شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

مقایسه دو روایت


ماجرای سقوط میرزاتقی خان امیركبیر را از ابتدا تا روز ۲۵ محرم سال ۱۲۶۸ه ق در شماره های گذشته مرور كردیم. روند وقایع از آن به بعد پیچیده و مناقشه انگیز می شود. دست كم دو پژوهشگر جدی حوادث این دوره را به دقت بررسی كرده اند و روایت آنها به فارسی در دسترس است. مبنای كار ما در این مرحله مقایسه این دو روایت است: روایت فریدون آدمیت در «امیركبیر و ایران» و روایت عباس امانت در «قبله عالم.» هر دوی این روایت ها بیشتر بر اسناد و مكاتبات باقی مانده مقامات ایرانی و اسناد وزارت خارجه بریتانیا (عمدتاً گزارش های جاستین شیل وزیرمختار وقت انگلیس در ایران) اتكا دارد. نكته تاسف انگیز این است كه منابع روسی و گزارش های وزیرمختار روسیه (كه از قضا نقشی تعیین كننده در آن میانه داشت) از هر دو روایت غایب است. این غیبت كه در بررسی های تاریخی اوایل سلطنت قاجاریه تا جنبش مشروطه كاملاً به چشم می خورد ظاهراً دو دلیل عمده دارد: دشواری دسترسی به اسناد وزارت خارجه اتحاد شوروی و روسیه و همچنین عدم آشنایی بیشتر پژوهشگران تاریخ ایران به زبان روسی.
●پناه
چنانكه روند تاریخی حوادث را در نظر بگیریم، نخستین اختلاف اساسی میان روایت های آدمیت و امانت به روز ۲۳ محرم مربوط می شود. آدمیت در «قبله عالم» به گزارش روز ۱۸ نوامبر (۲۳ محرم) شیل اشاره می كند كه در آن ادعا شده است امیر «در حدود بیست و سوم محرم... پیامی برای شیل فرستاد و ابراز «امیدواری صمیمانه» كرد كه وزیر مختار بریتانیا اختلافات گذشته شان را از یاد برده [و]«به او اجازه دهد چنانچه احساس خطر از ناحیه شاه كند، در سفارت پناه جوید.» پاسخ شیل، طبق گزارش او به لندن، «حاوی این اشاره تلویحی بود كه درهای سفارت هر وقت كه امیركبیر مناسب بداند به رویش گشوده است».» (امانت، ص۲۲۰) اما آدمیت با وجود نقل قول های متعددی كه از گزارش ۱۸ نوامبر شیل كرده است، اشاره ای به این ادعای وزیرمختار ندارد.
۲۴ محرم (دو روز پس از انتصاب میرزا آقاخان نوری به صدارت) همان روزی است كه شیل برای گفتن تبریك نزد او می رود و نوری از او می خواهد با استفاده از نفوذ شخصی امیر را به پذیرش حكومت كاشان راضی كند.
و اما روز ۲۵ محرم: دكتر دیكسون پزشك سفارت بامداد آن روز به دیدار امیر رفته و پیام شیل را با او در میان گذاشته است. امانت و آدمیت هر دو از شیل نقل می كنند كه دیكسون در بازگشت گفته است كه امیر پیشنهاد را پذیرفته و غائله از نظر شیل تمام شده. اما محتوای پیام شیل كه مورد قبول امیر واقع شده بود در دو روایت یكسان نیست. آدمیت می نویسد: «باری وزیرمختار انگلیس دكتر دیكسون پزشك سفارت را صبح بیست وپنجم محرم (۲۰ نوامبر) نزد امیر فرستاد كه او را از قرار با دولت راجع به انتصاب وی به حكومت كاشان بیاگاهاند.» (آدمیت، ص۷۰۸)
اما امانت می نویسد: «انتصاب امیركبیر به حكومت كاشان... توسط وزیرمختار بریتانیا تضمین شد. اطمینان های شیل به امیركبیر كه جان و مال خود و خانواده اش در امان است و سفارت انگلستان از او حراست می كند و با حرمت و بدون مزاحمت حكم رانی خواهد كرد، راهكار قابل قبولی ورای پناهندگی برای امیركبیر فراهم آورد.» (امانت، ص۲۲۲)
امیر یك روز قبل از آن پیشنهاد شاه را برای حكومت فارس، اصفهان یا قم با این استدلال كه در صورت خروج از تهران جانش در خطر خواهد بود، رد كرد. بنابراین همان طور كه امانت نوشته است پیشنهاد شیل می بایست واجد تضمین هایی در مورد جان و مال او و خانواده اش می بوده كه آن را پذیرفته است. روایت آدمیت با این معنا منافاتی ندارد، اما به نظر می رسد عبارات طوری تنظیم شده كه معنای «تضمین» سفیر انگلیس از آن استشمام نشود. دقت كنید، آدمیت می نویسد پزشك سفارت رفته بود تا امیر را از «قرار با دولت راجع به انتصاب وی به حكومت كاشان» آگاه كند. این قرار، به طوری كه خود آدمیت هم پیش تر توضیح داده است (ص۷۰۷) از جمله شامل اطمینان سپردن نوری در مورد جان و مال میرزاتقی خان بود.
هر چه بود امیر پیشنهاد سفیر بریتانیا را پذیرفته بود و دیكسون به سفارت بازگشت و خبر را برای شیل برد. امانت از گزارش شیل نقل كرده است كه «برای احتیاط بیشتر، امیركبیر پسر بزرگ و برادر خود را نیز فرستاد كه در سفارت انگلیس بمانند.» (امانت، ص۲۲۳) اما گزارش آدمیت در این مورد نیز ساكت است.
در این میان پای پرنس دالگوروكی وزیرمختار روسیه به ماجرا باز می شود. هفت عضو سفارت روسیه به دستور او با لباس های رسمی به خانه امیر می روند و پیشنهاد حمایت امپراتور روسیه را به او ارائه می كنند. در روایت آدمیت بلافاصله آمده است كه شیل «به محض اطلاع از این واقعه» به نوری اعلام می كند «كار امیرنظام دیگر به من مربوط نیست.» (ص ۷۰۸) كدام واقعه؟ از روایت آدمیت استنباط می شود كه «واقعه» مورد نظر، اقدام دالگوروكی در ارائه پیشنهاد حمایت بوده است. در آن صورت چرا خشم شیل متوجه امیرنظام می شود؟ آدمیت به این پرسش پاسخ نمی دهد. اما در روایت امانت «واقعه» چیز دیگری است.
(ارجاعات مربوط است به «امیركبیر و ایران»، فریدون آدمیت، انتشارات خوارزمی، چاپ هشتم، تهران، ۱۳۷۸ و «قبله عالم، ناصرالدین شاه قاجار و پادشاهی ایران»، عباس امانت، ترجمه حسن كامشاد، نشر كارنامه، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۳)
امیدپارسانژاد
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید