگان اصلی و خالق این شخصیت بودند که سود بسیار اندکی از آن بردند، زیرا کمپانی سازنده تمام حقوق آنها را پرداخت نکرد. برخی می‌گویند این دو نویسنده بودند که این فیلم را نفرین کردند.
● نفرین تیپکانو
«ویلیام هنری هریسون» در سال ۱۸۴۰ با شعار «تیپکانو و تایلر» رییس‌جمهور آمریکا شد. او با این شعار به حضورش در نبرد تیپکانو در سال ۱۸۱۱ اشاره می‌کرد. هریسون یک سال بعد، از دنیا رفت. از آن سال به بعد همه رییس‌جمهورهای آمریکا تا زمان ریاست جمهوری «کارتر» که در سالی که به عدد صفر ختم می‌شد به این منسب رسیدند، قبل از پایان دوره نخست از دنیا رفتند. این رییس‌جمهورها عبارتند از: هریسون ۱۸۴۰ و با مرگ طبیعی، لینکلن ۱۸۶۰ مرگ به ضرب گلوله، گارفیلد ۱۸۸۰ مرگ به ضرب گلوله، مک کینلی ۱۹۰۰ مرگ به ضرب گلوله، هاردینگ ۱۹۲۰ مرگ طبیعی، روزولت ۱۹۴۰ به مرگ طبیعی و کندی ۱۹۶۰ به ضرب گلوله.
فاطمه عبدوسی
منبع: Dailycognition
منبع : مجله خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید