جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


دوربین های جدید آزتک


دوربین های جدید آزتک
هیچكس نمی تواند منكر تأثیر گسترده سینمای مكزیك بر سینمای جهان در قرن ۲۱ باشد. از زمانی كه «عشقهای سگی» فیلم تحسین برانگیز «آلخاندرو گونزالس ایناریتو» در سال ۲۰۰۰ نام مكزیك را در نقشه جدید سینمایی دنیا ثبت كرد، «موج نو» سینمای این كشور به لطف بازیگران، كارگردانان و حتی فیلمبرداران مستعد و نو اندیش اش به شهرت و اعتباری بین المللی دست یافت. فیلمسازان مكزیكی با صراحت و جسارت، سیاست و مذهب را هدف دوربین های خود قرارداده اند و درحالی كه ساخته های هالیوودی چیزی جز بازسازی های تكراری و یكنواختی را در موضوع برای تماشاگران ندارند، ارمغان این خطه جغرافیایی سینمایی متفاوت، جنجالی و بی پرده است.
به گفته كریستینیا ونگاس، استادیار مطالعات سینمایی و مؤسسه جشنواره فیلم «Santa Barbara Cinemedia» سینمای مكزیك در حدود ۶۵ سال پیش با ملودرام های ماریا فلیكس دنیای اسپانیایی زبان را تحت سیطره خود قرارداده و از ارزش و اعتبار خاصی در جهان برخوردار بود، اما در دهه ۷۰ مشكلات عدیده اقتصادی و رقابت تنگاتنگ با هالیوود، صنعت فیلمسازی این كشور را دچار ركود و خفقان كرد.
از همین رو فیلمسازان مكزیكی برای تأمین بودجه لازم مجبور بودند به دولت روی آورند. هم اكنون، در عصری كه این كشور به رونق اقتصادی نسبی ای دست یافته است و همكاری تنگاتنگی میان تهیه كنندگان دیده می شود، سینمای مكزیك شاهد یك رنسانس فرهنگی است.
در بطن این جنبش «عشقهای سگی» به كارگردانی آلخاندرو گونزالس ایناریتو، فیلمساز مكزیكوسیتی الاصل شكل گرفت. این درام سیاه برای مكزیكو نخستین اسكار پس از سال ۱۹۷۵ را به ارمغان آورد و بازیگر جوان آن گائل گارسیا برنال را به یك بت سینمایی بین المللی تبدیل كرد.
مایكل رابل، مدیر برنامه ریزی جشنواره فیلم «در جست وجوی سینما» در سن خوزه معتقد است: «سینمای مكزیك الگوی شمار زیادی از كارگردانان نواندیش شده كه سنت را كنار گذاشته اند و اولویتهای فیلمسازی را به گونه ای دیگر تعریف كرده اند.
به گفته رابل در گذشته فیلم های مكزیكی بیشتر در مایه آثار رومانس و حماسه های رقت برانگیز بودند. اما آثار كنونی شخصی تر و با محوریت اجتماعی بیشتری هستند كه خود تغییر عمده ای محسوب می شوند.»
آلفونسو كوارن و گائل گارسیا برنال دو مهره اصلی این موج نو هستند كه موفقیت كنونی سینمای مكزیك را مدیون روایتهای عمیق اما بی پیرایه و صداقت پشت پرده همه بازیگران، كارگردانان و عوامل تولید در این كشور می دانند. جسون وود، مؤلف كتاب سینمای مكزیك معتقداست: «صداقتی در سینمای مكزیك هست كه نمی توان آن را انكار كرد. فیلمسازان مكزیكی داستانهایی برای گفتن دارند كه همه می توانند با آن ارتباطی خوب و قوی برقرار كنند.»
ایناریتو، كارگردان مكزیكی نیز كه تازه ترین فیلمش «بابل» با استقبال محافل سینمایی مواجه شده است و در آن بازیگران معروفی همچون كیت بلانچت و برادپیت به ایفای نقش می پردازند، در مورد افسون سینمای كشورش می گوید: «علت موفقیت فیلمهای آمریكای لاتین به نوع دغدغه های اجتماعی ما بازمی گردد. فیلم های ما بیشتر به نفس و جوهره زندگی می پردازند نه جنبه های مادی و ما با خون رگ هایمان در فیلم هایمان شور ایجاد می كنیم نه با عقل و روشنفكری.
