جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


تنهاییم پس هستیم


تنهاییم پس هستیم
اکنون می توان با خیالی راحت مطمئن بود که برای منتقد و نویسنده سینمایی این زمان و مکان، چیزی جز خود سینما اهمیت ندارد و آن همه برداشت های کلاسیک که لحظه یی حاضر نبود بی خیال داستان شود و سبک و بیان سینمایی را مطلق و محتوم می شمرد، حالا دیگر جای خود را به جریانی داده که در آن تخیل و واقعیت فرقی با هم ندارند و تصاویر بازسازی شده و بازتابانیده شده به شدت با واقعیت بیرون پرده سینما ترکیب شده اند. چیزی مانند غار افلاطون. اما ظاهراً خروج از غار تنها برای آغاز تاویل و تفسیر کارساز است. حال دیگر این خود سینما است که اهمیت دارد چراکه آثار سینمایی به ویژه سینمایی که مدرن می خوانیمش، بارها و بارها به سینما ارجاع می دهند و ماهیت هنری خود را در سطوح مختلف بازسازی می کنند.
حضور فیلم جاده مالهالند در رتبه اول (با ۱۰ رای)، نشان دهنده این است که منتقد سینمای ایران اکنون فرای آن نگاه های کهنه و قدیمی به سینما نگاه می کند و بار دیگر می پرسد که سینما چیست؟ دیوید لینچ هم که انصافاً جواب های شخصی و خیره کننده یی دارد. اکنون نگاه به سینما به دور از آن انتظارها و تحلیل های چپ گرایانه در نظریه هنر است و البته می توان به این نیز حکم داد که اکنون در فضایی کاملاً ایزوله اثر هنری خوانده و تفسیر خواهد شد و مساله هویت و عشق به دیگری (اگر بپذیریم که دیگری وجود دارد) در اولویت قرار دارد و در یک کلام باید گفت چه در مرحله خلق اثر و چه در مرحله تحلیل آن، انسان امروز تنهاست؛ تنهایی که تنها یاورش رویاها و خیالات است و سینما همان یاوری است که هم می خواند و هم خوانده می شود.
کاراکترهای اصلی این ده فیلم به نوعی همگی تنها هستند یا قرار است بیاموزند که تنها بودن را چگونه آغاز کنند و در اکثر موارد همه اینها به سیر و سلوکی وابسته خواهند شد، تا هویت (سینما) و بودن در کنار دیگری (آغاز تحلیل) بازشناخته شوند، که باز برخی به جواب هایی خواهند رسید و برخی نه.
اما برشمردن آرا و رسیدن به ده فیلم برتر نهایی کمی دشوار بود، چراکه برخی در فهرست شان دقیقاً به ده فیلم اشاره نکرده بودند (و حق هم دارند). بی شک اگر این فهرست ها همه به شکل ده تایی درمی آمدند، نتیجه نهایی کمی متفاوت تر می شد.
از بین کارگردانانی که در انتخاب ها نام شان آمده، مارتین اسکورسیزی و ژاک ریوت، هر کدام با سه فیلم حضور داشتند. با اینکه هیچ کدام در فهرست نهایی جایی ندارند، ولی همین موضوع، نشان دهنده این است که این دو از اهمیت خاصی برخوردار هستند و سینمای بسیار پویا و جذابی را ارائه می دهند. البته در مورد اسکورسیزی این انتظار وجود داشت تا او با فیلم مرحوم(رفتگان یا خدابیامرز)، در فهرست ده فیلم نهایی جایی داشته باشد به خصوص که حسابی این اواخر او و فیلمش را تحویل گرفتند. ژانگ ییمو، ایناریتو و هانکه از دیگر نام هایی هستند که با سه فیلم در این مجموعه حضور داشتند.
فیلم های ای برادر کجایی؟ (برادران کوئن)، داگویل (فون تریه)، بیل را بکش(تارانتینو)، قهرمان (ییمو) و گزارش اقلیت (اسپیلبرگ) از دیگر آثار سینمایی بااهمیت این نظرسنجی به شمار می آیند که به راحتی می توانستند به این فهرست ده تایی اضافه شوند. و باز این نکته مهم است که طیف گسترده یی از آثار سینمای جهان در این فهرست نهایی جای دارند و از کره جنوبی تا روسیه دیده و پسندیده شده اند. تعداد فیلم هایی که آرای یکسانی داشتند کم نبود و اشاره به همه آنها با استانداردی که مد نظر داشتیم تقریباً غیرممکن است یعنی اگر می خواستیم بر اساس رتبه به فیلم ها اشاره کنیم با بیست فیلم یا بیشتر طرف می شدیم که البته به بقیه نام ها اشاره شده است.
اما سینمای ایران هم در این نظرسنجی سهمی داشته که به هرحال قابل توجه است. فیلم نفس عمیق (پرویز شهبازی) بیشترین رای را به خود اختصاص داده (تقریباً با رای های فرعی و خارج از مسابقه) و فیلم ۲۰ انگشت به کارگردانی مانیا اکبری که با دو رای اصلی مهمترین فیلم سینمایی ایرانی این نظرسنجی است و با اینکه اکران عمومی نداشته مقبولیت خاصی در بین آرا داشته است . «۱۰» ساخته عباس کیارستمی و «سنتوری» ساخته داریوش مهرجویی هم هر کدام یک رای آورده اند و ظاهراً نمایندگان سینمای نوین ایران (جدا از ارزشگذاری و ابراز سلیقه) اکنون بیشتر از نمایندگان صاحب نام و قدیمی سینمای ایران اهمیت دارند. البته اگر ما هم مانند جیم هوبرمن می توانستیم «باد ما را خواهد برد» را محصول سال ۲۰۰۰ بدانیم، بی شک کیارستمی جایگاه متفاوت تری می داشت.
در انتها از همه کسانی که در این نظرسنجی شرکت کردند و به نوعی به ما یاری رساندند تشکر می کنیم و باز از نام های بزرگ و بسیاری که به علت محدودیت ها جا ماندند عذرخواهی می کنیم. امیدوارم با پایان یافتن دهه این بار با نظرسنجی کامل تری فیلم های برتر و سینمای تاثیرگذار این دهه را معرفی کنیم.
محمد باغبانی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید