شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


طنز در نمایش دفاع مقدس


طنز در نمایش دفاع مقدس
کمدی همواره از مهمترین و دیرینه ترین گونه های نمایش در تاریخ بوده است و این شکل گروه از آثا رنمایشی از نقطه آغاز شکل گیری هنر نمایش و هم از زمان تبدیل شدن آیینهای نمایشی به گونه های تئاتری همواره پابه پای تئاتر تراژیک در حرکت بوده است و هر جا یک اثر مهم تراژدی خلق شده، کمدی ای نیز در کنار آن به وجود آمده است، چنانکه حتی در حوزه تئاتر مدرن و بررسی اشکال نمایشی معاصر می توان تلفیق و ترکیب کمدی و تراژدی را در آثار بزرگانی چون چخوف، یونسکو، بکت و ... مشاهده کرد.
از سوی دیگر اهمیت آثار کمدی را صرفنظر و اهمیت و ارزش های این ژانر و جدا از تحلیل مقایسه آثار تولید شده در این ژانر می توان در یک نگاه کلی به تئاتر امروز ایران نیز مورد توجه قرار دارد. شاید سخن گفتن از نتایج اجرای آثار کمیک و بررسی بازخورد آن در میان جمعیت مخاطبان تئاتر نیاز به یک پژوهش و تحقیق جدی و طولانی مدت داشته باشد، اما دست کم می توان حدس زد که تماشاگران امروز تئاتر ما در یک منظر کلی اشتیاق و علاقه بیشتری نسبت به نمایشهای کمدی اجرا شده در سالنهای تئاتر داشته اند.
نگاهی کوتاه به آمار و ارقام تعداد تماشاگران نمایشها در همین چند سال اخیر نشان می دهد که چنین فرضی را نمی توان به راحتی پشت سر گذاشت و تایید نکرد.
قصدمان این نیست که اهمیت و ارجحیت کمدی و پرداخت کمیک یا شیوه طنز را بر سایر ژانرها و شیوه های نمایش به اثبات برسانیم بلکه بیشتر در پی آنیم که کمبودها و کاستی های توجه به طنز و کمدی را در آثار پرتعداد حوزه دفاع مقدس مورد اشاره قرار دهیم.
تئاتر دفاع مقدس از آغاز شکل گیری به واسطه عنوانی که در آن هست و همچنین به واسطه جنبه مقدس عمل، جدی بودن مسئله و سروکار داشتن آن با مرگ و شهادت همواره یک محدوده کاملا جدی و حتی فراتر از آن، سخت و دشوار و رسوخ ناپذیر نشان داده است. تا جایی که حتی این رسوخ ناپذیری باعث شده تا نویسندگان و هنرمندان این حوزه از واقعیت نیز فاصله گرفته و فضا و جهانی فراتر و جدی تر و مقدس تر از واقعیت را مورد پرداخت قرار دهند.
تئاتر دفاع مقدس طی سه دهه حیات خود آنقدر جدی و فرا واقعی بوده که کمتر اجازه داده تا کمدی و طنز در آن وارد شوندو به عنوان مثال فضای واقعی جنگ را به عنوان فضای غالب این آثار با شوخی و طنز شیرین تر و دوست داشتنی تر در مقابل تماشاگر قرار دهند. در عوض اشک و آه و شعر و شکوه از موضوعات و مضامین جدا نشدنی تئاتر دفاع مقدس بوده اند و پرداختن به آنها را می توان در انبوه نمایشنامه های نوشته شده در زمینه تئاتر دفاع مقدس مورد جستجو قرار داد.
بهتر است مبحث طنز در نمایش دفاع مقدس را به گونه ای دیگر و از منظری متفاوت مورد اشاره قرار دهیم؛ البته پیش از آن تاکید می کنم که منظور از پرداخت کمیک در محدوده تئاتر مقدس بیشتر به شیوه طنز معطوف است و شیوه های دیگر کمدی مثل فارس، هجو، هزل و ... بواسطه قداست موجود در موضوع طبیعتاً به سادگی نمی توانند محمل پرداخت و نگارش متون قرار گیرند، مگر اینکه جنس کار و زاویه نگاه به موضوع متفاوت باشد.
چند نمایش به طور مشخص با شیوه کمدی و به زبان طنز در تئاتر دفاع مقدس ما نوشته شده است؟
مسلما تعداد آثاری که به خاطر می آوریم حتی به اندازه انگشتان یک دست هم نخواهد رسید. شاید دو نمایشنامه از حمیدرضا آذرنگ با عناوین "روزی روزگاری آبادان" و "خیال روی خطوط موازی" شاخص ترین نمایشنامه هایی باشند که چنین رویکردی را در پرداخت داستان مورد توجه قرار داده اند. و اتفاقاً همین دو نمایش هم پس از اجرا در تئاتر شهر تعداد بسیار زیادی از مخاطبان را جذب اجرای نمایش شان کردند. نمایشهای حمیدرضا آذرنگ در زمینه برقراری ارتباط با مخاطب نشان دادند که کمدی و طنز چقدر می توانددر تقویت شکل گیری ارتباط میان صحنه و سالن موثر باشد.
البته تم اصلی این آثار و مفاهیمی که در آنها مطرح می شوند به اندازه ای تلخ و غمناک هستند که یاد گفتار و موقعیت های کمیک را از خاطرمان می برند، اما نکته بسیار مهم اینکه حمیدرضا آذرنگ در این دو نمایشنامه موفق به خوبی توانسته با پرداخت موقعیت ها و گفتارهای ظریف کمیک بهانه کافی برای جذب مخاطب و درگیر شدن او با موضوع را فراهم کند.
پس از این نمایشنامه نویس و کارگردان نمایش به اندازه کافی فرصت خواهند داشت تا مضامین و موضوعات حماسه مورد نظرشان را نیز در معرض انتقال قرار دهند.
نمونه های چنین پرداختی در تئاتر دفاع مقدس ما چندان زیاد نیست. البته هستند آثار زیادی که در مقاطعی کوتاه سعی دارند تا موقعیت های کوتاه طنز را در میان لحن جدی و فاجعه دردناک مورد نظرشان اضافه کنند؛ از این میان نیز برخی آثار مثل "کانال کمیل" با وارد کردن یک شخصیت طنزپرداز- مثل رزمنده شمالی- توانسته اند بر جذابیت های کارشان در برخی مقاطع و فواصل از داستان بیفزایند، اما عموم آثار دفاع مقدس دارای لحن ضعیف کمیک هستند و یا اصلا از طنز بهره نگرفته اند (در مورد بیشتر نمایشنامه ها این طور است) و یا اینکه طنز بسیار ضعیفی دارند.
(به گونه ای که این لحن کمیک نه تنها به کمک کارشان نیامده و آن را تقویت نکرده، بلکه به یک نقطه ضعف در حوزه پرداخت متن نیز مبدل گردیده است. )
خاطر نشان می کنم که منظور من از این اشارات اصلا این نیست که طنزپردازی یک ضرورت مهم در تولید آثار نمایشی دفاع مقدس است؛ بلکه بیشتر در پی آن هستم که به موفقیت آثاری که چنین رویکردی را نسبت به طنز و کمدی داشته اند مورد اشاره قرار دهم.
کمدی و طنز در این سه دهه حیات ادبیات نمایشی دفاع مقدس آنگونه که می بایست در کنار داستانهای حماسی و جدی حوزه دفاع مقدس قرار نگرفته تعداد آثاری که کمدی را برای طرح داستانشان انتخاب کرده اند بسیار انگشت شمار است؛ و این در حالی است که تجربه چند نمایش محدود و البته آثاری بیشتر در سینما نشان داده که مخاطبان ایرانی اشتیاق و علاقه زیادی به دیدن اینگونه آثار داشته اند.
علیرضا اسدی
منبع : تئاتر مقاومت


همچنین مشاهده کنید