جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


منطقه La Zona


منطقه La Zona
▪ کارگردان: رودریگو پلا.
▪ فیلمنامه: رودریگو پلا، لورا سانتولو.
▪ موسیقی: فرناندو ولازکوئز.
▪ مدیر فیلمبرداری: امیلیو ویلانیووا.
▪ تدوین: آنا گارسیا، ناچو روئیز کاپیلاس، برنات ویلاپلانا.
▪ طراح صحنه: آنتونیو مونیو هیه را.
▪ بازیگران: دانیل خیمه نز کاچو[دانیل]، ماری بل وردو[ماریانا]، آلن چاوز[میگل]، دانیل تووار[آلخاندرو]، کارلوس باردم[گراردو]، ماریانا د تاویرا[آنردآ]، ماریو زاراگوزا[ریگوبرتو]، آندرس مونیل[دیه گو]، بلانکا گوئرا[لوچیا]، انریکه آرولا[ایوان]، گراردو تاراسنا[ماریو].
▪ ٩٧ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ مکزیک.
برنده جایزه طلای بهترین بازیگر نقش مکمل/ماریو زاراگوزا و نامزد جایزه طلایی بهترین بازیگر نقش مکمل/آلن چاوز و بهترین بازیگر نقش مکمل زن.مایرا سربولا از مراسم آریل، برنده جایزه بهترین فیلمبرداری-بهترین کارگردانی و نامزد جایزه بهترین فیلم از جشنواره کارتاجنا، نامزد جایزه بهترین فیلمنامه از مراسم انجمن نویسندگان اسپانیا، نامزد جایزه بهترین فیلمنامه از مراسم گویا، برنده جایزه بهترین بازیگر زن/ماری بل وردو از مراسم سنت خوردی، برنده جایزه بهترین بازیگر تازه کار/کارلوس باردم ز اتحادیه بازیگران اسپانیولی، برنده جایزه فیپرشی از جشنواره تورنتو، بنده جایزه لوئیجی د لاورنتیس ازجشنواره ونیز.
▪ ژانر: درام.
محله ای ثروتمند نشین در دل شهر مکزیکو موسوم به منطقه وجود دارد که توسط دیوارهای بلند و دوربینهای امنیتی از بقیه شهر منفک شده است. ساکنان منطقه دلیل این کار را حفاظت خود از موج رو به افزایش خشونت، سرقت و بزهکاری در شهر فقرزده مکزیکو اعلام و حتی از ورود پلیس نیز به داخل منطقه با اکراه استقبال می کنند.
آنها باور دارند که خود می توانند نظم و قانون را در منطقه حفظ کنند. تا اینکه شبی سه نوجوان به قصد سرقت از دیوار عبور کرده و وارد خانه ای می شوند. در جریان سرقت پیرزن صاحبخانه سر رسیده و یکی از نوجوان ها او را به قتل می رساند. اهالی مسلح نیز سر رسیده و دزدها را دنبال می کنند.
دو نفر از نوجوانان توسط مردم کشته می شوند و سومین نفر-میگل- موفق به فرار و مخفی شدن در داخل منطقه می شود.
در آن سوی دیوار، شنیده شدن صدای تیراندازی توجه ریگوبرتو افسر پلیس را جلب می کند. اما زمانی که وارد منطقه می شوند، اثری از حادثه ای نمی یابند. یکی از ساکنین محله نیز اقدام به دادن رشوه به ریگوبرتو می کند. ریگوبرتو نپذیرفته و بعدها با یافت شده جسد دو نوجوان در زباله دانی شهر، مصمم به پیگیری پرونده می شود.
همزمان دوست دختر میگل نیز نزد پلیس رفته و از ماجرای ورود سه نوجوان به منطقه پرده برمی دارد. میگل که در زیرزمین یک خانه مخفی شده، خیلی زود توسط آلخاندرو، پسر صاحبخانه به دام می افتد. آلخاندرو از وی می خواهد تا خانه آنها و منطقه را ترک کند، چون اهالی تصمیم به شکار او گرفته اند. و از بد حادثه پدر آلخاندرو نیز یکی از سردمداران این ماجراست..
● چرا باید دید؟
رودریگو پلا متولد ١٩٦٨ مونته ویدئو، اورگوئه است. تابعیت مکزیکی دارد و در مرکز آموزش فیلمسازی این کشور درس خوانده است. اولین فیلمش را در سال ١٩٨٨ با نام موئیرا کارگردانی کرده و دومین فیلم کوتاهش در جشنواره های دانشجویی زیادی مورد استقبال و تحسین واقع شده است. اولین جوایز غیر محلی خود را برای فیلم کوتاه سیاسی چشمی در گردن[٢٠٠١] دریافت کرده است. اولین فیلم بلندش را در سال ٢٠٠٦ با نام صحرای درون کارگردانی کرده که در جشنواره برلین و کن مورد توجه قرار گرفته و منطقه دولین فیلم بلند سینمایی او محسوب می شود.
چگونه هراس از خشونت می تواند شما را وادار به ابراز خشونت کند؟ چگونه ترس و تنش می تواند ارزش های انسانی را دستخوش تغییر و چشم پوشی کند؟ اینها سوالات اساسی پلا است که در قالب داستانی از اجرای عدالت توسط فرد یا افراد و فساد در میان دستگاه پلیس روایت می شود. یقین دارم بعد از دیدن ماجراهای هراس آور منطقه کمتر کسی جرات حمایت از مامورین خودگمارده قانون را بیابد. منطقه فیلمی به شدت واقعگرایانه و تاثیرگذار در مورد تبعیض در اثر فقر، احساس مسئولیت و تفکر جمعی است.
کمتر کسی از ساکنان منطقه سیاه و سفید تصویر شده است. همه و تقریباً برخی، بیشتر دلایل خاصی برای زندگی در منطقه دارند. از دانیل تا دیه گو، اما طرز نگاه شان به ماجرا لاجرم یکسان نیست. از این روست که در یکی از جلسات تصمیم به جست و جو برای یافتن کسی می گیرند که می تواند با پلیس درباره کشته شدن دو نوجوان سخن گفته باشد. تفکر غلط جمعی رایج در منطقه می گوید که اهالی آنجا به دلیل ثروت شان باید در محیطی متفاوت زندگی کنند و بدتر از همه اینکه حق دارند قوانین خود ساخته شان را نیز اجرا کنند. چیزی که در پایان فیلم با لینچ شدن میگوئل در وسط خیابان نمودی عینی پیدا می کند.
منطقه با یک جنایت کوچک-سرقت- آغاز می شود، ولی سپس تبدیل به مطالعه ای درباره مشارکت در جرم و سازش میان رئیس پلیس و گردانندگان منطقه می شود. زمانی که اتومبیل های پلیس میگل را نادیده گرفته و منطقه را ترک می کنند، می دانیم که چه بر سر او خواهد آمد. اما زمانی که ریگوبرتو که شاهد مصالحه مافوقش با قاتلین سه نوجوان فقیر بوده، در پشت درهای سنگین آهنی منطقه با مشت به صورت مادر میگل کوبیده و می گوید:
- باید بهتر بزرگش می کردی...
تماشاگر عمق فاجعه را در می یابد، انگار که مشت مستقیماً به صورت خودش اصابت کرده باشد. کارگردانی پلا بی عیب و نقص است و نحوه روایت نه چندان پر پیچ و خم او باعث شده تا منطقه به یکی از فیلم های موفق آمریکای لاتین تبدیل شود. توصیه می کنم این درام خوش ساخت را از دست ندهید، اما اگر از دیدن و شنیدن این گونه داستان ها خسته شده اید، می توانید آن را با دیدگاهی متفاوت نیز ببیند. چون فیلم قصه بلوغ فکری آلخاندرو نیز هست، اما در پایان فیلم وقتی جسد میگل را به سوی گورستان می برد، نباید انتظار عملی قهرمانانه از وی را داشته باشید. او به این اکتفا می کند که گوری برای میگل نگون بخت و قربانی فقر فراهم کند، به دوست دختر میگل که از دست پلیس برای انکار واقعیت کتک سختی خورده، تلفن بزند و بعد در مسیر بازگشت به خانه برای خوردن غذا توقف کند!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید