شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


١٣ گل سرخ Las ۱۳ rosas


١٣ گل سرخ  Las ۱۳ rosas
▪ کارگردان: امیلیو مارتینز لازارو.
▪ فیلمنامه: ایگناسیو مارتینز د پیزون، پدرو کوستا، امیلیو مارتینز لازارو.
▪ موسیقی: روکه بانیوس.
▪ مدیر فیلمبرداری: خوزه لوئیس آلکاینه.
▪ تدوین: فرناندو پاردو.
▪ طراح صحنه: ادورادو هیدالگو.
▪ بازیگران: پیلار لوپز آیالا[بلانکا بریساک واسکز]، مارتا اتورا[ویرتودس]، ورونیکا سانچز[خولیا کونه سا]، ناتالیا منندز[ماریا ترزا]، نادیا د سانتیاگو[کارمن]، گابریلا پسیون[آدلینا گارسیا کاسیلاس]، گویا تولدو[کارمن کاسترو]، فلیکس گومز[پریسو]، فران پریا[تئو]، انریکو لو ورسو[کانه پا]، رامون آگوئیره، مارتا آلدو[مادر آنخلس]، آلبا آلونسو[سول لوپز]، آرانتکسا آرانگورن[مانوئلا]، کارمن کابررا[لوئیزا رودریگز د لا فوئنته]، توماس کاله یا[سروان]، هلنا کاستانه دا[زاپاتیتوس]، خوزه مانوئل سروینو[خاسینتو].
▪ ١٠٠ و ١٣٢ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ اسپانیا.
▪ نام دیگر: ۱۳ Roses.
▪ نامزد جایزه بهترین موسیقی از انجمن نویسندگان سینمایی اسپانیا، برنده جایزه بهترین فیلمبرداری-بهترین طراحی لباس-بهترین موسیقی-بهترین بازیگر نقش مکمل/خوزه مانوئل سروینو و نامزد جایزه بهترین کارگردانی- تدوین- بهترین فیلم- چهره پردازی- بهترین بازیگر تازه کار زن/نادیا د سانتیاگو-بهترین طراحی صحنه-بهترین فیلمنامه-صدابرداری و جلوه های ویژه از مراسم گویا، برنده جایزه بهترین بازیگر مرد نقش مکمل/خوزه مانوئل سروینو و نامزد سه جایزه دیگر از اتحادیه بازیگران اسپانیایی، نامزد جایزه بهترین موسیقی از مراسم موسیقی اسپانیایی.
▪ ژانر: درام.
اول آوریل ١٩٣٩. نیروهای فرانکو وارد مادرید می شوند و جنگ داخلی اسپانیا به پایان می رسد. اما شکار کمونیست ها و جمهوری خواهان به شکلی وسیع آغاز می شود. بعضی از جمهوری خواهان از کشور می گریزند، اما بسیاری موفق به این کار نمی شوند. فرانکو اعلام می کند تنها کسانی را که دست هایشان به خون آغشته است، مجازات خواهد کرد.
اما بیگناهان بسیاری اسیر دژخیم های نیروی امنیتی وی می شوند. مانند کارمن ١٦ ساله، سوسیالیستی جوان در ارتش خلقی که هرگز سلاح به دست نگرفته یا بلانکا دختر یک یهودی فرانسوی که با نوازنده ای ازدواج کرده و تنها جرمش آشنایی با یک کمونیست و کمک مالی به او برای فرار است. آنها به همراه دختران و زنان جوان دیگری دستگیر، شکنجه و بازجویی و سرانجام به زندان سالس فرستاده می شوند.
آنها که می پندارند که کاری در حد مجازات های سنگین نکرده اند، یقین دارند بعد گذشت چند ماه یا حداکثر چند سال آزاد خواهند شد. اما چند روز قبل از محاکمه، گروهی از مخالفان فرانکو یکی از فرماندهان ارشد او را ترور می کند. فرجام کار مشخص است: افراد نظامی فرانکو با قصد انتقام گیری بعد از محاکمه ای فرمایشی ٤٣ مرد و ١٣ دختر جوان را به اتهام کمک به شورشیان محکوم به اعدام کرده و ٤٨ ساعت بعد به خوجه اعدام می سپارند.
● چرا باید دید؟
امیلیو مارتینز لازارو متولد ١٩٤٥ مادرید، برای تماشاگر ایرانی نام شناخته شده ای نیست. اما حضور نزدیک به ٤ دهه او در سینمای اسپانیا به عنوان بازیگر، نویسنده، تهیه کننده و کارگردان ساخته شدن نزدیک به ٢٠ فیلم را سبب شده که بعضی از آنها از فیلم های مطرح دو دهه اخیر سینمای این کشور محسوب می شوند.
اولین بار در ١٩٨٦ با فیلم لولو در شب نامش شنیده شد. در ١٩٩٢ جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم های کمدی پینیسکولا را برای Amo tu cama rica دریافت کرد. اتفاقی که در ١٩٩٧ با فیلم جاده های فرعی تکرار شد. دیگر ساخته مشهور او طرف دیگر تخت خواب(٢٠٠٢) نام دارد که جوایزی از جشنواره ای فانتاسپورتو و مالاگا دریافت کرده است. اما ١٣ گل سرخ را می توان بهترین و منسجم ترین فیلم کارنامه او به شمار آورد که در تضاد با فیلم های کم و بیش سرشار از طنز پیشین کارنامه او قرار دارد.
اگر با مقوله فاشیسم، توتالیتاریسم، دستگیری، شکنجه و زندان آشنایی دارید که مقولاتی آشنا در ایران سه دهه اخیر هستند، ١٣ گل سرخ قصه ای ملموس و پر آب چشم از کسانی است که جان بر سر آرمان نهاده اند.
قصه ای واقعی درباره زنان و دخترانی که گل زندگی شان توسط رژیمی خونخوار پرپر شد، آن هم به دلیل واهی شرکت در توطئه قتل فرانکو که هیچ کدام از دخترها از آن خبر نداشت. فیلم مارتینز لازارو که بر اساس کتاب کارلوس لوپر فوئنسکا ساخته شده، داستان دوره پس از جنگ داخلی اسپانیا را روایت می کند. اینکه چگونه مردم عادی و حتی به دور از سیاست قربانی ددمنشی فاشیست ها شده و مجبور به همرنگی با پیراهن سیاه ها می شوند. اینکه چگونه برای زهر چشم گرفتن از هر مخالف بالقوه ای کشتارهایی بزرگ تدارک دیده می شود تا در قالب احترام به مذهب و وطن پرستی هر دگراندیشی تحویل جوخه اعدام شود. البته مارتینز فراموش نمی کند که ریشه های گرایش به فاشیسم را نزد برخی از مردم نیز به تصویر بکشد.
مارتینز با وجود روایت قصه هایی کوتاه و موازی از زندگی دختران با مهارت توانسته تعادلی قوی به فیلم خود داده و از افتادن به ورطه از هم گسیختگی روایت پرهیز کند. بازی های خوب دخترها در کنار داستانک های عاشقانه مربوط به چند نفر از آنها تماشاگر را از جان و دل با فیلم همراه می کند. مهم نیست که به کدام ایدئولوژی اعتقاد دارید، مهم این است که انسان هستید و امکان ندارد در برابر حوادثی که می تواند بر سر هر انسانی نازل شود بی تفاوت بمانید.
طیف گسترده شخصیت های مونث یا مذکر فیلم مانند پدر کارمن که افسری وظیفه شناس است و دختر را با دستان خود به دژخیم تحویل می دهد-و تماشاگر هرگز او را شماتت نمی کند- یا بستگان ترسوی نوازنده کمونیست که برای ایمن ماندن او را لو می هند و از همه مهم تر افسر باسکی که عاشق خولیا شده و هنگام خطر از نزدیک شدن به او پرهیز می کند، همه و همه انسان هایی باورکردنی هستند. اما آنچه فیلم را با ارزش می کند نگاه منتقدانه نویسنده و فیلمساز به دورانی سخت سرنوشت ساز در تاریخ اسپانیا و حتی اروپا و دنیاست.
چون جنگ داخلی اسپانیا چرخشگاه شکست و پیروزی برای جبهه های فاشیسم و دنیای آزاد بود. مورخان عقیده دارند اگر فرانکو به پیروزی نمی رسید، امکان بسیار ضعیفی برای آغاز جنگ از سوی هیتلر وجود داشت. به همین خاطر از همه جای دنیا اندیشمندان، آزادی خواهان و هر کس که به این امر باور داشت برای مقابله با ارتش فرانکو به بریگاد بین الملل پیوسته بود. ارتشی که شاعری انگلیسی آن را سپاه ژنده پوش ها نامیده بود. سپاهی که چیزی نمی خواست جز صلح شرافتمدانه توام با آزادی...
فرانکو صلح را در اسپانیا به قیمت ریختن هزاران بیگناه حاکم کرد، اما شرافت را از میان برد و آزادی را نیز... آزادی دهه ها بعد با مرگ فرانکو به دست آمد و هنوز که هنوز است پس لرزه های آن دوران سخت تن و جان مردم اسپانیا را زجر می دهد. ١٣ گل سرخ یک تسویه حساب با آن رژیم نیست، بلکه نگاهی واقع گرایانه به دوره ای است که بعضی دژخیم ها مانند رئیس مونث زندان سالس در مرگ بندی های خود می گریستند. آقایان و خانم ها و همه آزادی خواهان روزگار من، کسانی که به هنوز به زندگی شرافتمندانه در صلح باور دارید، ١٣ گل سرخ فیلمی برای همه شماست. یک شاهکار، فیلمی واقعاً بزرگ و شایسته تحسین. اشک ریختن تان تضمین می شود.
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید