شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بررسی بازی Call of Duty ۲


بررسی بازی Call of Duty ۲
هنگامی که بازی Call of Duty (فراخوانی به خدمت) در سال ۲۰۰۳ به‌بازار آمد، نه‌تنها از استقبال چشمگیر مخاطبان برخوردار شد، بلکه <بهترین بازی اکشن سال> نیز لقب گرفت و از طرف بسیاری از سایت‌ها و مجلات هم به‌عنوان بازی برتر شناخته‌شد. شاید تنها دلیل این برتری، تعبیه بی‌نقص واقعیت درون جنگ در یک دنیای مجازی بود. یعنی چیزی که نمونه‌اش را در دیگر بازی‌های جنگی ساخته‌شده تا آن لحظه، شاهد نبودیم. این بازی نه‌تنها یکی از بهترین بازی‌های جنگی شناخته‌شد، بلکه در زمینه بازی‌های Shooter یا تیراندازی غیرجنگی نیز گامی به‌جلو محسوب می‌شد. این موفقیت‌ها نه‌تنها در نسخه الصاقی (Expansion) بازی تکرار شد، بلکه دو چندان هم شد. زیرا برخی از نکاتی که در نسخه اصلی جایشان خالی بود، در این نسخه آمده بود. تمام این موفقیت‌ها به طرفداران بازی نوید ساخته‌شدن ادامه موفقی برای این بازی را می‌داد. یعنی چیزی که بتواند علاوه بر تکرار آن موفقیت‌ها، حرف تازه‌ای هم در دنیای مجازی جنگ داشته باشد. حال می‌بینیم که Activision در محصول جدیدش، یعنی Call of Duty ۲ به این امیدواری پاسخ مثبت داده‌است. این بازی یک بازی جنگی بی‌نظیر است و با بهره‌گیری از صداها و گرافیک فوق‌العاده، یکی از بهترین بازی‌های چند وقت اخیر است که توانسته در زمینه هوش مصنوعی و بازیِ چند‌نفره جذاب، از دیگر رقیبان خود در حوزه بازی‌های جنگی، یعنی EA و Ubisoft، چندین گام جلوتر قرارگیرد. در این شماره به قسمت دوم بازی Call of Duty که این‌روزها سر و صداهای زیادی را برپا کرده‌است، می‌پردازیم. در پایان ذکر این نکته را ضروری می‌دانیم که هدف ماهنامه شبکه از مطرح کردن بازی‌های جدید، عمدتاً آشنایی دست‌اندرکاران و علا‌قمندان این حوزه با تازه‌ترین فناوری‌هاست و نه تایید تام و تمام و همه‌جانبه یک بازی. برای زیستن در عصرشبکه، باید با تمام زوایا و مولفه‌های آن آشنا شد.
● فراخوانی به بازی‌
همه روزه چشممان به بازی‌های بی‌شمار جنگی در ویترین مغازه‌ها می‌افتد و بعضی از آن‌ها را هم می‌خریم و در آخر از وقتی که برای آن صرف‌کرده‌ایم، پشیمان می‌شویم. شاید خیلی‌ها بعد از سال‌ها که بازی‌های اکشن با موضوع جنگ‌جهانی دوم را بازی کرده‌اند، دیگر از این ژانر بازی‌ها خسته شده‌باشند.
حتی از بازی‌هایی مانند Medal of Honor ،Return to Castle Wolfenstein ،‌Commandos Brothers in Arms نیز دل‌خوشی ندارند! زیرا همواره با ده‌ها نسخه الصاقی و سری‌های بعدی، در حال تکرار کردن خود می‌باشند. و در همه آن‌ها نیز شما در نقش سربازان متفق باید آلمانی‌هایِ سنگدل، بی‌رحم و در عین حال بینوا را تکه‌تکه کنید! اما در این بین شاید همواره منتظر بعضی از این بازی‌ها باشید.
زیرا تجربه ثابت‌کرده‌است هرکدام از این بازی‌‌ها که نوآوری‌هایی را به‌همراه داشته‌است، چه در نزد مخاطبان و چه در نزد منتقدان از محبوبیت بیشتری برخوردار بوده‌است. نمونه بارز این امر همین بازی call of Duty است که چه در قسمت اول، چه در نسخه الصاقی و چه در نسخه اخیری که به‌بازار آمده‌است، به‌قدری نکات تازه و غیرکلیشه‌ای دارد که بسیاری از طرفداران بازی را مجذوب خود کرده‌است که شاید بدشان نیاید یک اسلحه تامپسون به‌دست بگیرند و با آن همه را به گلوله ببندند!
شرکت Activision از چند ماه قبل زمان استراحت علاقمندان به این بازی را تمام شده اعلام کرد و آن‌ها را دوباره به‌خدمت فراخواند! این کار با پیش‌نمایش این بازی در نمایشگاه E۳ انجام شد که همان‌طورکه انتظارش می‌رفت بسیار مورد استقبال قرار گرفت و در همان زمان خبر از شگفتی‌ جدیدی می‌داد. غرفه Call of Duty ۲ در این نمایشگاه یکی از شلوغ‌ترین غرفه‌ها بود. شرکت Activision با هوشیاری خاص خود این بازی را برای اسباب‌بازی جدید و پرتوان مایکروسافت، یعنی Xbox ۳۶۰ نیز طراحی کرده‌است و به‌همین خاطر در آن نمایشگاه نیمی از نگاه‌ها به غرفه‌اش جلب شده‌بود.
نقطه اوج این بازی نیز ‌نمایش صحنه‌ای از بازی‌ بود که به عملیات معروف ششم ژوئن، D-Day، اختصاص داشت و در این بازی یکی از جذاب‌ترین مراحل به‌شمار می‌رود. اشتباه نکنید! قرار نیست دوباره شاهدِ عملیات سواحل Omaha و Utah باشید که بارها در بازی‌های اخیر آن‌را تجربه کرده‌اید. این‌بار به Pointe du Hoc خواهید رفت. در این مرحله شما در نقش یک سرباز ارتش متفقین ظاهر می‌شوید که ‌باید به‌همراه دیگر هم‌قطارانتان در برابر آتشِ توپخانه دشمن از صخره‌های ۱۰۰ مایلی با طناب بالا بروید و پایگاه‌ تیربار نازی‌ها را تصرف‌کنید. در این بین صد‌ها نفر در خون می‌غلتند و جلوی چشمان شما از بین می‌روند. تمام این‌صحنه‌ها بر پرده‌های بزرگی در سالن E۳ در بالای غرفه Activision نمایش داده می‌شد تا دل شرکت‌کنندگان را به لرزه در آورد!
● مشخصات بازی
▪ تاریخ پخش: ۲۵ اکتبر ۲۰۰۵ (۳ آبان ۱۳۸۴)
▪ شرکت تولید کننده: Infinity Ward
▪ شرکت پخش کننده: Activision
▪ تعداد سی‌دی‌ها: ۶ عدد
▪ طراحی شده برای: Xbox ,Pc و PS ۲
▪ نوع بازی: اکشن با موضوع جنگ جهانی دوم (سه بعدی- اول شخص)
▪ مخاطبان بازی بر اساس درجه بندی T :ESRB - نوجوانان (۱۳ سال به بالا)
▪ قابلیت بازی چند نفره: دارد (تا ۳۲ نفر)
▪ قیمت اولیه بازی: ۵۰ دلار
▪ حداقل تجهیزات لازم برای اجرای بازی:
ـ Pentium RIV۱.۴GHz or AMD Athlon۱.۴GHz or equivalent
ـ RAM: ۲۵۶ MB
ـ Video Memory: ۶۴ MB
ـ Hard Drive Space: ۴ GB
ـ Other: Internet (TCP/IP) and LAN (TCP/IP)play supported, LAN play requires network interface card and latest drivers
▪ تجهیزات پیشنهادی برای انجام دادن بازی:
ـ System: Intel Pentium۴ ۳.۲ GHz
ـ RAM: ۱۰۲۴ MB
ـ Video Memory: ۲۵۶ MB
ـ Hard Drive Space: ۸ GB
ـ Other: ۲۵۶MB GeForce ۶۸۰۰
ـ PCI-Express,Sound Blaster Audigy ۲ ZS MB
▪ سایت اختصاصی بازی:
ـ www.CallofDuty.com
▪ سایت شرکت تولیدکننده:
ـ www.infinityward.com
▪ سایت شرکت پخش‌کننده:
ـ www.Activision.com
● روایت جنگ‌
بازی با ارتش روسیه شروع می‌شود. در ابتدا شما در نقش <واسیلی ایوانویچ>، یک سرباز عادی روسی که بسیار شما را به‌یاد نقش Jude Law در فیلم <دشمن پشت دروازه> می‌اندازد، موظفید در ۲۰ مایلی مسکو در برابر حملات معروف برق‌آسای آلمانی‌ها به Blitzkrieg مقاومت کنید.
یکی از زیباترین مراحل این بازی جایی است که شما در کارخانه‌ای در مسکو ‌باید به قلب دشمن حمله کنید و با اسنایپر خود، تک‌تیرانداز‌های دشمن را از بین ببرید. بعد از اتمام قسمت روسیه، در نقش دو سرباز انگلیسی (یکی در گروهان زرهی و فرمانده تانک و دیگری گروهبانی از ارتش هشتم فرمانده معروف <مونت گومری>) ‌باید در صحراهای افریقا با <روباه صحرا> یعنی فیلد‌مارشال رومل، بجنگید. نبرد تانک‌ها در صحرای افریقا بسیار جذاب و مطلوب خواهد بود. در صورت اتمام این قسمت وارد بخش دیگری از بازی می‌شوید که نبرد‌های معروف نور‌ماندی و دیگر نبرد‌های داخل کشور فرانسه را با آن تجربه خواهید کرد. از نبرد‌های معروفی که در این بازی تجربه خواهید کرد، نبرد استالینگراد، نبرد العالمین (که در آن سربازان متفقین صد‌ها تانک قلابی را از چوب و سنگ ساختند تا ارتش آلمان را در جایی دیگر سرگرم کنند) و نبرد D-Day است که از جذابیت بیشتری برخوردار می‌باشد. اگر شما هم مانند من ترجیح می‌دهید قبل از این نبرد‌ها خلاصه‌ای از تاریخ و نحوه عملیات هرکدام را بدانید، می‌توانید به سایتwww.historylearningsite.co.uk مراجعه کنید. در این سایت اطلاعاتی مفید با زبانی ساده در مورد نبرد‌های مشهور جهان آمده‌است.
قسمت جدید این بازی درست برمبنای قسمت اول آن ساخته‌شده است. به‌طوری که اگر قسمت اول را بازی کرده باشید، هیچ مشکلی در کنترل و انجام‌دادن قسمت دوم بازی‌نخواهید داشت و گویی بار‌ها آن‌را بازی کرده‌اید. مانند قسمت قبلی در قسمت تک‌نفره موضوعی بازی (Campaign) در نقش سه سرباز ارتش متفقین ظاهر خواهید شد. هرکدام از این سرباز‌ها اسم و پیشینه مختصری دارند و البته به هم ربطی ندارند. هرکدام از آن‌ها یکی از ده‌ها سرباز جوخه خود می‌باشند که برای هدفی در ماموریت خاصی می‌جنگند. اغلب شما با دو یا سه سرباز دیگر وظیفه دارید کار خاصی را انجام دهید که مهم‌ترین قسمت این وظیفه برعهده شماست. البته نه مانند قسمت اول بازی که سایر اعضای جوخه می‌ایستادند تا شما تمام دشمنان را نابود کنید. در این بازی آن‌ها پا به پای “شما” در مأموریت‌ها شرکت می‌کنند. اما کار اصلی را شما انجام خواهید داد. در بعضی از مراحل مانند مراحل دفاع از یک ناحیه استراتژیک در برابر نیرو‌های دشمن، ‌باید با همرزمان بیشتری ماموریت‌ها را انجام دهید. موضوع اکثر ماموریت‌های بازی نیز مانند قسمت قبلی بازی و دیگر بازی‌های از این دست می‌باشد؛ یعنی گرفتن نقاط استراتژیک از دست دشمن، حفظ این نقاط تا رسیدن نیرو‌های کمکی، پاکسازی ساختمان‌ها و سنگر‌ها، منفجر کردن توپ‌ها و اسلحه‌های زمین به هوا و زمین به زمین، قطع وسایل ارتباطی دشمن و ... در بعضی از مرحله‌ها نیز درون تانک قرار می‌گیرید و خط آتش دشمن را نابود می‌کنید و یا با دوربین شکاری خود موقعیت پایگاه‌های دشمن را به مرکز فرماندهی اطلاع می‌دهید تا آن‌ها را نابود کنند. البته به تمام این‌ها، تعقیب و گریز‌های جیپ‌های جنگی را هم اضافه کنید که از هیجان زیادی برخوردار است.
چیزی که در مورد ماموریت‌های این قسمت تغییر یافته‌، روش انجام‌دادن و ترتیب ماموریت‌هاست. به‌طور مثال اگر در مرحله‌ای ‌باید سه ساختمان را تسخیر کنید و آن‌ها را در قطب‌نمای خود با حروف A ،B و C می‌بینید، ترتیب تسخیر آن‌ها با شماست و خود شما می‌توانید نحوه انجام‌دادن آن ‌را طرح‌ریزی کنید. مانند بازی Brothers in Arms که اساسش مبنی بر دور‌زدن دشمن و از بین بردن آن‌ها از مسیری غیر از مسیر مستقیم است. در این بازی هم شما این حق انتخاب را دارید که در حالی که اکثر نیرو‌هایتان مستقیماً به دشمن حمله می‌کنند و شما را پوشش می‌دهند (و به اصطلا‌ح Cover می‌کنند) از مسیر‌هایی بروید که پشت نیروی اصلی دشمن قرار بگیرید و با زاویه مناسب و در فرصتی بهتر آن‌ها را از بین ببرید.
از جمله نکات خوب این بازی که در بازی‌های Hidden and Dangerous و Rainbow Six و این اواخر بازی F.E.A.R هم شاهد آن هستیم، این است که موقعیت قرار‌گیری سربازان دشمن در هر بار که بازی می‌کنید، تفاوت می‌کند. شما می‌توانید برخلاف خطی بودن داستان بازی، برای انجام مأموریت‌ها موقعیتی پویا را ایجاد کنید و به نحوی که خود می‌خواهید آن‌ها را انجام دهید. همچنین حرکت دشمنان شما بسیار بیشتر از هر بازیِ دیگری است. آن‌ها بار‌ها هنگامی که از دستشان فرار‌می‌کنید، به‌دنبالتان می‌آیند. حتی شما را دور می‌زنند و در جنگ‌های تن به تن با شما درست مثل خودتان پناه می‌گیرند و با دقت تیراندازی می‌کنند. هر دو طرف در مورد نارنجک‌ها بهتر عمل می‌کنند. آن‌ها دیگر در برابر نارنجک‌های شما مانند سربازان فلج نظاره‌گر منفجر شدن خودشان نیستند! اغلب از نارنجک‌ها فرار می‌کنند و یا آن‌ها را مجدداً به طرف خود شما پرتاب می‌کنند! و این کاری است که شما قادر به انجام دادن نیستید!!
● فیلم یا بازی؟
وابستگی این بازی‌ هم مانند قسمت اولش به فیلم‌های ساخته شده، بسیار زیاد است. در قسمتی که روسی هستید، بسیاری از مراحل و حتی لوکیشن‌ها و نقشه‌های بازی از روی فیلم <دشمن پشت دروازه‌ها> ساخته شده‌است. در قسمت‌های بعدی هم بسیاری از مراحل عیناً از فیلم کم‌دیده‌شده Band of Brothers محصول مشترک <اسپیلبرگ> و <تام‌هنکس> ساخته‌شده‌است. این فیلم که در سال ۲۰۰۱ و سه سال بعد از موفقیت‌های <نجات سرباز رایان> تولید شده‌ فیلمی است در حدود ده ساعت که هشت کارگردان از جمله <تام‌هنکس> آن‌‌را ساخته‌اند. قسمت سوم فیلم که Carentan نام دارد، دقیقاً مانند مرحله‌ای به‌همین نام است که در قسمت اول بازی نیز وجود داشت. حتی جزئیات ماموریت، خیابان‌ها، موقعیت قرار‌گیری دشمنان و نوشته‌های روی دیوار‌ها و بعضی از POV‌ها نیز دقیقاً در این بازی آمده است.
در قسمت دوم بازی نیز، به‌ویژه در نبرد معروف D-Day از این فیلم و فیلم <نجات سرباز رایان> بسیار استفاده شده‌است. جالب است بدانید برای قسمت دوم این بازی، هفت نفر از بازیگران فیلم Band of Brothers جای شخصیت‌های بازی صحبت کرده‌اند.
در مورد طراحی اسلحه‌ها لازم نیست گفته شود که دقیقاً مطابق نسخه اصلی ‌خود هستند. حتی صداها و میزان دقت و آسیب‌رسانی‌ آن‌ها، درست مانند اسلحه‌های واقعی جنگ جهانی می‌باشد. اکثر سلاح‌ها در زمانی که می‌دوید، فاقد نشانه می‌شوند و در نتیجه هدف‌گیری با آن‌ها مشکل می‌شود. بهترین راه استفاده مناسب از سلاح‌ها، به‌ویژه در بازی‌های تحت‌شبکه، هدف‌گیری از جلو یا AimingDown است که کلیدِ خاصی در این بازی برای آن تعبیه شده‌است. میزان تاثیر شلیک در این حالت بسیار بیشتر از زمانی است که از هدف کوچک دایره‌ای شکل روی صفحه استفاده می‌کنید.
سیستم اسنایپر بازی نیز به‌طور‌کلی تغییر‌یافته‌است. مشکلاتی که در نسخه ابتدایی و الصاقی بازی در این مورد وجود داشت، به‌طور‌کلی حل شده‌است. در این بازی با نگه‌داشتن کلیدی که خودتان آن را تعیین می‌کنید، می‌توانید نفس سرباز خود را حبس کنید تا تکان اسلحه شما از بین برود و سپس گلوله را شلیک کنید. نکته جالب در این قسمت صدای بی‌نظیری است که در این هنگام می‌شنوید. هنگامی که نفستان را حبس می‌کنید و به‌حالت تمرکز می‌روید، صداهای میدان جنگ کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود تا جایی که می‌توانید صدای قلب خود را بشنوید و حسی ‌مانند یک تک‌تیرانداز واقعی پیدا‌کنید! اگر می‌خواهید اطلاعات خوبی در مورد سلاح‌های مورد استفاده در جنگ‌جهانی دوم به‌دست آورید و آن‌را با نمونه آورده‌شده در این بازی مقایسه کنید، می‌توانید به سایتhttp://world.guns.ru رجوع کنید. در این سایت اطلاعات جامعی را در مورد سلاح‌های کشور‌های مختلف با ذکر تمام خصوصیاتشان خواهید یافت.
نارنجک در این بازی اهمیت ویژه‌ای دارد. زمانی که دشمن از دست شما فرار می‌کند و در جایی کمین می‌کند، بهترین روش برای بیرون‌کشاندن او استفاده از نارنجک می‌باشد. البته او نیز بسیار از نارنجک استفاده می‌کند. در این بازی اگر اطرافتان نارنجکی بیفتد، با شکلی که در وسط صفحه نمایان می‌شود هشداری به شما داده می‌شود. دشمنان شما می‌توانند نارنجکی را که شما انداخته‌اید، بردارند و به طرف خودتان پرتاب کنند. اما شما قادر به انجام این کار نیستید. یکی از ایراد‌هایی که در سیستم نارنجک انداختن بازی وجود دارد این است که مانند نسخه الصاقی بازی اول، شما نمی‌توانید نارنجک را فعال کنید و چند ثانیه‌ای در دست نگه‌دارید و سپس به طرف دشمنان بیندازید. این کار که به‌ویژه در بازی چند‌نفره برای از بین بردن سریع دشمن بسیار موثر واقع می‌شد، در این بازی فعال نیست و تمام نارنجک‌های انداخته شده در زمان خاصی منفجر می‌شوند. یکی از مهم‌ترین مسائل اضافه شده بازی، نارنجک‌های دودزا می‌باشد که از کارایی خوبی برخوردار هستند. حتی در بازی تک‌نفره در عبور از بسیاری جاها نیاز به تولید دود و از بین‌بردن دید دشمنان دارید. در بازی چند نفره نیز استفاده از این نارنجک‌ها، از جمله شیوه‌های استراتژیک برای دور زدن و از بین بردن دشمنان به‌شمار می‌رود.
یکی از تفاوت‌های اصلی سری دوم بازی با قسمت اول آن، نحوه التیام زخم‌ها و یا سیستم Healthing بازی است. در این بازی خبری از کیت‌های پزشکی و یا سرنگ‌های شفابخش در میان نیست. حتی میزان سلامتی شما هم در جایی از صفحه نشان داده نمی‌شود. تنها بعد از چند ثانیه از مجروح‌شدن شما که بگذرد، تمام جراحت‌هایتان التیام می‌یابد و دوباره می‌توانید مانند ابتدای مرحله، بازی را ادامه دهید. زمانی که زیر رگبار تیر دشمن قرار گرفتید، صفحه بازی شما خونین می‌شود و صدای نفس زدن شما به شما گوشزد می‌کند که تا مرگ، چند زخم دیگر بیشتر نمانده است. در آن موقع ‌باید پناهگاهی برای خود بیابید و خود را از مرگ نجات دهید.
شخصاً با این ایده جدید ‌Infinity Ward موافقم. گرچه هنوز هم در این زمینه <واقعی بودن>‌ بازی زیر سؤال رفته‌است. اما در دیگر بازی‌ها نیز شاهد شفابخشی بعد از برداشتن کیت‌های پزشکی هستیم که از این سیستم جدید، بسیار بیشتر غیرواقعی‌ جلوه می‌کند. شاید اگر در آینده این شرکت فکری منطقی را پشت این ایده قرار‌دهد و آن‌‌‌را به‌نحوی تکمیل کند، جذابیت سیستم شفابخشی در بازی‌های کامپیوتری هم وارد عرصه جدیدی شود. به‌طور مثال مانند جنگ واقعی زخم‌ها دیرتر از چیزی که در این بازی می‌بینیم، التیام پیدا‌کند و یا تمامی آن‌ها خوب نشود. البته فراموش نکنید که دشمنان شما در این بازی نیز از مزیت‌های این بهبودی خودبه‌خود استفاده می‌کنند. اگر آن‌ها را زخمی کرده‌اید، مراقب باشید که ممکن است بعد از چند ثانیه زخم‌هایشان خوب شده باشد.
دیگر تغییر این بازی نسبت به نسخه قبل، عدم امکان <ذخیره بازی> توسط شما می‌باشد. در واقع با جلورفتن در ماموریت‌ها در جاهایی خاص و با تصمیم کامپیوتر، در محل‌هایی بازی ذخیره می‌شود و سیستم Auto Save تنها انتخاب شما برای ذخیره بازی به حساب می‌آید.
همانند نسخه قبل بازی، همچنان بعد از کشته‌شدنتان سخنان جذاب و کوتاهی از بزرگان در مورد جنگ برروی صفحه‌ نقش می‌بندد، تا جایی که می‌توانید سعی کنید این جمله‌ها را بخوانید.
در بین آن‌ها سخنان شگفت‌انگیز زیادی می‌شنوید. مانند این جمله کراسوس که گفته است: <در دوران صلح ما پدرانمان را دفن می‌کنیم. در دوران جنگ آن‌ها برروی ما خاک می‌ریزند!>
● تنها صداست که می‌ماند
چیزی که تابه‌حال به‌عنوان صداهای بازی شنیده‌اید، فراموش کنید! می‌توان گفت این بازی در زمینه صدا، نقطه آغازی بر بازی‌های کامپیوتری بعدی است. شاید بتوان گفت نیمی از موفقیت‌های ایجاد فضای واقعی جنگ این بازی، مدیون طراحی صدای فوق‌العاده‌ آن می‌باشد. پیشنهاد می‌شود زمانی را بی‌آن‌که خودتان بازی‌کنید و یا صفحه مانیتور را نگاه کنید، در کنار یک نفر در حال بازی تنها به صداهای بازی گوش کنید و چهره شخص بازی‌کننده را مشاهده نمایید! خواهید دید که چقدر این صداهای طبیعی روی او موثر واقع می‌شود. در این بازی درست مانند صحنه جنگ، هرکسی مشغول فریاد زدن، فرمان دادن یا از درد نالیدن است. در این میان صدای شلیک‌ِ تیر‌ها و منفجر شدن مین‌ها و توپ‌ها را نیز اضافه کنید.
Eric Riley تهیه‌کننده قسمت دوم این بازی در مورد صداهای بازی گفته‌است: <با مشورتی که با مشاوران نظامی بازی داشتیم، آن‌ها اظهار کردند که ضعف بسیاری از بازی‌های جنگی حال حاضر این است که میدان نبرد ساکت و بی‌روحی دارند که موجب می‌شود فضایی مصنوعی از جنگ ایجاد شود. در بازی COD ۲ تا زمانی که اولین گلوله شلیک نشده‌است، صدایی نمی‌شنویم. ولی با شلیک اولین گلوله درست مانند صحنه واقعی جنگ از طرف هر دو گروه صداهای طبیعی‌ای می‌شنویم. در واقع ما با طراحی یک سیستم گفتار جنگی حساس به متن (Context Sensitive Battle Chatter) سعی داشتیم برای اولین بار در یک بازی کامپیوتری صداهایی واقعی را برروی نبرد‌ها تعبیه کنیم و بدین وسیله بازی‌کننده را هرچه بیشتر غرق بازی نماییم. صداهای قسمت دوم بازی بیش از ده برابر قسمت اول یا دیگر بازی‌ها تخمین زده‌ می‌شود. بیش‌ از ۲۰ هزار خط دیالوگ ضبط کردیم. در بازی هر سرباز بین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ جمله برای گفتن دارد. حالا دیگر بازی‌کننده از دیگران فرمان می‌شنود، توسط دشمن تهدید می‌شود، صدای درخواست همرزمانش را می‌شنود و حتی صدای دشنام‌های خودی و دشمن را لحظه به لحظه حس می‌کند. قسمت دشوار در مورد صداهای بازی، تعبیه یک هوش مصنوعی قوی برای به‌کار بردن هر دیالوگ بنا به موقعیت خاص نبرد بود.>
هوش مصنوعی همراه با این دیالوگ‌ها با وسواس خاصی طراحی شده‌است. سربازان از بین این همه انتخاب، جمله‌ای را تصادفی نمی‌گویند و هر کدام را بنا به موقعیت خاصِ ایجاد شده برزبان می‌آورند. در توضیح دشواری تعبیه این‌گونه هوش مصنوعی باید گفت: به‌طور مثال اگر ۱۰۰ جمله مبنی بر هشدار انفجار نارنجک ضبط شده باشد، این‌که این سیستم متوجه شود کدام یک از این جمله هارا در چه لحظه‌ای قرار‌دهد که اولاً به آن لحظه بخورد و ثانیاً ضمن تکراری نبودن متنوع‌هم باشد، کار بسیار مشکلی است. ازسوی دیگر تمام این صداها اگر متعلق به متفقین باشد، به زبان انگلیسی و با لهجه هر کشور و اگر متعلق به متحدین باشد با زبان آلمانی شنیده‌ می‌شود.
صدای اسلحه‌های بازی توسط گروه صدای بازی و با نظارت دیگر طراحان بازی ضبط شده‌است. آن‌ها تک‌تک اسلحه‌ها را در یک میدان تیراندازی برده‌اند و صدای هر‌یک را جداگانه ضبط کرده‌اند. صدای تیراندازی‌های نسخه اصلی بازی را جایی در کالیفرنیای جنوبی ضبط کرده‌بودند و از آنجا که در میان انبوه جوایز به‌دست آمده آن بازی جایزه‌ای برای جلوه‌های صوتی قرار‌نداشت، این‌ بار گروه با دقت بیشتری کار ضبط این صداها را انجام دادند.
کارگردان صوتی بازی، Mark Ganus تازه به گروه Infinity Ward پیوسته است. او که ۱۴ سال در صنعت بازی‌سازی فعال بوده‌ ‌است.
او در مورد صداهای مختلف موجود ‌در این بازی می‌گوید: :<در بازی نخست بسیاری از صداها بی‌نقص و عالی بود و بسیاری نیز جا برای پیشرفت بیشتر داشت. در این بازی نه‌تنها آن پیشرفت‌ها حاصل شده،‌ بلکه نحوه به‌کارگیری این صداها در خود بازی نیز تغییرات بسیار مطلوبی داشته‌است. صداهای این بازی نسبت به بازی گذشته بسیار پویاتر است.> صدای سلاح‌ها جایی در صحرای <نوادا> با ۱۴ میکروفون حرفه‌ای که هر یک در قسمتی از میدان تیر تعبیه شده‌بودند و با چهار دستگاه جداگانه ضبط شده‌است. این میکروفون‌ها در نزدیکی منبع صدا، کمی دورتر و بسیار دورتر (تا ۴۰۰ مایل) قرار گرفته‌بودند تا بتوانند صداهای مختلف شلیک درون بازی از فواصل مختلف را بازسازی کنند. گفتنی است این گروه بیش از ۲۰۰ ساعت، از تیراندازی‌هایشان صدا ضبط کرده‌اند. تمام اسلحه‌ها نمونه‌های واقعی بوده‌اند و حتی سلاح‌های کمیابی مانند M۱ Garand نیز برای این کار تهیه شده‌است. اما نحوه تهیه این سلاح‌ها که هر کدام بیش از ۶۰ سال قدمت دارند نیز در نوع خود شنیدنی است. زیرا Ganus می‌خواسته فقط و فقط از نمونه‌های اصلی استفاده کند. به‌همین منظور، گروه بعد از تلاش‌های فراوان بالاخره فردی را پیدا کرده که مجموعه‌ای از سلاح‌های قدیمی را داشته‌است که همه آن‌ها اصل و متعلق به سالیان جنگ جهانی دوم بوده‌است و حتی روی بدنه بسیاری از آن‌ها شماره ۱۹۴۲مهر شده بود. آن‌ها این سلاح‌ها را از مجموعه‌دار قرض می‌کنند و حتی برای این‌که اعتماد او را نیز جلب کنند، وی را نیز همراه خود به صحنه ضبط صدا می‌برند.
Mark Ganus در ادامه صحبت‌هایش گفته‌است: <مشکل اساسی ما در صحرا، صداهای ناخواسته‌ای بود که به‌دلیل شرایط کار در هوای باز امری طبیعی به‌نظر می‌رسید. ما بار‌ها مجبور می‌شدیم در هنگام ضبط صدا، به‌دلیل صدای باد، پرندگان و به ویژه حشراتی که در آن فصل سال در صحرا وجود داشتند، کار را قطع کنیم.>
موسیقی بازی نیز که اکثراً در پایان هر مرحله شنیده می‌شود، اثری‌ است شنیدنی که با ارکستری عظیم ضبط شده‌است. سازنده موسیقی بازی GraemeRevell معروف است که موسیقی متنِ بیش از ۸۰ فیلم و سریال تلویزیونی را ساخته‌است. با توضیحات داده‌شده باید گفت که شخصاً بهترین ویژگی این بازی را‌ در صداهای مختلف آن می‌دانم. به همین خاطر در قسمت نمره بازی به صداهای بازی نمره کاملِ ۱۰ را داده‌ام. توصیه می‌شود اگر می‌توانید، بازی را با سیستم ساراند و با حداکثر صدا انجام دهید! البته مراقب محیط اطرافتان نیز باشید تا جنگی واقعی را راه نیندازید!
● گرافیک‌
شرکت Infinity Ward برای این بازی یک موتور گرافیکی جدید تولید کرده‌است که به‌نام خود بازی، یعنی Call of ۲ Duty می‌باشد. از جمله خصوصیات این موتور گرافیکی که بر مبنای تکنولوژی Quake ۳ ساخته‌شده این است که برخلاف تمام سیستم‌های گرافیکی جدید (به ویژه آن‌هایی که توسط EA و Ubisoft تولید می‌شوند) نیازی به سیستمی با تجهیزاتِ قوی ندارد. درواقع مزیت این موتور گرافیکی این است که خود را بر طبق تجهیزات شما هماهنگ می‌کند و هرچه سیستم شما قوی‌تر باشد، گرافیک بهتری به‌شما می‌دهد.
حتی در صحنه‌های عظیم جنگی (در این بازی میدان‌های جنگ به‌قدری وسیع است که به‌نظر نامحدود می‌آیند) با این که تعداد کارکتر‌ها زیاد می‌شود، کوچک‌ترین وقفه‌ای در بازی اتفاق نمی‌افتد.
اگر کامپیوتر شما به حداقل امکانات خواسته‌شده برای انجام دادن بازی مجهز باشد، کمتر شاهد پرش در صحنه‌ها، مکث در تصاویرِ شلوغ و یا ایراد‌های گرافیکی در کاراکتر‌ها و پس‌زمینه خواهید بود. نمی‌توان گفت گرافیک این بازی در میان بازی‌های امروزی مانند F.E.A.R و یا حتی Quake ۴ خیره‌کننده‌است. اما این بازی در میان بازی‌های هم‌موضوع خود از گرافیک بسیار خوبی بهره می‌برد. یعنی همان چیزی که در آخرین محصولِ جنگی EA یعنی Medal of Honor ضعف اساسی محسوب می‌شد و در محصول آخر ‌Ubisoft یعنی Brothers in Arms ایرادات فراوانی داشت. از نکات خوب موتور گرافیکی بازی می‌توان به طراحی خوب صحنه‌های بیرونی بازی به‌ویژه در دورنماها، مدل‌سازی بی‌نظیر کاراکتر‌ها و تمام اجزای بدنشان، نمایش خوب جلوه‌های ویژه‌ مانند دود‌، انفجار، رد گلوله‌ها و نحوه کشته‌شدن سربازان خودی و دشمن، اثرات ایجاد شده توسط گلوله‌ها و انفجار‌ها بر پس‌زمینه و کند‌شدن صحنه‌های بازی زمانی که کنار شما انفجاری رخ می‌دهد و موجش شما را می‌گیرد‌، اشاره کرد.
نکته خوب دیگر گرافیک بازی، خلق مستند‌گونه آب و هوا و نزولات جوی است. همان‌طورکه در تعداد صداهای ضبط شده تنوع زیادی وجود دارد، چهره افراد نیز بسیار متنوع‌تر از قبل شده‌است و کمتر پیش می‌آید که در شلوغی افراد دشمن و خودی احساس کنید چهره‌ای را قبلاً نیز دیده‌اید.
توصیه می‌شود اگر دارای کارت گرافیکیِ خوبی هستید، به چهره کشته‌شدگان بعد از مرگشان حتماً نگاهی بیندازید! طراحی صورت آن‌ها دقیقاً چهره‌ای سرد و مرده را با چشم‌های پف کرده و صورتی رنگ‌پریده نشان می‌دهد. انگار واقعاً با یک جسد روبه‌رو می‌شوید! جالب است بدانید که کارت‌گرافیکی پیشنهادی Activision برای این بازی کارت‌های Nvidia و به‌ویژه مدل GeForce ۶۸۰۰ این شرکت می‌باشد.
تصمیمی که Activision گرفته‌ احتمالاً شرکت رقیب یعنی ATI را بسیار خشمگین‌کرده است! زیرا قرار است شرکت Nvidia به مشتریان خود که کارت‌های جدید مدل GeForce ۷۸۰۰ را می‌خرند یک نسخه مجانی از بازی را نیز هدیه بدهد! اگر شما هم حاضرید ۴۵۰ دلار برای خرید این کارت هزینه کنید، می‌توانید بدون دردسر مبنی بر داشتنSerial Number این بازی را به‌راحتی در اینترنت به صورت چند‌نفره انجام دهید.
این بازی هم مانند بسیاری از بازی‌هایی که تازگی‌ها به بازار می‌آیند، در دو نسخه به‌بازار آمده‌است. یک نسخه ساده ۵۰ دلاری و یک نسخه لوکس که دارای دو DVD شامل پشت‌صحنه‌های ساخت بازی، مصاحبه با عوامل ساخت، راهنمای تصویری مراحل بازی،‌ مستندات تاریخی و نسخه‌های گذشته بازی است. متاسفانه این نسخه هنوز به ایران نیامده‌است و شاید هرگز نیاید. ولی دیدن آن می‌توانست برای علاقمندانش بسیار جذاب و دیدنی باشد. شاید بتوان گفت ضعیف‌تری قسمت بازی، داستان آن است. گویی طراحان Infinity چنان درگیر مسائل فنی بازی بوده‌اند که از نوشتن داستانی جذاب برای بازی غافل بوده‌اند و شاید هم در مورد تمام بازی‌های جنگی این ایراد وارد باشد. به‌ویژه این بازی که سه نقطه مختلف از جنگ‌جهانی را که از طرف سه ملیت مختلف دنبال می‌شود را روایت می‌کند. اما شاید طراحان بازی می‌توانستند با ساختن ارتباطی منطقی بین این سه اپیزود بازی و آوردن مسائل دراماتیک بهتر و قصه‌هایی جذاب‌تر، موضوع داستان را به داستان فیلم‌های جنگی نزدیک‌تر کنند.
● جنگ تمام نمی‌شود
از بازی تک‌نفره که فارغ شوید، اگر هنوز در حس و حال بازی باشید مطمئناً به Gamenet سرِ کوچه‌خود سری خواهید زد و این بازی را چند‌نفره نیز بازی می‌کنید. آنجاست که تازه متوجه جذابیت بازی می‌شوید. ‌مانند سری اول بازی، Call of Duty ۲ نیز قسمت عمده جذابیتش را مدیون طراحی و ساختِ خوب قسمت تحت‌شبکه‌خود است.
از تغییرات انجام شده این قسمت نسبت به قسمت قبلی بازی این است که می‌توانید در نقش هر ملیتی که ظاهر می‌شوید، یک اسلحه Shotgun (که در بازی با نام Trench Gun آمده‌است) نیز انتخاب کنید؛ اسلحه‌ای با قدرت تخریب زیاد (البته از فاصله نزدیک) و دقت کم. این اسلحه بیشتر در بازی‌های محتاطانه که افراد در جاهای مختلف کمین می‌کنند و در انتظار دشمن می‌نشینند، مفید واقع می‌شود.
در مورد منطق تاریخی آوردن Shotgun هم شکی نکنید که در آن سال‌ها موجود بوده‌است. (بازی Mafia را به‌یاد دارید؟ ماجرای آن نیز در سال‌های جنگ‌جهانی دوم اتفاق می‌افتد.) البته شاید از این سلاح در میدان‌های نبرد استفاده نمی‌شده‌است. ولی در بازی ‌Multiplayer برای جذاب‌تر کردن بازی وجودش امری ضروری می‌نموده‌است. از دیگر تغییرات بازی می‌توان به از بین رفتن توانایی دویدن سربازان اشاره کرد (که در قسمت اول بازی هم وجود نداشت. اما در نسخه الصاقی بازی که توسط شرکتGrayMatter ساخته شده بود، آورده‌شده بود.) همچنین دیگر خبری از خمپاره‌های ضد تانک نیست. همان‌طوری که دیگر خبری از جنگ با تانک‌ها نیست. علاوه براین، دیگر نمی‌توانید با کشتن بیشتر دشمنان درجه بالاتری بگیرید و با دوربین موقعیت آن‌ها را علامت دهید و از نیروی هوایی کمک بخواهید.
شاید Activision عده‌ای از این قابلیت‌ها را برای Expansion جدید خود نگداشته است تا همچنان بازی را برای علاقمندانش جذاب نگه‌دارد.حالات بازیِ چندنفره مانند بازی اول شامل نبرد‌های تکی (Death Match)، نبرد‌های تیمی، فتح پرچم و مهار بمب می‌باشد. در این قسمت هم حالت دیگری به نام Headquarters اضافه شده‌است که به‌عقیده خیلی‌ از افراد، جذاب‌ترین حالت بازی چندنفره این بازی به‌شمار. در این حالت تجربه‌ای خواهید داشت مانند بازی Battlefield.
به‌این صورت که هر تیم پایگاهی در نقشه دارد که اگر آن‌را از دست دهد، امتیازش کمتر می‌شود. هر تیمی که امتیازش به ۶۰۰ برسد،برنده بازی خواهد شد. در مجموع قسمت چند‌نفره بازی ۱۳ نقشه دارد که از این تعدادچهارعددآن از نقشه‌های محبوب بازی گذشته است. این چهار نقشه عبارتند از: Carentan ،Bre Court RailYard (با نام جدید Stalingrad) و Dawnville (با نام جدید ST. Mere Eglise).
● یک قمقمه آدرنالین‌
علم پزشکی ثابت کرده‌است در موقعیت‌های استرس و به ویژه در جنگ، فعالیت بدن به‌کمک هورمون‌ها و فعالیت سیستم عصبی به سمتی پیش می‌رود که حالتی آماده باش را برای بدن فراهم می‌کند.
در این موقعیت شرایط روانی طوری مهیا می‌شود که فرد می‌تواند بر این استرس غلبه کند.در این حالت سمپاتیک، ترشح دو هورمون زیاد می‌شود: آدرنالین و کورتیزول. افزایش ترشح این دو هورمون باعث می‌شود فرد با ضربان قلبی بالاتر، تنفس بیشتر و به‌طورکلی آمادگی بهتر با شرایط نامساعد روبرو شود. جالب است بدانید که به‌تازگی ارتش‌های مدرن برای سازگاری هرچه بهتر سربازان خود با شرایط جنگی، بعد از این‌که تمرینات فیزیکی آن‌ها را تکمیل می‌کنند، برای رساندن شرایط روحی ایده‌آل، آن‌ها را چندین ساعت پای بازی‌های جنگی‌ای که در زمینه طراحی واقعی محیط جنگ بهتر عمل کرده‌اند می‌نشانند.
یکی از این بازی‌ها، بازی Call of Duty است. شاید با حالت <شرطی شدن> که توسط این بازی‌ها برای سربازان به‌وجود می‌آید، دیگر لازم نباشد به محرکی برای ترشح آدرنالین احتیاج داشته باشند! زیرا آن‌ها یاد می‌گیرند که هر لحظه که می‌خواهند به صورت ذهنی این شرایط را در دنیایی مجازی برای خود بسازند! شرایطی که برای شما هم بار‌ها در طول انجام بازی Call of duty ۲ پیش می‌آید. اگر می‌خواهید درستی این سخن را تجربه کنید، بعد از یکی از مراحل هیجان‌انگیز (مانند مرحله D-Day) با یک دستگاه فشارسنج، فشار خود را اندازه‌گیری کنید!
اما سازندگان این نوع بازی‌ها که تا به‌حال جنگ نرفته‌اند، چگونه می‌توانند تجربه‌ای داشته باشند که بر مبنای آن یک بازیِ جنگی بسازند؟ جواب این سوال را در یاد‌داشت‌های شخصی افراد InfinityWard، یعنی طراحان اصلی بازی یافتم. شاید برایتان جالب باشد که بدانید این افراد یکی از علاقمندان و طرفداران لجوج بازیِ تازه محبوب شده Paint Ball هستند. آن‌ها بسیاری از تجربه‌های به‌دست آمده خود را از این بازی در Call of Duty‌ها لحاظ کرده‌اند. حتی بسیاری از نقشه‌ها را با توجه به نقشه‌های اصلی میدان‌های Paint Ball خود طراحی کرده‌اند. در واقع آن‌ها هم در دنیایی مجازی برای خود جنگی برپا کرده‌اند و هم در دنیای واقعی. اما این بار با اسلحه‌های اسباب‌بازی با تیر‌های رنگی، همدیگر را از پا در می‌آورند.
● ارزیابی بازی
▪ محیط بازی
ـ ۸
▪ گرافیک
ـ ۵/۸
▪ صداها
ـ ۱۰
▪ جذابیت
ـ ۹
▪ داستان
ـ ۷
▪ نمره کل
ـ ۵/۸(خیلی خوب)
امروزه درحالی که همه جا صحبت از صلح جهانی و اثرات مخرب جنگ درمیان است و شعار <جنگ نکنید، صلح بورزید> که از دهه ۱۹۷۰ تا به‌حال زیر لب همگان زمزمه می‌شود، این سوال پیش می‌آید که با موفقیت‌های خارق‌العاده‌ای که این بازی‌ها دارند و مخاطبان اصلیشان هم نوجوانان و جوانان هستند، چه سرنوشتی در انتظار جنگ‌های آینده است؟ هر کدام از ما دیگر یادگرفته‌ایم که <قمقمه آدرنالین>‌هایمان را همواره کنارمان داشته باشیم و ...
منبع : شبکه فن آوری اطلاعات ایران


همچنین مشاهده کنید