از قدیم گفته اند آنچه كه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند و همین راز موفقیت سینمای ما در دنیاست.»
كوارن كه تازه ترین فیلمش «بچه های مردان» از آثار پراستقبال جشنواره ونیز امسال بود، معتقد است: «در مكزیك همه به دلایل منطقی و شاید غیرمنطقی خودشان فیلم می سازند و هیچ كدام از اینها، دلایل پولدار شدن نیست. در آمریكا پول فراوان است و این كشور متكی بر صنعت فیلمسازی خود است، اما در مكزیك اینگونه نیست. ما اگر فیلمی می سازیم به این دلیل است كه عاشق حرفه و كارمان هستیم.»
سوژه های جنجال برانگیز همچون سیاست، مذهب و اختلاف نظام طبقاتی در كانون توجه «موج نو» سینمای مكزیك هستند كه از دل آن فیلم مستقل و بسیار تأثیرگذار نبرد در آسمان و یا
« Ytu mama tambien» بیرون آمد. «عشقهای سگی» مثلثی سینمایی از عشق، ناامیدی و دلهره آینده كه بازیگر معروف «برنال» در آن به ایفای نقش پرداخته است در بهترین زمان و بهترین مكان برای نسل جدیدی از سینماگران و حتی بازیگران به بازار آمد. ایناریتو توضیح می دهد: «موقعی كه این فیلم در دست ساخت بود همه آرمان مشتركی داشتیم كه به هیچ وجه پول نبود، اما نكته جالب همزمانی اكران این فیلم با همان روزهایی بود كه دولت جدید پس از ۷۰سال فساد و دیكتاتوری ای كه این كشور با آن دست به گریبان بود روی كار آمد. ما ناگهان با انفجاری از آگاهی و یك بینش جدید مواجه شدیم و باید با آن كنار می آمدیم». در دهه۸۰ و اوایل دهه۹۰ مكزیك صنعت فیلمسازی نحیف و فرتوتی داشت و بیشتر تولیدات داخلی بی مایه با بودجه ساخت دولتی ساخته می شدند كه همه اقتباسی عوام فریب از ساخته های هالیوود به شمار می آمدند.
وانسابائوچه، بازیگری كه در مقابل برنال در فیلم «عشقهای سگی» بازی كرد، می گوید: «وقتی این فیلم به بازار آمد مثل بمب در تمام مكزیك صدا كرد؛ گویی همه مردم منتظر دیدن فیلمی بودند كه واقعاً بتوانند با آن ارتباط برقرار كنند. این فیلم خلأیی را در سینمای مكزیك پر كرد كه سالها در انتظارش بود. ظهور این فیلم نقطه عطفی در رنسانس سینمای مكزیك بود.»
به اعتقاد بسیاری از فیلمسازان مكزیكی بازیگران و كارگردانان امروزی در این كشور بیش ازگذشته به استقبال جهانی از فیلمهایشان بها می دهند و این واقعیتی نیست كه تنها با فیلم «عشقهای سگی» بر همگان آشكار شده باشد. پس از موفقیت فیلم « Ytu mama tambien» و نمایش آن در ۲۰۹ سالن سینما در سراسر آمریكا فیلم «زن برادرم» از كارگردان اهل پرو «ریگاردودمونترئوییل» به موفقیت چشمگیری دست یافت و در نخستین هفته نمایش به فروش ركوردشكن یك میلیون دلار - كه برای یك فیلم مكزیكی دور از انتظار است - دست یافت.
در همین حال نباید فراموش كرد كه این روزها فیلمسازان مكزیكی دیگر آن اقلیت ناشناخته سابق در هالیوود نیستند و قسمت سوم هری پاتر برای فروش در گیشه ها، آلفونسوكوارن را در مقام كارگردانی به خدمت گرفته بود. امروزه هم فیلمسازان و هم فیلمبرداران مكزیكی در هالیوود بیش از پیش شناخته شده اند كه نمونه آن ردریگو پریتو مكزیكوسیتی الاصل است كه مدیر فیلمبرداری تولیدات موفقی همچون «۸مایل» و... بوده است. خیلی ها معتقدند فیلمسازان مكزیكی با بالا بردن سطح كیفی و كمی تولیدات خود درصدد شكستن آن قالب كهنه و تجربه سبكهای جدید هستند و همه اینها یعنی رنسانس دوربین های جدید آزتك!
شیلا ساسانی نیا
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید