شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آن سوی چهره آرام کارتر


آن سوی چهره آرام کارتر
وقتی با آگاهی کامل تاریخی و با دیدی انتقادی به سفر «جیمی کارتر» رئیس جمهور اسبق آمریکا، به خاورمیانه نگاهی بیاندازیم، می بینیم که این فرد همیشه از رژیم صهیونیستی جانبداری کرده است. کارتر بود که با واداشتن «انورسادات» به امضای توافق نامه کمپ دیوید، خارج کردن عملی مصر از دایره مناقشه اعراب و اسرائیل و ایجاد شکاف در اجماع کشورهای عربی در مسائلی چون به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، بازپسگیری حقوق از دست رفته ملت فلسطین و عقب نشینی از اراضی اشغالی ۱۹۶۷، توانسته است بزرگ ترین پیروزی را در تاریخ این رژیم به ثبت برساند.
کارتر از جمله باهوش ترین رؤسای آمریکا بوده و زیرک ترین سیاستمدار این کشور است. او به عنوان یک دیپلمات کارکشته، به خوبی با هنر سخنوری در برابر رسانه ها آشنا است. کارتر می داند که چگونه با پنبه سر ببرد و از شیوه ای استفاده کند که بسیار بهتر از جنگ های خانمانسوز «جرج بوش» رئیس جمهور کنونی است، جنگ هایی که فجایع بسیاری را به دنبال دارد.
● بهبود چهره آمریکا
اقدامات کارتر انسان را به اعجاب وامی دارد. این مقام سابق آمریکایی، یک نمونه عالی در دیپلماسی تبلیغاتی است و اندیشمندی و خردورزی، از وی یک دشمن عاقل ساخته است. به همین خاطر نیز باید از اقدامات او احساس خطر کرد.
ما هرگز نمی توانیم آنچه را که وی در کمپ دیوید انجام داد، فراموش کنیم. سیاست نرم کارتر بسیار خطرناک تر از جنگ است و شاید رئیس جمهور اسبق آمریکا با چنین سیاستی، موفق به تحقق اهدافی شود که ارتش ها موفق به اجرای آن نشوند.
بی تردید، مهم ترین هدف کارتر، بهبود بخشیدن به چهره آمریکا است، چهره ای که بوش در دوره ریاست جمهوری خود آن را کاملا مخدوش کرد. کارتر آمد تا چیزی را که ارتش آمریکا خراب کرده اصلاح کند و از گسترش دامنه آتشی که بوش و راستگرایان مسیحی محافظه کار افروخته اند، جلوگیری نماید. حتی، تا اینجا نیز می توانیم بگوئیم که کارتر در این زمینه (بهبود بخشیدن به چهره مخدوش شده آمریکا)، موفق به کسب پیروزی شده است.
رئیس جمهور اسبق آمریکا در کنفرانسی مطبوعاتی که رسانه ها آن را پوشش دادند، از خود چهره یک مرد حکیم را به نمایش گذاشت و گفت که به دنبال صلح است و به نمایندگی از جانب آمریکا، برای برقراری صلح از تمامی ظرفیت های خود استفاده می کند.
او چهره جدیدی از کشورش ارائه داد که با چهره خون آشام بوش، «دیک چنی» و «رامسفلد» متفاوت بود و امروز بسیاری از افراد در جهان عرب هستند که می خواهند حرف های کارتر را باور کنند و امیدوارند که آمریکا نقش حامی صلح را بازی کند و در جهت خاموش کردن آتشی که کاخ سفید در قلب تمدن انسانی افروخته است، گام بردارد. ولی آیا واقعیت نیز همین است و واشنگتن رویای تحقق صلح را در سر دارد؟
● پیروزی مقاومت
واقعیت آن است که رئیس جمهور اسبق آمریکا برای یافتن وسیله ای جهت نجات رژیم اشغالگر قدس، به منطقه آمد و دلیل این مسئله را می توان در اظهارات وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس که یکی از سیاستمداران صهیونیست و از جمله مغرورترین آنها است، یافت. وی در گفت وگو با رادیو سراسری رژیم صهیونیستی گفته بود: «اسرائیل به هیچ وجه نمی تواند رویای خود، آمریکا و کشورهای اروپایی در نابودی حماس را محقق سازد. نابودی حماس و پایان حاکمیت این جنبش بر نوار غزه غیرممکن است و تجربه آمریکا در نابودی نظام ها و حاکم کردن دولت های مورد نظر خود در افغانستان و عراق، در مورد حماس بی نتیجه مانده است.»
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین «حماس» طی هفته های گذشته چندین عملیات بی نظیر ضدصهیونیستی انجام داد، که نشان می دهد، علی رغم محاصره، جنبش حماس همچنان قدرتمندتر می شود.
این جنبش مبارز فلسطینی نشان داد که توان دفاع از غزه و همچنین انجام عملیات ابتکاری را دارد و می تواند محاصره غزه را بشکند. همین امر باعث شد تا محبت ملت های عرب به حماس و خشم این ملت ها علیه نظام های عربی حاکم افزایش یابد.
امروز ملت های عرب از دولت های خود می خواهند تا از مردم نوار غزه در مقاومت قهرمانانه علیه اشغالگران صهیونیستی حمایت کنند. باتوجه به همین موضوع، می توان گفت که سد محاصره به زودی می شکند. محاصره ای که جنایت ضدبشری تلقی می شود و هرکس که در آن مشارکت داشته باشد، ظالم به حساب می آید.
در وضعیت کنونی، رهبران ارشد رژیم صهیونیستی هشدار می دهند که تداوم فعالیت های نظامی گروه های فلسطینی و حملات شان به مواضع و پایگاه های اسرائیل در اطراف نوار غزه، نتایجی فاجعه بار به دنبال دارد. از جمله این افراد می توان به رئیس پیشین سازمان اطلاعات رژیم اشغالگر قدس اشاره کرد. این مقام صهیونیستی گفته بود: هیچ گریزی از گفت وگو با جنبش حماس نیست. حماس یک واقعیت انکارناپذیر به شمار می رود و باید برای تعامل با آن وارد عمل شد.
● هدف کارتر
ما هرگز به این درجه از بلاهت و حماقت نرسیده ایم که باور کنیم جناب کارتر بدون توافق قبلی با بوش و رژیم صهیونیستی و تنها برای شنیدن مواضع گروه های فلسطینی، به خاورمیانه سفر کرده است.
رئیس جمهور اسبق آمریکا به منطقه آمد تا با «خالد مشعل» دیدار کند و خواستار توقف یک ماهه حملات موشکی گروه های مقاومت شود، یعنی اینکه آتش بس به صورت یک جانبه به اجرا درآید؛ البته آقای مشعل آتش بس یک جانبه را نپذیرفت و تأکید کرد که آتش بس باید به صورت متقابل و همزمان باشد.کارتر در دیدارش با رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس، به دنبال آن بود تا برای حل ماجرای «گلعاد شالیت»، نظامی اسیر صهیونیستی، با آقای مشعل به توافق برسد و در مورد زنده بودن وی اطمینان حاصل نماید، ولی حماس بر شروط خود برای مبادله اسرا تأکید کرد و با پیشنهاد کارتر مبنی بر آزادی شالیت در مقابل آزادی نمایندگان و وزرای اسیر مخالفت نمود.
در پایان باید گفت، موفقیتی که کارتر در دیدار خود با رهبران حماس بدان دست یافت، جلب موافقت این جنبش با امضای معاهده آتش بس طولانی مدت با رژیم صهیونیستی بود که مشروط به عقب نشینی این رژیم از مناطق اشغالی ۶۷ (از جمله شهر قدس اشغالی)، تشکیل کشور فلسطین و تضمین حق بازگشت آوارگان است؛ البته باید تمامی اینها به همه پرسی گذارده شود.
شایان ذکر است که موافقت جنبش حماس با تشکیل کشور فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷، هرگز به معنای شناسایی موجودیت اسرائیل نیست؛ بلکه یک راهکار مقطعی محسوب می شود و بی هیچ تردیدی باید گفت که مقاومت جامعه جهانی را واداشته است تا به اصول و آرمان هایش احترام بگذارد و بداند که هیچ گونه چانه زنی را در مورد حقوقش نمی پذیرد و محاصره غزه شکسته خواهد شد و دشمنان هرگز نمی توانند اراده ملتی که قصد آزادسازی میهنش را دارد، درهم بشکنند.
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید