جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


زیر نور ماه


زیر نور ماه
رضا میركریمی بازیر نور ماه دریچه ای جدید در سینمای ایران گشود. فیلمی كه هم حرفی تازه دارد هم جذابیت. هم این كه نوك پیكانش را به سوی انسانیت كمرنگی، كه در جامعه امروز دارد به فراموشی سپرده می شود نشانه رفته است. طلبه ای در پوشیدن لباس روحانیت، دچار تردید می شود، تنها به این سبب كه گمان می كند سزاوار آن نیست.
به نظر او این لباس، شایسته آدم های ضعیف و جاه پرست نیست. به باور سیدحسن -طلبه جوان- روزگاری پدربزرگ روحانی اش در كنار موعظه دیگران، زمین را هم بیل می زد و حرفش نیز به دل مردم روستا می نشست. اما به باور وی امروز آنان كه در پی بنز و موبایل هستند، به روحانیت و جایگاه آنها خدشه می زنند.
مضمون اصلی فیلم، مجادله انسان با خود برای رسیدن به حقیقت، بررسی جایگاه انسان معاصر و جستجوی روح معنوی گمشده او در دنیای سنگ و سیمان است. حقیقتی كه در آن همه انسان ها از نظر خداوند فقیرند و آنها كه پولدارترند فقیرتر.در زیر نور ماه وكیل شكست خورده، پهلوانی كه دیگر دوره اش سرآمده، مجنون شاعر، جیب بر بدبین و ... همه از یك منظر انسانند. اگرچه گرفتار. هر كدامشان هم رنج و درد خاص خود را دارند، رنجی كه آنها را به خدا نزدیك تر می سازد. قهرمان فیلم -سیدحسن- طی سفری درون شهری، با اقشار مختلف و پراكنده اجتماع همراه می شود و به باورهای جدیدی در حوزه اعتقاداتش دست می یابد.
میركریمی در زیر نور ماه بر لبه تیغ حركت می كند و زبان وی صادقانه، صریح، بی پیرایه و عریان است. فیلم چشم اندازی حقیقی و سرشار از انتقاد را، نسبت به واقعیات تكان دهنده و مكتوم جامعه پیش چشم تماشاگر می گستراند.
بی شك زیر نور ماه اثری جریان ساز در عرصه سینمای دینی به شمار می آید، فیلمی كه صداقت، صمیمیت و صراحت در لایه لایه های آن موج می زند.
میركریمی در زیر نور ماه حرف دلش را آن چنان ساده و بی ادعا بر زبان تصویر می نشاند كه دلنشینی و تاثیرگذاری آن را دوچندان می سازد. فیلم با لحنی انتقادآمیز، به مشكلات و تناقضات روحی و درونی طلبه ای جوان، و چالش های او با جامعه اش می پردازد. البته كارگردان مضمون و دستمایه اثرش را، با جسارت، زیركی و مهارت تمام به سرانجام می رساند. میركریمی نگاهی آمیخته با عدالت به آدم ها و شخصیت های داستانش دارد.
وجه مثبت زیر نور ماه، پرداخت موجه دین و مضامین دینی است، كه به هیچ جریان سیاسی باج نمی دهد و به ورطه ابتذال و سطحی نگری هم نمی غلتد. میركریمی سیدحسن را همان اندازه مسئول می داند، كه آن زن بی پناه و شوربخت زیر پل را. وی همانقدر نگاهی دلسوزانه به مسئول حوزه دارد كه به كودك سارق و خیابانی. زیر نور ماه با لحن بی پیرایه و روان خود، حیطه جسورانه ای را برای نقد اجتماع برمی گزیند.
كارگردان در مقام یك هنرمند خاطرنشان می سازد كه خواهر جوجه هم، اگر خودش بخواهد و دستی به كمك او بشتابد، می تواند آدمی غیر از آن شود كه هست. گناه، فساد، تردید، حوزه، طلبه ای جوان، پسركی سارق و وضعیت نابسامان آدم های زیر پل، بستر لازم روایی را برای میركریمی فراهم می كند، تا یك زیرپل به یادماندنی، از فقر و گسست اجتماعی را در تاریخ سینمای ایران به تصویر بكشد.
آنچه سبب می شود زیر پل زیر نور ماه و آدم های آن برجسته و باورپذیر شوند نگاه عمیق، واقع گرا و نقادانه میركریمی است، نگاهی كه به شعار پهلو نمی زند و بر دل می نشیند. عریضه نویس اتوكشیده، پهلوان به بن بست رسیده و نوچه علیلش، روشنفكر بی خانمان، پسرك دزد بی خانه و كاشانه و خواهرش كه خود را میان زباله ها انداخته، خود را با آنها یكی می پندارد و دیگر خواهر بینوایی هم كه در پی درمان سرگشتگی هایش زیر پل آمده، همه در جستجوی یك اتفاق هستند، اتفاقی شبیه معجزه. حضور سیدحسن با خاستگاه فكری و اجتماعی كاملا متفاوت، در چنین فضایی تضادی جالب را شكل می دهد، تضادی از جنس آگاهی، دلسوزی و احساس.
زیر نور ماه اصرار دارد تقدیس را از لباس به درون سیدحسن كشانده و تطهیر را، در رفتار او متجلی سازد. از نظر میركریمی لباس به خودی خود مقدس نیست، مگر به اعتبار، باور، تفكر، اندیشه و عقیده ای كه آن را برگزیده است. از همین رو لباس های گمشده سیدحسن«، توسط خواهر جوجه به دست این طلبه جوان می رسد.
فیلم به خاطر پرداختن به قشری كه تاكنون، فرصت طرح معضلات و مشكلات آنان چندان در سینما فراهم نشده، اثری جسارت آمیز محسوب می شود. اما نه به معنای برخی فیلم ها، كه به بهانه هایی واهی صرفا صفت جسارت را یدك می كشند. زیرا میركریمی ذوق زدگی حاصل از ورود به این حیطه را، برخلاف دیگران به تعادل و توازنی مثال زدنی بدل ساخته است. او در عین این كه به نقد شرایط و آدم ها می پردازد، می كوشد تا از طبقاتی دیدن پرهیز كرده و خطاها و اشتباهات یك قشر را، به پای كلیت آنها ننویسد. به همین سبب ضمن به همراه داشتن معانی فرامتنی و پنهان در لایه های فیلم، پیش درآمد و مقدمه ایجاد ارتباطی مثبت و سازنده، میان روحانیت و جامعه می شود. وی با چنین نگرشی چشم اندازی روشن از این ارتباط را، پیش چشم تماشاگرش می گذارد.
زیر نور ماه غافلگیركننده است. نه تنها به خاطر سوژه اش كه بیشتر به سبب لحن صادقانه كارگردان، آن هم در زمانی كه صداقت كالایی كمیاب در اجتماع و سینمای امروز است. بی تردید در كمتر فیلمی، می توان شاهد نگاه پرشفقت و صادقانه كارگردان، به شخصیت ها و آدم های داستانش بود. اما میركریمی به همه آنها یك اندازه دل می دهد و به هیچ كدام از شخصیت هایش، پشت نمی كند.
با وجود آن كه هیچكدام از آدم های فیلم منفی نیستند، اما وجه درام اثر، به خوبی پیش می رود و فیلم درگیر لحن متظاهرانه و ریاكارانه نمی شود. سكانس ها و فصل های شكایت و مناجات سیدحسن به درگاه پروردگار در زیر پل، نامه نوشتن آدم ها برای خدا و شكوه از مشكلاتشان، سوار شدن خواهر جوجه به اتومبیل روی پل، تردید سیدحسن در مشاركت در امر خیر یا گناه، پیدا كردن لباس هایش در زیر پل، نمای زنبور درمانده در حجره و جمع آدم های بی سر و پناه بر سر یك سفره، از سكانس های ناب، به یاد ماندنی و تاثیرگذار زیر نور ماه است. ایجاد تناسب میان طنز و شوخی فصل های حوزه با تراژدی حاكم بر زندگی آدم های زیر پل، برجسته ترین نقطه قوت فیلمنامه زیر نور ماه است.
تقابل میان سنت و مدرنیته به خصوص استفاده از مترو، كاركرد ضمنی و مناسب خود را برای انتقال مفهوم سفر آنهم سفری درونی یافته است. در عرصه شخصیت پردازی، جدای از سیدحسن شخصیت های فرعی هم باورپذیر از كار درآمده اند. سكانس های زیر پل با وجود شخصیت هایی متفاوت و بازی های درخشان نابازیگران به ویژه فرشته صدر عرفایی خوب، تاثیرگذار و ماندگار می باشند. زیر نور ماه فیلمی سرشار از ناگفته هاست كه بر نگاتیوها جان گرفته اند.
بی تردید فصل هایی از فیلم زیر نور ماه كه در حوزه می گذرد ساخت و پرداخت بهتری دارند. زیرا طنز چند لایه این سكانس ها، بهترین فرصت را برای نمایش قابلیت های كارگردان و درگیری تماشاگر با فیلم فراهم می آورد. موسیقی نیز به نحو دلپذیری در بافت اثر تنیده و بر آن سنگینی نمی كند. تدوین، نورپردازی و فیلمبرداری برخی از صحنه ها به ویژه نهادهای زیرپل بسیار حرفه ای از كار درآمده است. بی تردید فیلم با توجه به عدم استفاده از تمهیدات فنی، به لحاظ محتوایی جذاب، تاثیرگذار و تماشایی است.
در حقیقت زیر نور ماه آغاز یك راه است، راهی كه سینمای ایران سالهاست انتظار پیمودنش را می كشد. میركریمی با انتخاب دستمایه ای بكر، نمایش آدم های كه انگار سال هاست آنها را می شناسی و نیز به تصویر كشیدن جامعه ای كه بسیاری از ما بی تفاوت از كنار آن می گذریم فرصتی فراهم می كند تا در خلوت به خود بیندیشم. به تردیدهایمان، به آدم هایی كه در كنارمان اند اما آنها را نمی شناسیم و به احساسمان كه انگار به هوایی تازه نیاز دارد هوایی كه چندی است آن را زندانی كرده ایم.
http://sabrian.blogfa.com
منبع : وب سایت سینمائی هنر هفتم


همچنین مشاهده کنید