جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


نقض ده فرمان هالیوود


نقض ده فرمان هالیوود
شرایط‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ ساخت‌ «مصائب‌ مسیح‌»
در زمستان‌ ۱۳۸۲، ماه‌های‌ ابتدایی‌ سالِ ۲۰۰۴ شاهد یكی‌ از شدیدترین‌ مشاجرات‌ و منازعات‌ فرهنگی‌ و رسانه‌ای‌ بودیم‌ كه‌ در برخی‌ اوقات‌ در رسانه‌های‌ داخلی‌ نیز بازتاب‌ می‌یافت‌ و اذهان‌ را به‌ سمت‌ خود معطوف‌ می‌كرد. فیلم‌ ۱۳۶ دقیقه‌ای مصائب‌ مسیح‌ با نمایش‌ ۱۲ ساعت‌ پایانی‌ زندگی‌ عیسی‌ مسیح‌ (ع‌) طبق‌ روایات‌ انجیل‌ (یوحنا)، داستانِ به‌صلیب‌كشیده‌شدن‌ این‌ پیامبر الهی‌ و نقشِ یهودیان‌ را در این‌ امر به‌ تصویر می‌كشد. این‌ فیلم‌ جنجالی‌، كه‌ از ۲۵ فوریه‌ی‌ ۲۰۰۴ در ۲۸ سینمای‌ آمریكا روی‌ پرده‌ رفت‌، با استقبال‌ عمومی‌ به‌ویژه‌ در آمریكا روبه‌رو شد. مصائب‌ مسیح‌ بالاترین‌ ركورد فروش‌ زمستانی‌ را در ایالات‌ متحده‌ بر جای‌ گذاشت‌ و اگر در زمستان‌ ۲۰۰۴ به‌ نمایش‌ در نمی‌آمد، صنعت‌ فیلم‌سازی‌ در ایالات‌ متحده‌ كاهش‌ فروشی‌ حدود ۵% را تجربه‌ می‌كرد. در زمستان‌ ۲۰۰۴ تنها در آمریكا، ۳۰۲ میلیون‌ دلار فروش‌ كرد كه‌ به‌ نظر می‌رسد تا ابتدای‌ اردیبهشت‌ ماه‌ این‌ رقم‌ به‌ ۶۰۰ میلیون‌ دلار رسیده‌ باشد. این‌ فیلم‌ توانست‌ رقیب‌ جدّی خود، ارباب‌ حلقه‌ها ( بازگشت‌ پادشاه‌ )، را پشت‌ سر بگذارد و در رأس‌ فهرست‌ فروش‌ فیلم‌های‌ زمستانی‌ ۲۰۰۴ قرار گیرد. ۱ مصائب‌ مسیح‌ تاكنون‌ در رده‌ی‌ هشتمِ پرفروش‌ترین‌ فیلم‌های‌ داخلی‌ تاریخی‌ آمریكا قرار گرفته‌ است‌. ۲
این‌ فیلم‌ در برخی‌ كشورهای‌ خاورمیانه‌ و به‌ویژه‌ كشورهای‌ اسلامی‌ نیز با استقبال‌ بسیار خوبی‌ روبه‌رو شده‌ است‌: در امارات‌ متحد عربی‌ در ۳ روز اول‌ بیش‌ از ۶۶۳۲۱ نفر را به‌ سینما كشاند. ۳ امیرنشین‌های‌ كویت‌ و بحرین‌ بر سر به‌نمایش‌گذاشتن‌ این‌ فیلم‌ اختلاف‌نظر جدّی‌ دارند، امّا نسخه‌های‌ این‌ فیلم‌ وارد بازار این‌ كشورها شده‌ است‌. نسخه‌های‌ كپی‌شده‌ی‌ آن‌ وارد بازار ایران‌ گردیده‌ است‌ و بنیاد سینمایی‌ فارابی‌ نیز آن‌ را خریداری‌ كرده‌ و به‌ نمایش‌ گذاشته‌ است‌. اوّلین‌ سؤالی‌ كه‌ در این‌ مجال‌ به‌ آن‌ خواهیم‌ پرداخت‌ این‌ است‌ كه‌ چرا این‌ فیلم‌ مشهور شد و در صدر توجهّات‌ جامعه‌ی‌ فرهنگی‌ و هنری‌ جهان‌ و به‌ویژه‌ آمریكا قرار گرفت‌؟ نكته‌ی‌ دوم‌ این‌ است‌ كه‌ چرا این‌ فیلم‌ مورد انتقادات‌ جدّی‌ و حتی‌ حمله‌ قرار گرفت‌؟ و چرا یهودیان‌ این‌ فیلم‌ را فیلمی‌ ضدیهود دانسته‌، با آن‌ مخالفت‌ كردند؟ برای‌ پاسخ‌گویی‌ به‌ این‌ سؤالات‌، باید ابتدا به‌ ذكر مقدماتی‌ پرداخت‌.
یهودیت‌ و مسیحیت‌: موضوع‌ اصلی‌ مصائب‌ مسیح‌
عیسی‌ (ع‌) طبق‌ نصّ صریح‌ قرآن‌ ۴ كشته‌ و به‌ صلیب‌ كشیده‌ نشد، بلكه‌ فرد دیگری‌ را به‌ جای‌ وی‌ گرفتند و به‌ صلیب‌ كشیدند: پیامبر الهی‌ حضرت‌ عیسی‌ (ع‌) به‌ آسمان‌ رفت‌ و طبق‌ عقیده‌ی‌ شیعه‌ در این‌باره‌، او پس‌ از ظهور مهدی‌ موعود(عج‌) به‌ زمین‌ آمده‌، پشت‌ سر امام‌ نماز می‌گزارد و پیروانِ خود را به‌ پیروی‌ از امام‌ دوازدهم‌ شیعیان‌ فرامی‌خواند. امّا میان‌ مسیحیت‌ و یهودیت‌ مناقشه‌ای‌ تاریخی‌ وجود دارد كه‌ ۲۰۰۴ سال‌ ادامه‌ یافته‌ و این‌ فیلم‌ برای‌ به‌نمایش‌كشانیدن‌ بخشی‌ از این‌ مجادله‌ است‌. اولین‌ چیزی‌ كه‌ به‌ چشم‌ بیننده‌ی‌ خارج‌ از ادیان‌ مسیحیت‌ و یهودیت‌ می‌آید، خشونت‌ و درّندگی‌ شگفت‌ موجود در آن‌ است‌. باید وارد فضای فكری سنت‌ پیامبران‌ بنی‌اسرائیل‌ و عبرانیان‌ شد تا این‌ فیلم‌ را درست‌ درك‌ كرد. طبق‌ متون‌ عهد عتیق‌ (تورات‌)، آدم‌، اولین‌ انسان‌، و حوا همسر وی‌، از باغ‌ عدن‌ بیرون‌ رانده‌ شدند و در زمین‌ به‌كار و فعالیت‌ مشغول‌. از نسل‌ شیث‌، فرزند ذكور سوم‌ آدم‌، نسلِ بشر گسترش‌ یافت‌ و تا دوران‌ نوح‌ (ع‌) این‌ جریان‌ ادامه‌ پیدا كرد. در دوران‌ نوح‌ (ع‌)، خداوند به‌خاطرِ شرایطِ ایجادشده‌ و فساد بنی‌آدم‌، غضب‌ كرد و تصمیم‌ به‌نوعی‌ پاك‌سازی‌ و خلق‌ مجدد گرفت‌ و توفان‌ معروف‌ نوح‌ نیز در این‌ هنگام‌ پدید آمد. نوح‌ سه‌ فرزند داشت‌ كه‌ مهم‌ترین‌ آنان‌ سام‌ بود؛ آبرام‌ یا ابراهیم‌ از نسل‌ سام‌ بود و خداوند پس‌ از آزمایش‌ها و ابتلائات‌ گوناگون‌، به‌ پاس‌ بندگی‌ بی‌چون‌وچرای‌ وی‌، دعایش‌ را اجابت‌ كرد و امامت‌ ارض‌ و پیشوایی‌ را به‌ فرزندان‌ او داد. او دو فرزند داشت‌: اسحاق‌(ع‌) (آیزاك‌) و اسماعیل‌(شموعیل‌) (ع‌). ۵
طبق‌ عقیده‌ی‌ یهود، خداوند بركت‌ و میراث‌ را به‌ اسحاق‌ بخشید و او نیز خود می‌خواست‌ كه‌ بركت‌ را به‌ فرزند بزرگش‌ عیسو ببخشد. اما یعقوب‌ (یاكوب‌) (ع‌) یا اسرائیل‌ با لطائف‌ الحیل‌ این‌ میراث‌ الهی‌ را از چنگ‌ برادرش‌ در آورد و گریخت‌. سال‌ها بعد با ۱۲ فرزندش‌، كه‌ هر یك‌ یكی‌ از طوائف‌ بنی‌اسرائیل‌ را تشكیل‌ می‌دادند، به‌ سرزمین‌ پدری‌ بازگشتند. یوسف‌ (ع‌)، فرزند راحیل‌، موردتوجه‌ پدر بود و برادران‌ بزرگ‌تر كه‌ به‌ وی‌ حسادت‌ می‌كردند، او را به‌ چاه‌ افكندند. یوسف‌ توسط‌ كاروانی‌ به‌ مصر رفت‌ و عظمت‌ یافت‌ و این‌ عظمت‌ او در دوران‌ قحطی‌ بزرگ‌ مصر خاندانش‌ را به‌ مصر كشاند كه‌ از منافع‌ ذخایر غله‌ی‌ یوسف‌ بهره‌مند شدند. امّا سرانجام‌ پس‌ از مرگ‌ یعقوب‌ و یوسف‌، آن‌ها به‌ بردگی‌ و بندگی‌ مصریان‌ كشیده‌ شدند. ۶
۱۲ طایفه‌ی‌ بنی‌اسرائیل‌ روزگار را به‌ محنت‌ می‌گذراندند تا خداوند موسی‌ (موشه‌)(ع‌) را برگزید تا فرعونیان‌ را وادار سازد كه‌ آن‌ها را آزاد كنند. او و برادرش‌ هارون‌ (آرُن‌) درنهایت‌ فرعون‌ را شكست‌ دادند و دوران‌ جدیدی‌ از حیات‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ بنی‌اسرائیل‌ آغاز شد. ۷ این‌ قوم‌ به‌ خاطر عدم‌رعایت‌ دستورهای‌ خداوند كه‌ در الواح‌ ده‌گانه‌ ذكر شده‌ بود، ۴۰ سال‌ در صحرای‌ سینا سرگردان‌ ماندند. پس‌ از موسی‌، یوشع‌ بن‌ نون‌ زعامت‌ قوم‌ را برعهده‌ گرفت‌ و سنت‌ فرهنگی‌ دینی‌ یهود عمیق‌تر و ریشه‌دارتر شد. سال‌های‌ پریشانی‌ و محنت‌ آغاز می‌شد كه‌ شموئیل‌ نبی‌(ع‌) فردی‌ را به‌ پادشاهی‌ بنی‌اسرائیل‌ برگزید و پس‌ از وی‌ داوود(ع‌) و سلیمان‌ (ع‌) به‌ پادشاهی‌ یهود رسیدند. در زمان‌ سلیمان‌، معبد بزرگ‌ سلیمان‌ در اورشلیم‌ (بیت‌المقدس‌) ساخته‌ شد كه‌ در آن‌ «قدس‌الاقداس‌» قرار داشت‌. دوران‌ پس‌ از این‌ پادشاهان‌، دوران‌ پریشانی‌ و محنت‌ بنی‌اسرائیل‌ بود و پادشاهان‌ گناهكاری‌ بر سر كار می‌آمدند. تا سرانجام‌ بخت‌النصر، پادشاه‌ بابل‌، به‌ اورشلیم‌ تاخت‌ و یهودیان‌ بسیاری‌ را كشت‌ و معبد را ویران‌ ساخت‌ و بسیاری‌ را با خود به‌ بابل‌ برد. این‌ دوران‌ را دوران‌ «تبعید اوّل‌» می‌نامند. سپس‌ كورش‌ هخامنشی‌ یا لوقارنیم‌ (دارای‌ ۲شاخ‌) ] شاید همان‌ ذوالقرنین‌ [ ظهور كرد و پس‌ از شكست‌ بابل‌ با مدارای‌ مذهبی‌ خاص‌ خود، یهودیان‌ را به‌ فلسطین‌ بازگرداند و آنان‌ نیز معبد را بازسازی‌ كردند. این‌ دوران‌، دوران‌ قدرت‌یابی‌ مجدّد سنت‌ فرهنگی‌ و دینی‌ یهودیان‌ بود. امّا بین‌ دو كشور ایران‌ و روم‌ كشمكش‌های‌ سیاسی‌ وجود داشت‌ و پی‌درپی‌ كار به‌ جنگ‌ می‌كشید. پس‌ از تسلّط‌ امپراتوری‌ روم‌ بر سرزمین‌های‌ اطراف‌ مدیترانه‌ و تصرف‌ فلسطین‌، رومیان‌ با نظام‌ مذهبی‌ وسنت‌ فكری‌ یهودیان‌، به‌ نوعی‌ همزیستی‌ دست‌ یافتند. در این‌ سال‌ها، عیسی‌ طبق‌ روایات‌ عهد جدید (انجیل‌)، از مریم‌ عذرا در اصطبلی‌ زاده‌ شد (طبق‌ روایات‌ اسلامی‌ زیر درخت‌ خرمایی‌ خشك‌ متولد گردید)، چون‌ از سوی‌ یهودیانِ شهر هرودوس‌ مورد تهدید بود، خانواده‌اش‌ وی‌ را به‌ مصر بردند. او پس‌ از بازگشت‌، به‌ شهر ناصره‌ رفت‌؛ به‌ همین‌ مناسبت‌، وی‌ را «عیسی‌ ناصری‌» هم‌ می‌خوانند. در سی‌ سالگی‌ در سواحل‌ رود اردن‌ به‌ نبوت‌ رسید و مانند یحیی‌(ع‌)، در كنار رود اردن‌ و دهات‌ اطراف‌ می‌گشت‌ و به‌ مردم‌ تعلیم‌ می‌داد. یهودیان‌ در آن‌ روزگار تحت‌ سلطه‌ی‌ امپراتور روم‌ آسایش‌ نداشتند و در اثر اختلاط‌ با اقوام‌ و ملل‌ مختلف‌ وضع‌ زبان‌ و رسوم‌ ملی‌ و مذهبی‌ آن‌ها تغییر كرده‌ و افكار فلسفی‌ و صنایع‌ یونانی‌، فرهنگ‌ آنان‌ را در خود جذب‌ كرده‌ بود. احساسات‌ مذهبی‌ در هر رشته‌ از امور كشوری‌ دخالت‌ داشت‌ و موجب‌ بروز اختلافات‌ عقیدتی‌ می‌گردید. به‌ این‌ علت‌، در میان‌ ملّت‌ یهود، نهضت‌های‌ سیاسی‌ و مذهبی‌ مختلفی‌ به‌ وجود آمد.دو دسته‌ از یهودیان‌ تحت‌عنوان‌ حزب‌ «پیروُشیم‌» و «صادوقیم‌» امور سیاسی‌ و تا اندازه‌ای‌ امور مذهبی‌ یهود را به‌ دست‌ داشتند كه‌ بینشان‌ دشمنی‌ سختی‌ وجود داشت‌. هیروگان‌، حاكم‌ یهودیه‌، حزب‌ «پیرُوشیم‌» را تشكیل‌ داد و در مقابل‌، صادوق‌ كاهن‌ حزب‌ «صادوقیم‌» را دایر كرد. صادوقیم‌ها در سیاست‌ پیرو مقررات‌ مذهبی‌ نبودند، اما پیروشیم‌ها بیش‌تر به‌ امور مذهبی‌ علاقه‌مند بودند. در مقابل‌ این‌ دو گروه‌، جمعیت‌ كمی‌ از یهود به‌ نام‌ «حَسیدیم‌» (خداپرستان‌)، كه‌ غالباً در سواحل‌ رود اردن‌ زندگی‌ می‌كردند، بیش‌تر به‌ عبادت‌ و مطالعات‌ مذهبی‌ می‌پرداختند و حتی‌ از معاشرت‌ با زنان‌ و مادیات‌ پرهیز می‌كردند. آن‌ها از ظهور حضرت‌ مسیح‌ (ع‌)، كه‌ نام‌ او یشوُعْ و اهل‌ ناصره‌ بود، استقبال‌ كردند. حضرت‌ مسیح‌ (ع‌) خود نیز طرفدار اجرای‌ فرامین‌ تورات‌ بود، زیرا فرمود: «من‌ نیامدم‌ كه‌ چیزی‌ به‌ تورات‌ اضافه‌ یا از آن‌ كسر كنیم‌ و تا آسمان‌ برقرار است‌، حتی‌ ایوت‌ (كوچك‌ترین‌ حرف‌ تورات‌) تغییر نخواهد یافت‌.» ۸
از نظر اكثر یهودیان‌، حضرت‌ مسیح‌ (ع‌) دارای‌ كتاب‌ خاصی‌ نبود و همان‌ وظایف‌ تورات‌ را كه‌ فرقه‌ی‌ حسیدیم‌ پیرو آن‌ بودند انجام‌ می‌داد. به‌این‌ترتیب‌، می‌توان‌ گفت‌ احزاب‌ پیروشیم‌ و صادوقیم‌ كه‌ اكثریت‌ ملت‌ یهود را تشكیل‌ می‌دادند و از قدیم‌ با فرقه‌ی‌ حسیدیم‌ مخالفت‌ داشتند، باعث‌ به‌صلیب‌كشیده‌شدن‌ عیسی‌ شدند. یكی‌ از دلایل‌ آن‌ها این‌ بود كه‌ عیسی‌ خود را «مسیح‌» (ماشیاخ‌) خوانده‌ بود. این‌ كلمه‌ طبق‌ عهد عتیق‌ برای‌ پادشاهان‌ یهود استعمال‌ می‌شد، زیرا هنگام‌ به‌تخت‌نشستن‌ پادشاه‌، پیامبر و یا كاهن‌ زمانه‌ روغنی‌ مقدس‌ را بر وی‌ می‌مالید و او را مسح‌ می‌كرد. انبیاء بنی‌اسرائیل‌ پیش‌بینی‌ كرده‌ بودند مسیح‌ بزرگی‌ از میان‌ ایشان‌ بر خواهد خواست‌ و آنان‌ را از رنج‌ و عذاب‌ خواهد رهانید و به‌ پادشاهی‌ زمین‌ خواهد رساند. ۹
تعالیم‌ شفاهی‌ حضرت‌ عیسی‌ را، چنان‌كه‌ در انجیل‌ها آمده‌ است‌، به‌دوگونه‌ می‌توان‌ تقسیم‌ كرد. تعالیم‌ نخست‌، یعنی‌ شناخت‌ صفات‌ خدا، برای‌ كامل‌كردن‌ ایمان‌ مردم‌ بود. برخلاف‌ تصور یهودیان‌، نحوه‌ی‌ كار او متفاوت‌ با دیگر انبیا بود. ازاین‌رو، در مبادی‌ خداشناسی‌ تحولی‌ ایجاد كرد و دین‌ تازه‌ای‌ آورد كه‌ بعدها «مسیحیت‌» خوانده‌ شد. و برخلاف‌ یهوه‌، خدای‌ یهود كه‌ بسیار انتقام‌گیر بود، خدایی‌ كه‌ او معرفی‌ می‌كرد بخشنده‌، مهربان‌ و انعطاف‌پذیر بود. براساس‌ این‌ ملاحظات‌، از همان‌ آغاز، میان‌ اصول‌ الهیات‌ مسیحی‌ با جهان‌بینی‌ دینی‌ یهودی‌ جدایی‌ افتاد. برای‌ مثال‌، حضرت‌ عیسی‌ اقتدار و سلطنت‌ مسیح‌ موعود را كه‌ در پیشگویی‌های‌ انبیاء بنی‌اسرائیل‌ بیان‌ شده‌ بود، معنوی‌ و ملكوتی‌ می‌دانست‌، درحالی‌ كه‌ قرن‌های‌ زیادی‌ یهودیان‌ آن‌ را دنیوی‌ و مادی‌ می‌شمردند. در انجیل‌ آمده‌ است‌: «... و از مشرق‌ و مغرب‌ و شمال‌ و جنوب‌ آمده‌ در ملكوت‌ (سلطنت‌ الهی‌) خدا خواهند نشست‌، و اینك‌ آخرین‌ هستند كه‌ اولین‌ خواهند بود، و اولین‌ كه‌ آخرین‌ خواهند بود.» ۱۰ در این‌ آیه‌ گفته‌ شده‌، در هنگام‌ ظهور مسیح‌، همه‌ی‌ مردم‌ (نه‌ فقط‌ قوم‌ یهود) از اطراف‌ جهان‌ می‌آیند و در سلطنت‌ الهی‌ و ملكوت‌ خدا وارد خواهند شد، در صورتی‌ كه‌ سلطنت‌ مسیح‌، به‌ عقیده‌ی‌ یهود، فقط‌ برای‌ قوم‌ یهود است‌.نوع‌ دوم‌ تعالیم‌ عیسی‌ كه‌ بیش‌تر بر آن‌ تكیه‌ و اصرار می‌كرد، تعلیمات‌ اخلاقی‌ و عملی‌ بود. او می‌كوشید مردم‌ را با مثال‌های‌ عامیانه‌ از رفتار بد برحذر دارد و توجه‌ پیروان‌ خود را از امور مادی‌ و ظاهری‌، به‌ امور باطنی‌ و معنوی‌ معطوف‌ سازد. با مناسك‌ خشك‌ مانند قربانی‌ كردن‌ و آیین‌بست‌ و ریاكاری‌ مخالفت‌ می‌كرد و ایمان‌ و اخلاص‌ قلبی‌ و باطنی‌ را می‌ستود. ۱۱ مهم‌ترین‌ موضوعی‌ كه‌ در تعالیم‌ عیسی‌ دیده‌ می‌شود، محبت‌ و دوستی‌ است‌. ۱۲ البته‌ بیش‌تر دستورها و احكام‌ عیسی‌ (ع‌) صورت‌ متكامل‌تر تعالیم‌ و احكام‌ تورات‌ و شریعت‌ قدیم‌ موسی‌ است‌. ۱۳ گاهی‌ نیز احكامی‌ برخلاف‌ دین‌ یهود و تعلیمات‌ تورات‌ دستور داده‌ است‌. ۱۴ همیشه‌ از طبقه‌ی‌ محروم‌ جانبداری‌ و با آن‌ها همدلی‌ كرده‌ است‌. ۱۵
وقتی‌ حضرت‌ عیسی‌ (ع‌) به‌ اورشلیم‌ رفت‌، مورد عداوت‌ و آزارِ یهودیان‌ متعصب‌ قرار گرفت‌ و سرانجام‌ پس‌ از ۳ سال‌ پیامبری، بر اثر خیانت‌ یكی‌ از حواریونش‌ به‌ نام‌ یهود كه‌ در ازای‌ ۳۰ سكه‌ی‌ نقره‌، طبق‌ نظر مسیحیان‌، پس‌ از محاكمه‌ و شكنجه‌های‌ وحشتناك‌، به‌ صلیب‌ كشیده‌ شد، (چنان‌كه‌ گفته‌ شد مسلمانان‌ بر این‌ عقیده‌ نیستند، چرا كه‌ در قرآن‌ آمده‌ است‌: «ما قتلوه‌ و ما صلبوه‌ و لكن‌ شبه‌ لهم‌».) مسیحیان‌ معتقدند چند تن‌ از زنان‌ قدیسه‌ عیسی‌(ع‌) را دفن‌ كردند و وی‌ ۳ روز بعد دوباره‌ زنده‌ شد و ۴۰ روز بعد به‌ آسمان‌ رفت‌ و حواریونش‌ برای‌ تبلیغ‌ آیین‌ وی‌ در اقطار عالم‌ پراكنده‌ شدند. ۱۶
از نگاه‌ یهودیان‌، مسیحیت‌ اعوجاجی‌ خطرناك‌ و بدعتی‌ هولناك‌ در سنت‌ تاریخی‌، فرهنگی‌ و دینی‌ یهود و عیسی‌ فردی‌ كذاب‌ بود. تلمود (كتاب‌ مهم‌ دین‌ یهود) مسیحیان‌ را «ناپاك‌» و «نجس‌» و از «نطفه‌ی‌ اسب‌» و «پست‌تر از حیوان‌» دانسته‌ و خونشان‌ را حلال‌ كرده‌ است‌. همچنین‌ از عیسی‌ با عناوین‌ «مرد احمق‌»، «جذامی‌»، «گمراه‌كننده‌ی‌ بنی‌اسرائیل‌» و «جادوگر» یاد كرده‌ است‌. از نظر تلمود ، مسیح‌ (ع‌) سنگسار شده‌ است‌ و شاگردانش‌ نیز ملحد بوده‌اند. ۱۷
دیدگاه‌ مسیحیان‌ نیز در طول‌ تاریخ‌ به‌ همین‌ اندازه‌ نسبت‌ به‌ یهودیان‌ خصمانه‌ بوده‌ است‌: فقط‌ گناهِ كشتن‌ و به‌صلیب‌كشیدن‌ عیسی‌ (ع‌) توسط‌ یهودیان‌، برای‌ نفرت‌ مسیحیان‌ كفایت‌ می‌كند. سراسر قرون‌ وسطا پر است‌ از درگیری‌های‌ مسیحیانِ اكثریت‌ و یهودیانِ اقلیت‌. پس‌ از غلبه‌ی‌ مسیحیان‌ بر اندلس‌ اسلامی‌، قرطبه‌ و سایر شهرهای‌ اسپانیا، یهودیان‌ نیز همانند مسلمانان‌ مورد خشم‌ پادشاه‌ وقت‌ اسپانیا، فردیناند، قرار گرفتند و به‌ صورت‌ دسته‌جمعی‌ كشته‌ و یا اخراج‌ شدند. نفرت‌ از یهودیان‌ در اروپای‌ مسیحی‌ نیز ادامه‌ پیدا كرد و همواره‌ مسیحیان‌ و اروپاییان‌ با نگاه‌ سوءظن‌ و تردید به‌ یهودیان‌ نگریسته‌اند. بنابراین‌، بر اساس‌ مطالب‌ پیش‌گفته‌، ریشه‌ی‌ تعارض‌ و منازعه‌ی‌ تاریخی‌ میان‌ مریدان‌ این‌ دو دین‌ آشكار است‌. با این‌ تصویر، ۱۲ ساعت‌ پایانی‌ زندگی‌ عیسی‌ (ع‌) كه‌ در فیلم‌ مل‌گیبسون‌ به‌ تصویر كشیده‌ شده‌، بار دیگر باعث‌ شده‌ است‌ نگاه‌ها مجدداً به‌ نقش‌ یهودیان‌ در شكنجه‌ و آزار عیسی‌ و مصلوب‌كردن‌ او معطوف‌ گردد. بنیادگرایی‌ مسیحی‌ یكی‌ از جنبه‌های‌ پایدار تاریخ‌ آمریكا است‌؛ جامعه‌ای‌ كه‌ بی‌هیچ‌ آرام‌وقراری‌ طلیعه‌دار تغییر اجتماعی‌ و تحرك‌ فردی‌ بوده‌ است‌، هرازگاهی‌ نسبت‌ به‌ فواید «دنیوی‌شدن‌» و «مدرنیته‌» شك‌ می‌كند و آرزومند آسایش‌ و امنیت‌ ارزش‌ و گسترش‌ نهادهای‌ سنتی‌ می‌شود. «آمریكا یكی‌ از مذهبی‌ترین‌ كشورهای‌ جهان‌ است‌»: این‌ سخن‌، سخنی‌ گزاف‌ نیست‌. برای‌ مثال‌، طبق‌ یكی‌ از نظرسنجی‌های‌ مؤسسه‌ی‌ گالوپ‌ بر روی‌ جمعیتی‌ نمونه‌ در سطح‌ آمریكا در ۱۹۷۹، یك‌سوم‌ بزرگ‌سالان‌ گفته‌اند تجربه‌ی‌ گرویدن‌ به‌ یك‌ ایمان‌ دینی‌ جدید را داشته‌اند؛ تقریباً نیمی‌ از آنان‌ اعتقاد داشتند كه‌ انجیل‌ بری‌ از خطاست‌؛ و بیش‌ از ۸۰ درصد آنها الهی‌بودن‌ عیسی‌ مسیح‌ را قبول‌ داشتند. قدرمسلم‌، آمریكا همواره‌ جامعه‌ای‌ بسیار دینی‌ بوده‌ است‌. ۱۸
این‌ جریان‌ مذهبی‌، امروزه‌ به‌ نوعی‌ رادیكالیزم‌ و سخت‌كیشی‌ كشیده‌ شده‌ و ویژگی‌های‌ جریان‌های‌ بنیادگرا را در ذهن‌ محققان‌ مجسم‌ می‌كند. ویژگی‌های‌ اصلی‌ بنیادگرایی‌ مسیحی‌ در ایالات‌ متحده‌ عبارت‌ است‌:
۱. پذیرش‌ وحی‌ و الهام‌ كلام‌ انجیل‌ و حقیقی‌بودن‌ آن‌؛
۲. رستگاری‌ فردی‌ از طریق‌ مسیح‌ و پذیرش‌ او به‌ عنوان‌ ناجی‌، براین‌اساس‌ كه‌ او از رهگذر مساعی‌ خود و پرداخت‌ كفاره‌ی‌ گناه‌ بشر با مرگ‌ خویش‌ و رستاخیز، موجب‌ ولادت‌ دوباره‌ی‌ فرد و عاری‌شدن‌ او از گناهان‌ می‌شود؛
۳. انتظار بازگشت‌ مسیح‌ از آسمان‌ به‌ زمین‌ پیش‌ از هزار سال‌؛
۴. تصدیق‌ آموزه‌های‌ مسیحیت‌ سخت‌كیشانه‌ی‌ ۱۹ پروتستان‌، مثل‌ زاده‌شدن‌ از مادر باكره‌ و تثلیث‌.
با این‌ همه‌، بنیادگرایی‌ مسیحی‌ آن‌چنان‌ جریان‌ گسترده‌ و پرتنوعی‌ است‌ كه‌ نمی‌توان‌ تعریف‌ ساده‌ای‌ از آن‌ ارائه‌ داد، این‌ حركت‌ شامل‌ اونجلیكال‌های‌ پرطرفدار و پنتیكاستال‌ها ۲۰ ، پیش‌هزاره‌ای‌ها ۲۱ و پس‌هزاره‌ای‌ها ۲۲ ، پی‌یه‌ثیست‌ها ۲۳ و فعالان‌ ۲۴ است‌. از نظر بنیادگرایان‌ مسیحی‌ مبارزه‌ باید تشدید شود و هر چه‌ زودتر باید با سیاست‌های‌ نهادی‌ موجود به‌ مصالحه‌ دست‌ یافت‌ زیرا وقت‌ تنگ‌ است‌ و «آخرالزمان‌» نزدیك‌، و باید توبه‌ كرد و جامعه‌ی‌ خود را تطهیر ساخت‌ تا آماده‌ی‌ دومین‌ آمدن‌ عیسی‌ مسیح‌ شد؛ بازگشتی‌ كه‌ هزاره‌ی‌ جدیدی‌ از سعادت‌ و صلحی‌ بی‌سابقه‌ را خواهد ساخت‌. نبرد نهایی‌ و خونبار میان‌ حق‌ و باطل‌ در راه‌ است‌؛ نبردی‌ كه‌ از خاورمیانه‌ آغاز خواهد شد و سپس‌ در تمام‌ جهان‌ شعله‌ خواهد كشید. به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ كه‌ تغییر شكل‌ جامعه‌ (براساس‌ سیاست‌های‌ مسیحی‌) و بازتولید خود (براساس‌ زندگی‌ خانوادگی‌ پرهیزكارانه‌) هر دو ضروری‌ و مكمل‌ یكدیگرند. به‌ بیان‌ كلاید ویلكاكس‌، اونجلیكال‌ها كم‌سوادتر، فقیرتر، صاحب‌ نفوذ بیشتر بر زنان‌ خانه‌دار، ساكن‌ مناطق‌ جنوبی‌، و متدین‌تر از دیگران‌اند. منابع‌ دیگر نشان‌ می‌دهند كه‌ گسترش‌ اخیر بنیادگرایی‌ مسیحی‌ در مناطق‌ حومه‌نشین‌ جنوب‌ غربی‌، و جنوب‌ جدید كالیفرنیا و كالیفرنیای‌ جنوبی‌، بین‌ اقشار تحتانی‌ طبقه‌ی‌ متوسط‌ و كاركنان‌ خدماتی‌ كه‌ به‌تازگی‌ به‌ حومه‌های‌ جدید مناطق‌ شهری‌ درحال‌رشد مهاجرت‌ كرده‌اند، بیشتر رواج‌ دارد. ویلكاكس‌ می‌نویسد: «داده‌ها نشان‌ می‌دهد كه‌ بهترین‌ شاخصه‌های‌ تعیین‌كننده‌ی‌ حمایت‌ از بنیادگرایی‌ مسیحی‌ عبارت‌ است‌ از هویت‌ها، آموزه‌ها، رفتارها و پیوندهای‌ دینی‌ و عقاید سیاسی‌.» این‌ پدیده‌ به‌ صورت‌ فرایندی‌ سیاسی‌ در دفاع‌ از ارزش‌های‌ اخلاقی‌ مسیحی‌ عمل‌ می‌كند. هدف‌ بنیادگرایی‌ مسیحی‌ برساختن‌ هویت‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ بر اساس‌ تصوراتی‌ از گذشته‌ و فرافكندن‌ آن‌ها به‌ یك‌ آینده‌ی‌ آرمانی‌ است‌ تا بدین‌سان‌ بر روزگار تحمل‌ناپذیر حاضر غلبه‌ كند. گروه‌های‌ میهن‌پرست‌ و گروه‌های‌ شبه‌نظامی‌ یا میلیشیا از اطرافی‌ترین‌ گروه‌های‌ وطن‌پرست‌اند. شبه‌نظامی‌ها سازمان‌های‌ افراطی‌ محافظه‌كاری‌ مانند جامعه‌ی‌ جان‌ بِرچ‌ و كلیه‌ی‌ گروه‌های‌ سنتی‌ طرفدار برتری‌ و اولویت‌ سفیدان‌ و دسته‌های‌ ضدیهودیان‌ را دربر می‌گیرند.دسته‌های‌ ضددولت‌ فدرال‌ مانند نهضت‌های‌ حقوق‌ ایالتی‌، ائتلاف‌ نهضت‌ محیط‌ زیست‌ موسوم‌ به‌ «بهره‌برداری‌ معقول‌» ۲۵ ، اتحادیه‌ی‌ ملی‌ مالیات‌دهندگان‌ و مدافعان‌ دادگاه‌های‌ «حقوق‌ عرفی‌»، «ائتلاف‌ مسیح‌» و «حق‌ حیات‌» نیز از آن‌ جمله‌اند. می‌توان‌ گفت‌ در آمریكا، «میهن‌پرستان‌» ۵ میلیون‌ نفر طرفدار دارند؛ هرچند ویژگی‌ این‌ نهضت‌، كه‌ مرزهای‌ مبهم‌ و عضویت‌ غیرسازمان‌یافته‌ دارد، هرگونه‌ برآورد آماری‌ دقیق‌ را غیرممكن‌ می‌سازد. ۲۶
آن‌چه‌ این‌ گروه‌های‌ پراكنده‌ را در دهه‌ی‌ ۱۹۹۰ متحد ساخت‌ و جاذبه‌ی‌ آن‌ها را افزایش‌ داد، دشمن‌ مشترك‌ آن‌ها، دولت‌ فدرال‌ ایالات‌ متحده‌ به‌ منزله‌ی‌ نماینده‌ی‌ «نظم‌ نوین‌ جهانی‌»، بود؛ نظمی‌ كه‌ در برابر آزادی‌ انتخاب‌ شهروندان‌ آمریكایی‌ علم‌ شده‌ است‌. از نظر آن‌ها، در مركز این‌ نظام‌ نوین‌، سازمان‌ تجارت‌ جهانی‌ و كمیسیون‌ سه‌جانبه‌، صندوق‌ بین‌المللی‌ پول‌ و بالاتر از همه‌ سازمان‌ ملل‌ قرار دارند، و «نیروهای‌ حافظ‌ صلحِ» سازمان‌ ملل‌ ارتشی‌ بین‌المللی‌ و مزدور است‌ كه‌ حق‌ حاكمیت‌ مردم‌ را در اكناف‌ جهان‌ پایمال‌ می‌كند. آن‌ها انجیل‌ و قانون‌ اساسی‌ اولیه‌ی‌ آمریكا را، البته‌ با حذف‌ اصلاحات‌ انحرافی‌ بعدی‌ آن‌، علم‌ كرده‌اند و حق‌ حاكمیت‌ شهروندان‌ را در حكومت‌های‌ محلی‌ مورد تأكید قرار می‌دهند.این‌ گروه‌ها با تكیه‌ بر نقش‌ رسانه‌ها در جهانی‌شدن‌ و تشكیل‌ دهكده‌ی‌ جهانی‌ اظلاعات‌، صاحبان‌ آن‌ را اهداف‌ ردیف‌ اوّل‌ می‌شناسند؛ صاحبان‌ این‌ رسانه‌ها كسی‌ نیستند جز یهودیان‌! شبه‌نظامی‌ها با نگاهی‌ نفرت‌انگیز به‌ تمامی‌ پدیده‌های‌ جهانی‌ می‌نگرند و «جهانی‌شدن‌» را متزلزل‌كننده‌ی‌ بنیان‌های‌ خانواده‌ و مسائل‌ مذهبی‌ می‌دانند. میهن‌پرستان‌ و بنیادگرایان‌ مسیحی‌ متعصبانه‌ بر ارزش‌های‌ مسیحی‌ تأكید می‌ورزند؛ آن‌ها معتقدند ارزش‌ها و مناسك‌ مسیحی‌ باید بر نهادهای‌ جامعه‌ تحمیل‌ شود. میهن‌پرستان‌ اصولاً با اقلیت‌ها مخالف‌اند و در صدر اقلیت‌ها یهودیان‌ قرار دارند كه‌ از ابتدا با رسوخ‌ در ساختار فرهنگی‌ و رسانه‌های‌ جمعی‌ قدرت‌، اطلاعات‌ را در اختیار كامل‌ خود گرفته‌اند. ویلیام‌ پیرس‌، نویسنده‌ی‌ رمان‌ میهن‌پرستان‌ و صاحب‌ چند سایت‌ اینترنتی‌ ضداقلیت‌ها، ضدیهودی‌ و ضداسرائیلی‌، در مقاله‌ای‌، حضور یهودیان‌ را در رسانه‌های‌ ایالت‌ متحده‌ پرخطر می‌داند. او به‌ عنوان‌ مثال‌ به‌ شركت‌ دیزنی‌ اشاره‌ دارد و نقش‌ پررنگ‌ یهودیان‌ را در آن‌، نابودكننده‌ی‌ ارزش‌های‌ اخلاقی‌ و مذهبی‌ و اصول‌ خانواده‌ی‌ سفیدپوستان‌ مسیحی‌ می‌داند. ۲۷
به‌ اعتقاد آن‌ها، حضور یهودیان‌ در رسانه‌ها موجب‌ شده‌ آنان‌ بتوانند به‌ اغفالِ رهبران‌ و توده‌ها بپردازند؛ یهودیان‌ با لابی‌های‌ سیاسی‌ خود در احزاب‌، كنگره‌ و كاخ‌ سفید رهبران‌ آمریكا را می‌خرند و با ساختن‌ برنامه‌های‌ فاسد اخلاقی‌، بنیان‌های‌ خانواده‌ و ارزش‌های‌ مسیحی‌ را برای‌ هر چه‌ قدرتمندترساختن‌ نفوذ خود از میان‌ می‌برند. مل‌ گیبسون‌ پس‌ از مهاجرت‌ به‌ استرالیا و بازگشت‌ مجدد به‌ آمریكا، در ۱۹۷۷ وارد عرصه‌ی‌ سینما شد. در كار سینمایی‌، پس‌ از یك‌ دوره‌ ركود بعد از بازی‌ در فیلم‌های‌ حادثه‌ای‌ فوق‌مدرن‌ و كلاسیك‌، به‌ ایمان‌ كاتولیك‌ خود بازگشتی‌ روحی‌ داشت‌. در فیلم‌های‌ معروفی‌ چون‌ مردی‌ بدون‌ صورت‌ (۱۹۹۳)، شجاع‌ دل‌ (۱۹۹۵)، تلافی‌ (۱۹۹۹) و وطن‌پرست‌ (۲۰۰۰) بازی‌ كرد. سومین‌ فیلمی‌ كه‌ خودش‌ كارگردانی‌ كرد مصائب‌ مسیح‌ است‌. كه‌ باعث‌ شده‌ بارها به‌ «یهودستیزی‌» متهم‌ شود. او متعلق‌ به‌ یك‌ فرقه‌ی‌ باستانی‌ كاتولیك‌ است‌ و خود (به‌ همراه‌ بروس‌ دیوی‌ و استفان‌ مك‌ اِویتی‌) از تهیه‌كنندگان‌ فیلم‌ است‌ و ۲۵ تا ۳۰ میلیون‌ دلار برای‌ ساختن‌ و تبلیغات‌ (حدود ۱۴میلیون‌ دلار برای‌ ساخت‌) این‌ فیلم‌ هزینه‌ كرده‌ است‌. وی‌ علاوه‌ بر كارگردانی‌، در نگارش‌ فیلم‌نامه‌ی‌ آن‌ به‌ همراه‌ بن‌ فیتز جرالد دخالت‌ داشته‌ است‌. گیبسون‌ در پاسخ‌ به‌ تمامی‌ منتقدان‌ خود، با قبول‌ خشونت‌ موجود در فیلم‌ اتهامات‌ مربوط‌ به‌ نشانه‌های‌ ضدیهودی‌ فیلم‌ را رد كرده‌ و عقیده‌ دارد این‌ فیلم‌ بزرگواری‌ و ایثار مسیح‌ تصویر كرده‌ است‌. ۲۸
او می‌گوید كاملاً به‌ متن‌ انجیل‌ وفادار است‌. ۲۹ در انجیل‌ یوحنا آمده‌ است‌ كه‌ «پس‌ یهودا لشكریان‌ و خادمان‌ از نزد روسای‌ كَهَنَه‌ و فریسیان‌ برداشته‌ با چراغ‌ها و مشعل‌ها و اسلحه‌ به‌ آن‌جا آمدند. آن‌گاه‌ عیسی‌ با این‌كه‌ آگاه‌ بود از آن‌چه‌ می‌بایست‌ بر او آید بیرون‌ آمده‌، به‌ ایشان‌ گفت‌: كه‌ را می‌طلبیده‌؟ به‌ او جواب‌ دادند: عیسی‌ ناصری‌. عیسی‌ بدیشان‌ گفت‌: من‌ هستم‌. آن‌گاه‌ سربازان‌، سرتیبان‌ و خادمان‌ یهود، عیسی‌ را گرفته‌ او را بستند. اول‌ او را نزد حنّا، پدر زن‌ قیافا كه‌ در همان‌ سال‌ كه‌ رئیس‌ كَهَنَه‌ بود آوردند. پس‌ رئیس‌ كهنه‌ از عیسی‌ درباره‌ی‌ او و شاگردانش‌ پرسید، عیسی‌ به‌ او جواب‌ داد كه‌ من‌ آشكارا سخن‌ گفته‌ام‌، من‌ هر وقت‌ در كنیسه‌ جایی‌ كه‌ همه‌ی‌ یهودیان‌ پیوسته‌ جمع‌ بودند، تعلیم‌ می‌دادم‌؛ چرا از من‌ سؤال‌ می‌كنی‌؟ چون‌ این‌ را بگفت‌: یكی‌ از خادمان‌ كه‌ آن‌جا ایستاده‌ بود تپانچه‌ بر عیسی‌ زده‌، گفت‌ آیا به‌ رئیس‌ كهنه‌ چنین‌ جواب‌ می‌دهی‌؟ عیسی‌ بدو جواب‌ داد اگر بد گفتم‌ به‌ بدی‌ شهادت‌ ده‌ و اگر خوب‌ برای‌ چه‌ مرا می‌زنی‌؟ پس‌ حنّا او را بسته‌ نزد پیلاطوس‌ به‌ دیوان‌ خانه‌ فرستاد. پیلاطوس‌ به‌ ایشان‌ گفت‌: موافق‌ شریعت‌ خود بر او حكم‌ كنید. یهودیان‌ بدوی‌ گفتند: بر ما جایز نیست‌ كه‌ كسی‌ را بكشیم‌. پس‌ پیلاطوس‌ عیسی‌ را طلبید و گفت‌: تو پادشاه‌ یهود هستی‌؟ عیسی‌ گفت‌: آیا تو آن‌ را از خود می‌گویی‌ یا دیگران‌ درباره‌ی‌ من‌ به‌ تو گفته‌اند؟ پیلاطوس‌ جواب‌ داد آیا مگر من‌ یهودی‌ هستم‌؟ امت‌ تو و رؤسای‌ كهنه‌ تو را به‌ من‌ تسلیم‌ كرده‌اند. چه‌ كرده‌ای‌؟
عیسی‌ جواب‌ داد: از این‌ جهت‌ من‌ متولد شده‌ام‌ تا به‌ راستی‌ شهادت‌ دهم‌ و هر كه‌ از راستی‌ است‌ سخن‌ من‌ را می‌شنود. پیلاطوس‌ نزد یهودیان‌ آمد؛ به‌ ایشان‌ گفت‌ در این‌ شخص‌ هیچ‌ عیبی‌ نیافتم‌. قانون‌ شما این‌ است‌ كه‌ در عید فصح‌ به‌ جهت‌ شما یك‌ نفر را آزاد كنم‌؛ پس‌ آیا می‌خواهید عیسی‌ را آزاد كنم‌؟ همه‌ فریاد برآوردند: او را «نی‌»، بلكه‌ «بَرابّا» را آزاد كن‌ و «بَرابّا» دزد بود. پیلاطوس‌ عیسی‌ را تازیانه‌ زد و لشكریان‌ تاجی‌ از خار بر سر او گذاردند و جامه‌ی‌ ارغوانی‌ بدو پوشاندند. باز پیلاطوس‌ بیرون‌ آمده‌، به‌ ایشان‌ گفت‌: اینك‌ او را نزد شما آوردم‌ تا بدانید كه‌ در او هیچ‌ عیبی‌ نیافتم‌. چون‌ رؤسای‌ كهنه‌ و خدّام‌ او را دیدند، فریادكنان‌ گفتند: صلیبش‌ كن‌، صلیبش‌ كن‌. ۳۰ «پیلاطوس‌ خواست‌ او را آزاد نماید لیكن‌ یهودیان‌ فریاد برآورده‌، می‌گفتند: اگر این‌ شخص‌ را رها كنی‌، دوست‌ قیصر نیستی‌ ۳۱ پیلاطوس‌ به‌ ایشان‌ گفت‌: آیا پادشاه‌ شما را صلیب‌ كنم‌؟ رؤسای‌ كهنه‌ جواب‌ دادند كه‌ غیر از قیصر پادشاهی‌ نداریم‌. آن‌ گاه‌ او را به‌ ایشان‌ تسلیم‌ كرد تا مصلوب‌ شود. پس‌ عیسی‌ را گرفته‌، بردند و صلیب‌ خود را برداشته‌، بیرون‌ رفت‌ موضعی‌ جَمجَمه‌ نام‌». ۳۲
شبیه‌ به‌ همین‌ تقصیل‌ در انجیل‌ متی‌ (باب‌ ۲۶ و ۲۷) و انجیل‌ مرقسی‌ (باب‌ ۱۴و۱۵) و انجیل‌ لوقا (باب‌ ۲۲و۲۳) نیز شرح‌ داده‌ شده‌ است‌. مسترهاكس‌، نویسنده‌ی‌ آمریكایی‌، در این‌ زمینه‌ می‌گوید:
صلیب‌نمودن‌ در نزد رومیان‌ بدترین‌ مرگ‌ها و قبیح‌ترین‌ موت‌ها بود و آن‌ را برای‌ خیانت‌كاران‌ می‌گذاردند و مصلوب‌ را ملعون‌ می‌دانستند. بدان‌ واسطه‌ صلیب‌ مسیح‌ یهود را لغزش‌ و رومیان‌ را جهالت‌ بود.» ۳۳
انجیل‌ درباره‌ی‌ تسلیم‌ كننده‌ی‌ مسیح‌ می‌گوید:
«یهودای‌ اسخر یوتی‌ برای‌ حمل‌ خزینه‌ی‌ حواریون‌ معین‌ گردیده‌ بود. این‌ معنی‌ سبب‌ طمع‌ وی‌ گشته‌ باعث‌ آن‌ شد كه‌ مولای‌ خود را از برای‌ سی‌پاره‌ نقره‌ كه‌ از رؤسای‌ كهنه‌ گرفته‌ بود تسلیم‌ كند. در این‌ صورت‌ فرمایش‌ آن‌ حضرت‌ كه‌ وی‌ را شیطان‌ خطاب‌ فرمود برجای‌ می‌باشد. یهودا چون‌ دید كه‌ نتیجه‌ی‌ كار بد شد، خواست‌ آن‌ مبلغ‌ را پس‌ دهد؛ چون‌ ایشان‌ قبول‌ ننمودند فوراً در هیكل‌ رفت‌ كه‌ خود را خفه‌ كند. طناب‌ بریده‌ شد وی‌ به‌ رو در افتاده‌، اصحابش‌ فرو ریخت‌.» ۳۴ «رؤسای‌ كهنه‌ آن‌ سی‌پاره‌ نقره‌ را در بیت‌المال‌ نینداختند چون‌ كه‌ بهای‌ خون‌ بود، بلكه‌ مزرعه‌ی‌ كوزه‌گری‌ را از برای‌ مدفن‌ غربا خریدند.» ۳۵
مل‌ گیبسون‌ اصرار فوق‌العاده‌ای‌ بر واقع‌گرایی‌ در ساخت‌ این‌ فیلم‌ نشان‌ می‌دهد. او می‌كوشد به‌ اصل‌ و فرع‌ داستان‌ وفادار بماند. اشارات‌ داستانی‌ به‌ عین‌ نقل‌ قول‌ها در انجیل‌، باعثِ استقبالِ افكار عمومی‌ از این‌ فیلم‌ شده‌ است‌. او حتی‌ برای‌ افزودن‌ بر بُعد واقع‌گرایانه‌ی‌ فیلم‌، به‌ جای‌ انگلیسی‌ از زبان‌های‌ رایج‌ در آن‌ دوره‌، عبری‌ باستان‌ برای‌ عیسی‌ (ع‌) و یهودیان‌ و لاتین‌ برای‌ رومیان‌ استفاده‌ كرده‌ است‌. این‌ واقع‌گرایی‌ به‌ گونه‌ای‌ است‌ كه‌ یكی‌ از منتقدان‌ عنوان‌ مقاله‌ی‌ خود را درباره‌ی‌ اثر گیبسون‌ این‌ عبارت‌ قرار داده‌ است‌: «آن‌گونه‌ است‌ كه‌ بود.» این‌ فیلم‌ به‌ صورت‌ خصوصی‌ برای‌ پاپ‌ به‌ نمایش‌ در آمد، اما مسؤولان‌ واتیكان‌ به‌ خاطر مسائل‌ و مجادلاتی‌ كه‌ این‌ فیلم‌ در برداشته‌ از تأیید رسمی‌ آن‌ خودداری‌ كرده‌اند. ۳۶ اما كاردینال‌های‌ واتیكان‌ آن‌ را به‌ عنوانِ پیروزی‌ هنر ستوده‌اند. ۳۷ همچنین‌ جیم‌ كاویزیل‌، بازیگر نقش‌ اول‌ این‌ فیلم‌ یعنی‌ عیسای‌ ناصری‌ (ع‌)، همراه‌ با همسرش‌ با پاپ‌ نیز ملاقاتی‌ داشت‌ و مورد تفقد پاپ‌ ژان‌ پل‌ دوم‌ نیز قرار گرفت‌. این‌ فیلم‌ مخالفت‌هایی‌ را در پی‌ داشته‌ است‌. در روز ۱۰ مارس‌ ۲۰۰۳ پس‌ از فاش‌شدن‌ خبر ساخته‌شدن‌ فیلم‌ مل‌ گیبسون‌، خاخام‌های‌ آمریكایی‌ از او خواستند در فیلم‌ خود تجدیدنظر كند. داستان‌ فیلم‌ هنگامی‌ لو رفت‌ كه‌ نویسنده‌ی‌ مجله‌ی‌ نیویورك‌ تایمز ، كریستوفر نوكشون‌ كشف‌ كرد كه‌ گیبسون‌ ۶۴۸۰۰ متر زمین‌ نزدیكی‌ مالییو خریداری‌ كرده‌ تا بتواند در آن‌ كلیسایی‌ بسازد تا یك‌ كشیش‌ بتواند متن‌ انجیل‌ را برای‌ گروه‌ او به‌ زبان‌ لاتین‌ بخواند. این‌ گروه‌ «خانواده‌ی‌ مقدس‌» نام‌ گرفت‌، چرا كه‌ این‌ كشیش‌ كسی‌ نبود جز هیوتون‌ گیبسون‌، پدر مِل‌! پدر او گروهی‌ را به‌ نام‌ «متحدان‌ سنت‌ كاتولیكی‌» گردآوری‌ كرد كه‌ واقعیت‌ قتل‌عام‌ یهودیان‌ در زمان‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ را مشكوك‌ می‌دانستند. مل‌ گیبسون‌ می‌گوید كسی‌ به‌ قتل‌عام‌ و سوزاندن‌ یهودیان‌ شك‌ ندارد ولی‌ تعداد آن‌ها خیلی‌ كم‌تر از ۶ میلیون‌ نفر بوده‌ است‌. ۳۸ البته‌ مل‌ ارادت‌ زیادی‌ به‌ كلیسای‌ واتیكان‌ ندارد، اما بسیار محافظه‌كار و مذهبی‌ است‌ و بارها مخالفت‌ خود را با سقط‌ جنین‌، طلاق‌ و كنترل‌ جمعیت‌ اعلام‌ داشته‌ است‌. ۳۹
در ۲۲ مارس‌ ۲۰۰۳ شورای‌ خاخام‌ها گرد هم‌ آمدند تا درباره‌ی‌ فیلم‌ اظهارنظر كنند. در ژوئن‌ ۲۰۰۳، فشار علیه‌ ساخت‌ مصائب‌ مسیح‌ شدید شد و فیلم‌ «ضدیهودی‌» نام‌ گرفت‌. پائولا فردیكسون‌ در مقاله‌ی‌ «ملِ دیوانه‌» در روز ۲۸ ژوئیه‌ی‌ ۲۰۰۳ در مجله‌ی‌ جمهوری‌ جدید ، این‌ فیلم‌ را «تعصب‌آمیز» و «ضدیهود» خواند. ۴۰
نكته‌ی‌ بسیار قابل‌توجه‌ حضور بسیار پررنگ‌ و معنادار یهودیان‌ در هالیوود است‌. از ۹ استودیوی‌ فعال‌ در دهه‌ی‌ ۱۹۳۰، ۶ استودیو در مالكیت‌ مستقیم‌ یهودیان‌ بوده‌ و هنوز هم‌ هست‌.جمعیت‌ یهودیان‌ ایالات‌ متحده‌ ۵/۲% از كل‌ جمعیت‌ این‌ كشور است‌ امّا هم‌اكنون‌ بخش‌ اعظم‌ تهیه‌كنندگان‌ سینما و تلویزیون‌ در آمریكا یهودی‌اند و هر ۵ شركت‌ قدرتمند برنامه‌های‌ تفریحی‌ در آمریكا توسط‌ یهودیان‌ اداره‌ می‌شوند. برای‌ مثال‌، جرالد لوین‌ رییس‌ شركت‌ تایم‌ وارنر است‌ و مایكل‌ آیزنر دیزنی‌ را هدایت‌ می‌كند؛ مل‌ كارمازین‌ و سامنر رِداِستون‌ شركت‌ وایاكام‌ ـ سی‌بی‌اس‌ را اداره‌ می‌كنند و ریاست‌ شركت‌ یونیورسال‌ بر عهده‌ی‌ ادگار برونفمن‌ است‌، كه‌ همگی‌ یهودی‌اند. ۴۱ شركت‌ فیلم‌ فاكس‌ قرن‌ ۲۰ نیز تحت‌ ریاست‌ پیتر چرین‌ یهودی‌ است‌.بنیانگذاران‌ شركت‌ دریم‌ وُركز اسكاجی‌، استیون‌ اسپیلبرگ‌، دیوید گفن‌ و جفری‌ گاتزبرگ‌ یهودی‌اند كه‌ به‌ تولیدِ فیلم‌، كارتون‌، موسیقی‌ وبازی‌ كامپیوتری‌ مشغول‌ است‌. ۴۲
این‌ استیلای‌ یهودی‌ از همان‌ آغاز شروع‌ شد و كارفرمایان‌ اقتصادی‌ یهودی‌ مهاجر مانند سام‌ گُلدوین‌، جك‌ و هری‌ وارنر و لوئیس‌ ب‌. مایر، هالیوود را ایجاد كردند. همچنین‌ یهودیان‌ سه‌ شبكه‌ی‌ اصلی‌ تلویزیونی‌ ایالات‌ متحد را نیز ایجاد كردند: شبكه‌ سی‌بی‌اس‌ به‌وسیله‌ی‌ ویلیام‌ پیلی‌، اِن‌بی‌اس‌ به‌وسیله‌ی‌ دیوید سارنوف‌، اِی‌بی‌سی‌ به‌وسیله‌ی‌ لئونارد گُلدسن‌. اثر كلاسیكی‌ كه‌ به‌ استقرار یهودیان‌ در هالیوود می‌پردازد كتاب‌ معروف‌ نیل‌ گِیبلر، امپراتوری‌ خودشان‌ است‌. ۴۳ سیماچا یاكوبوویكی‌، تهیه‌كننده‌ و كارگردان‌ سینما، فیلمی‌ با نام‌ چگونه‌ یهودیان‌ هالیوود را ایجاد كردند ، بر پایه‌ی‌ كتاب‌ او ساخته‌ است‌. او می‌گوید: «ما به‌ یهودیان‌ تعرض‌ نمی‌كنیم‌؛ فقط‌ می‌گوییم‌ كه‌ آنان‌ بودند كه‌ هالیوود را تأسیس‌ كردند. من‌ فكر می‌كنم‌ مردم‌ نمی‌خواهند در این‌باره‌ سخنی‌ بگویند، چرا كه‌ نگرانند كه‌ بهانه‌ای‌ به‌دست‌ افرادی‌ ندهند كه‌ از یهودیان‌ تنفّر دارند.» ۴۴ درنتیجه‌، او مجبور شد برای‌ ساخت‌ فیلم‌ به‌ كانادا و خارج‌ از هالیوود برود. ۴۵
با این‌ توصیف‌، مصائب‌ مسیح‌ نقض‌ ده‌فرمان‌ هالیوود شناخته‌ می‌شود چون‌ طی‌ این‌ سال‌ها به‌ خاطر علایق‌ رؤسای‌ بزرگ‌ و تهیه‌كنندگانِ یهودی‌ سینما اكثراً از پرداختن‌ به‌ مسائل‌ یهودیان‌ خودداری‌ شد و بسیاری‌ از آثار بنا به‌ خواست‌ و منافع‌ ایشان‌ تولید شده‌ است‌. در نیویورك‌ تایمز در فوریه‌ی‌ ۲۰۰۴ آمده‌ است‌: «مل‌ گیبسون‌ فیلمی‌ جدید به‌ نام‌ مصائب‌ مسیح‌ ساخته‌ است‌. این‌ فیلم‌ خشم‌ بزرگانِ یهود را برانگیخته‌ تا جایی‌ كه‌ شاید به‌ اعتبار هنری‌ و زندگی‌ او لطمه‌ وارد شود!» ۴۶
به‌این‌ترتیب‌، جنگی‌ شدید میان‌ گیبسون‌ و حامیانش‌ در برابر هالیوود و قواعد بسته‌ و ملاحظات‌ سیاسی‌اش‌ در گرفت‌. جفری‌ كانزبرگ‌ و دیوید گفن‌ با عصبانیت‌ از آن‌ فیلم‌ سخن‌ می‌گویند و آن‌ را محكوم‌ می‌كنند. مارك‌ مدوی‌ می‌گوید: «احساسات‌ مذهبی‌ و تعصب‌ او مرا آزار می‌دهد». ۴۷ ملیسا ریچارد، روزنامه‌نگاری‌ كه‌ با یكی‌ از مهم‌ترین‌ تهیه‌كنندگان‌ فیلم‌ مذهبی‌ همكاری‌ می‌كند، می‌گوید: «بازگشت‌ به‌ عقیده‌ی‌ ضد"سامی‌" كه‌ در این‌ فیلم‌ تكرار شده‌ چیزی‌ جز تكرار مكررات‌ نیست‌. مسائل‌ كهنه‌ را نو كرده‌ و تعادل‌ اجتماعی‌ را برهم‌ می‌زند.» ۴۸ رئیس‌ یكی‌ از استودیوهای‌ فیلم‌سازی‌ آمریكا می‌گوید: «من‌ به‌ گیبسون‌ دستمزد نخواهم‌ داد و به‌ او و به‌ افرادی‌ كه‌ به‌ او كمك‌ كرده‌اند كمك‌ مالی‌ نخواهم‌ كرد و هر چه‌ بتوانم‌ برای‌ "طرد" او انجام‌ خواهم‌ داد.» ۴۹ جان‌ شیر از دیگر بزرگان‌ هالیوود می‌گوید: «گیبسون‌ پولش‌ را فدای‌ زبانش‌ كرد و خودش‌ را هم‌ ضایع‌ كرد.» ۵۰ گیبسون‌ هم‌ در پاسخ‌، منتقدان‌ فیلمش‌ را «فریب‌خوردگان‌ شیطان‌» و «نیروهای‌ شیطان‌» معرفی‌ می‌كند. ۵۱
برخی‌ منتقدان‌ سینما معتقدند تبلیغات‌ منفی‌ علیه‌ این‌ فیلم‌ یكی‌ از دلایل‌ اصلی‌ فروش‌ بالای‌ آن‌ در سینمای‌ آمریكا بوده‌ است‌. بر اساس‌ تحقیقات‌ مؤسسه‌ی‌ اكسهیبیتر ریلیشنز، بیشتر تماشاگران‌ این‌ فیلم‌ را ضدیهودی‌ نمی‌دانند و اعتقاد دارند در این‌ فیلم‌ حقایق‌ بیان‌ شده‌ است‌. ۵۲
به‌ نظر می‌رسد نمی‌توان‌ از روی‌ سكانس‌های‌ فیلم‌ به‌ نتیجه‌ی‌ واحدی‌ درباره‌ی‌ عنوان‌ آن‌ رسید. امّا به‌هرحال‌ در فیلم‌ سكانس‌هایی‌ وجود دارد كه‌ ظن‌ ضدیهودبودن‌ این‌ فیلم‌ و همچنین‌ شدت‌ انتقادهای‌ جدی‌ را به‌ یهودیان‌ افزایش‌ می‌دهد. برای‌ مثال‌، مسیح‌ در صحنه‌ای‌ به‌ حاكم‌ رومی‌ می‌گوید: «گناهكاران‌ آنانند كه‌ مرا پیش‌ تو آورده‌اند!» همچنین‌ گیبسون‌ در صحنه‌ای‌ شیطان‌ را نمایش‌ می‌دهد كه‌ در میان‌ روحانیون‌ یهودی‌ راه‌ می‌رود. در انتهای‌ فیلم‌ نیز، پس‌ از مصلوب‌شدن‌ عیسی‌ (ع‌)، گیبسون‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ قطره‌ی‌ اشكی‌ از آسمان‌ بر زمین‌ می‌افتد و زلزله‌ای‌ ایجاد می‌شود و معبد یهود را نابود می‌كند. خود گیبسون‌ در مصاحبه‌ای‌ با سی‌ان‌ان‌ می‌گوید بارها به‌ خاطر مضامین‌ فیلمش‌ از سوی‌ یهودیان‌ تهدید شده‌ است‌ و یهودیان‌ خواستار حذف‌ بسیاری‌ از سكانس‌ها و گفت‌وگوهای‌ فیلم‌ شده‌اند. او در پاسخ‌ به‌ این‌ افراد می‌گوید: «این‌جا روسیه‌ی‌ كمونیست‌ نیست‌. آیا كسی‌ حقوق‌ مرا به‌ عنوان‌ یك‌ آمریكایی‌، هنرمند و یا انسان‌ به‌ رسمیت‌ نمی‌شناسد؟» ۵۳
مصائب‌ مسیح‌ : فیلمی‌ نمادگرا
به‌ نظر می‌رسد فیلمِ مصائب‌ مسیح‌ علاوه‌ بر دارابودن‌ بعد تاریخی‌ و مذهبی‌، نگاهی‌ به‌ جامعه‌ی‌ مدرن‌ و معاصر امروز نیز دارد. شبكه‌ی‌ جهانی‌ سوسیالیست‌ در گزارشی‌ آورده‌ است‌: «فیلم‌ مصائب‌ مسیح‌ به‌ كارگردانی‌ مل‌ گیبسون‌ و نویسندگی‌ گیبسون‌ و بندیكت‌ فیتزجرالد، اگرچه‌ یك‌ فیلم‌ مشمئزكننده‌ است‌، اما یك‌ فیلم‌ كم‌اهمیت‌ محسوب‌ نمی‌شود... این‌ فیلم‌ به‌ طرز فكر و رفتار آمریكایی‌های‌ معاصر توجه‌ دارد. فیلم‌ گیبسون‌ نه‌ یك‌ اثر مذهبی‌ جدی‌ و نه‌ یك‌ اثر هنری‌ است‌ بلكه‌ یك‌ شرح‌حال‌ است‌.» ۵۴ این‌ شبكه‌ در ادامه‌ی‌ گزارش‌ خود می‌افزاید: «مسیحیان‌ بنیادگرا از مخاطبان‌ اصلی‌ این‌ فیلم‌ بوده‌اند.» ۵۵ به‌ نظر می‌رسد نظر شبكه‌ی‌ جهانی‌ سوسیالیست‌ تا حدّ بسیار زیادی‌ صحیح‌ است‌. مصائب‌ مسیح‌ علاوه‌ بر این‌كه‌ روایت‌كننده‌ی‌ داستان‌ قتل‌ و یا به‌صلیب‌كشیده‌شدن‌ عیسی‌ (ع‌) است‌، به‌ صورتی‌ نمادگرایانه‌ای‌ نیز به‌ بررسی‌ شرایط‌ امروز جهان‌ می‌پردازد و همین‌ مسئله‌ بر میزان‌ توجه‌ به‌ این‌ فیلم‌ افزوده‌ است‌. شاید بهتر باشد با نگاهی‌ نشانه‌شناسانه‌ به‌ سراغ‌ این‌ فیلم‌ رفت‌؛ نشانه‌هایی‌ كه‌ بنیادگرایان‌ مسیحی‌ و میهن‌پرستان‌ آمریكایی‌ را به‌ دیدن‌ فیلم‌ جدیدی‌ از سازنده‌ی‌ میهن‌پرست‌ كشانده‌ است‌. در این‌ فیلم‌ برخلافِ ساختار كلی‌ فیلم‌نامه‌نویسان‌ هالیوودی‌ كه‌ هماره‌ در آن‌ دو جریان‌، یكی‌ قهرمان‌ و دیگری‌ ضدقهرمان‌ وجود دارد، با مثلث‌ فاجعه‌ روبه‌رویم‌. این‌ مثلث‌ از مسیح‌ (ع‌)، رومیان‌ و احبار یهود تشكیل‌ شده‌ است‌ و داستانی‌ تراژیك‌ را پیش‌ می‌برد. شاید یكی‌ از دلایل‌ اصلی‌ موفقیت‌ مصائب‌ مسیح‌ در ایالات‌ متحده‌ برانگیختن‌ حسِ هم‌ذات‌پنداری‌ بینندگان‌ باشد. فیلم‌ مصائب‌ مسیح‌ به‌ شدت‌ واقع‌گراست‌ و تلاش‌ نمی‌كند كه‌ چهره‌ای‌ اساطیری‌ و غیرقابل‌دسترسی‌ از مسیح‌ تصویر كند. حتی‌ برای‌ نزدیكی‌ شخصیت‌ مسیح‌ به‌ بیننده‌، وارد جزئیاتِ خاصی‌ از زندگی‌ او می‌شود؛ مانند صحنه‌ای‌ كه‌ او با مریم‌ مجدلیه‌ (مادر رضاعی‌ خود) شوخی‌ می‌كند و به‌ او آب‌ می‌پاشد. این‌ امر از جهتی‌ باعث‌ «نوعی‌ تقدس‌زدایی‌» در فیلم‌ شده‌ است‌. این‌ فیلم‌ همچنین‌ با آهنگ‌های‌ بسیار حماسی‌ یا موسیقی‌های‌ كلیسایی‌ احساسات‌ بیننده‌ را تهییج‌ نمی‌كند. عده‌ای‌ انتقاد می‌كنند كه‌ تصویرِ عیسی‌ آن‌چنان‌ كه‌ بایدوشاید پرداخته‌ نشده‌ است‌. اما از طرفی‌، سادگی‌ شخصیت‌پردازی‌ و روانی‌ آن‌ باعث‌ می‌شود مخاطب‌ آمریكایی‌ به‌طور كلی‌ سیمای‌ خود را در آینه‌ی‌ مسیح‌ ببیند: مسیح‌ در این‌ تفسیر، نمادی‌ است‌ از انسان‌ رنج‌كشیده‌ی‌ معاصر كه‌ خسته‌ از مدرنیته‌ و ظواهر آن‌، قصد بازگشت‌ به‌ ملكوت‌ خداوند را دارد. مثلث‌ شخصیت‌های‌ آن‌، یعنی‌ عیسی‌، یهودیان‌ و رومیان‌ در نگاه‌ آمریكایی‌ها به‌ گونه‌ای‌ معادل‌سازی‌ می‌شوند كه‌ شرایط‌ خویش‌ را در آن‌ به‌ تصویر بكشند. انسانِ تنها و در جست‌وجوی‌ ملكوت‌ خداوند (نمادی‌ از نوعی‌ بازگشت‌ به‌ مذهب‌) می‌كوشد كه‌ نوعی‌ نظم‌ آرمانی‌ بر پایه‌ی‌ ایمان‌ به‌ خدا و عشق‌ به‌ خانواده‌ و دوستان‌ بنا كند.یهودیان‌ در این‌ داستان‌ شخصیت‌های‌ اصلی‌ و درواقع‌ قاتلان‌ اصلی‌ عیسی‌ هستند.هیاهوی‌ آنان‌ و جوسازی‌ها و جنگ‌ روانی‌ آن‌ها برای‌ «ساختن‌ واقعیت‌» آن‌طور كه‌ می‌خواهند، بی‌شباهت‌ به‌ نقش‌ رسانه‌های‌ امروز در ایالات‌ متحده‌ نیست‌. اما فرماندار رومی‌ فردی‌ قدرت‌طلب‌ و عمل‌گرا است‌ و جز به‌ نظم‌ و حكومت‌ خود نمی‌اندیشد. سربازان‌ و مأمورانِ او موجودات‌ خشن‌ و ابلهی‌اند كه‌ اصولاً چیزی‌ جز رنگ‌ سرخ‌ خون‌ نمی‌بینند. و همسر فرماندار رومی‌ كه‌ در دل‌ به‌ عیسی‌ ایمان‌ دارد و با رنج‌هایش‌ همدردی‌ می‌كند، در عمل‌ كاری‌ از پیش‌ نمی‌برد. شاید بسیاری‌ از بینندگان‌ آمریكایی‌ همین‌ را در ساختار سیاسی‌ ایالات‌ متحده‌ ببینند؛ حكومتی‌ كه‌ فقط‌ به‌ بقای‌ خود می‌اندیشد: سربازان‌ قسی‌القلبی‌ كه‌ در عراق‌ و افغانستان‌ و ویتنام‌ جز سرخی‌ خون‌ چیزی‌ ندیدند و تنها لایه‌ای‌ از وجدان‌ بیدار و ضمیر آگاه‌ اخلاقی‌ آنان‌ هم‌ با جنجال‌های‌ رسانه‌ها و سمت‌دهی‌ افكار عمومی‌ خاموش‌ می‌شود. مصائب‌ مسیح‌ «مصائب‌ انسان‌ امروز» است‌؛ انسانی‌ كه‌ در دست‌ سرمایه‌داری‌ جهانی‌ اسیر شده‌ است‌ و مبارزه‌ی‌ او نیز با این‌ ساختار به‌ خونین‌ترین‌ و خشن‌ترین‌ وجه‌ سركوب‌ می‌شود. صهیونیسم‌ ستون‌ فقرات‌ سرمایه‌داری‌ جهانی‌ است‌ و یهودیان‌ مستقر در مهم‌ترین‌ رسانه‌ها و سازمان‌دهندگان‌ افكار عمومی‌ درواقع‌ بر گردن‌ غول‌ ابله‌ آمریكا سوارند. مسیح‌، انسان‌ امروز است‌ كه‌ در چنگالِ صهیونیسم‌ گرفتار است‌. كنسول‌ رومی‌ درواقع‌ نمادی‌ از حكومت‌های‌ غربی‌ مانند آمریكا و برای‌ خود آمریكایی‌ها، نماد دولت‌ مركزی‌ است‌ كه‌ رودرروی‌ شهروندان‌ خود قرار گرفته‌ است‌. مصائب‌ مسیح‌ بیش‌ از آن‌كه‌ مربوط‌ به‌ تاریخ‌ باشد و یا رسالتی‌ مذهبی‌ بر عهده‌ داشته‌ باشد، روایت‌كننده‌ی‌ جایگاه‌ انسان‌ معاصر است‌.

یادداشت‌ها:
۱. به‌ نقل‌ از روزنامه‌ی‌ همبستگی‌ ، ۱۵ فروردین‌ ۱۳۸۳.
۲. رك‌: www.baztab.org به‌ نقل‌ از نیویورك‌ تایمز در تاریخ‌ فروردین‌ ۱۳۸۳.
۳. همشهری‌ ، ۲۰ فروردین‌.
۴. قرآن‌ كریم‌، سوره‌ی‌ نساء، آیه‌ ۱۵۷.
۵. عهد عتیق‌، «سفر پیدایش‌».
۶. عهد عتیق‌، «سفر خروج‌».
۷. سیدجواد علم‌الهدی‌، شناخت‌ صهیونیزم‌ بین‌الملل‌ (قم‌: دفتر نشر اسلامی‌ ۱۳۶۱)، صص‌ ۹۵ـ۹۴.
۸. انجیل‌ متی‌، باب‌ ۸، آیه‌ی‌ ۱۱.
۹. علی‌اكبر دهخدا، لغتنامه‌ ، ج‌۱۲ (تهران‌: انتشارات‌ دانشگاه‌ تهران‌، ۱۳۷۲)، ص‌ ۲۱۸۴۶۷ و ج‌۱۰، ص‌ ۱۴۵۳۰.
۱۰. انجیل‌ لوقا، باب‌ ۱۳، آیه‌ی‌ ۲۹.
۱۱. انجیل‌ متی‌، باب‌ ۲۳، از آیه‌ی‌ ۱ تا ۲۳.
۱۲. همان‌، باب‌ ۲۲، آیه‌ی‌ ۳۷.
۱۳. همان‌، باب‌ ۵، آیه‌ ۴۳.
۱۴. انجیل‌ متی‌، باب‌ ۵، آیه‌ی‌ ۳۸ـ۴۱.
۱۵. همان‌، باب‌ ۶، و باب‌ ۷ از آیه‌ ۱ تا ۱۳.
۱۶. برای‌ كسب‌ اطلاعات‌ بیش‌تر، رك‌: ویل‌ دورانت‌، تاریخ‌ تمدن‌ جهان‌ ، ج‌۳ (قیصر و مسیح‌)، (تهران‌: انتشارات‌ آموزش‌ انقلاب‌ اسلامی‌، ۱۳۶۹).
۱۷. ظفر اسلام‌خان‌، نقد و نگرش‌ بر تلمود ، ترجمه‌ی‌ محمدرضا رحمتی‌ (قم‌: مركز مطالقت‌ و تحقیقات‌ اسلامی‌: ۱۳۶۹)، ص‌۶۴.
۱۸. مانوئل‌ كاستلز، عصر اطلاعات‌، ج‌۲، قدرت‌ فرهنگ‌ ، ترجمه‌ی‌ حسین‌ چاووشیان‌ (تهران‌: طرح‌ نو، ۱۳۸۰)، ص‌۳۹.
۱۹. orthodox
۲۰. pentecostal ، از فرقه‌های‌ بنیادگرای‌ پروتستان‌ كه‌ بر الهام‌گیری‌ مستقیم‌ از روح‌القدس‌ تأكید می‌ورزند.
۲۱. pre-millennial ، معتقدان‌ به‌ بازگشت‌ مجدد حضرت‌ مسیح‌(ع‌) پیش‌ از فرارسیدن‌ هزاره‌.
۲۲. post-millennial ، معتقدان‌ به‌ بازگشت‌ حضرت‌ مسیح‌(ع‌) پس‌ از فرارسیدن‌ هزاره‌.
۲۳. pietists ، معتقدان‌ به‌ احیای‌ آرمانی‌ خلوص‌ صوفیانه‌ در كلیسای‌ لوژری‌.
۲۴. activists ، معتقدان‌ به‌ عمل‌ فعال‌ مسیحیان‌ در صحنه‌های‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌.
۲۵. wise use
۲۶. همان‌، صص‌ ۱۱۷ـ۱۱۵.
۲۷. William, Pierce, "Disney and Jews: Eisner and His Kind Must Stop Harming our Childern", Free Speech, Sept. ۱۹۹۹). Vol. ۱, No. ۹.
۲۸. www.bbcppersian.com ، ۲۵ فوریه‌ی‌ ۲۰۰۴.
۲۹. همان‌جا.
۳۰. انجیل‌ یوحنا، باب‌ ۱۹، آیه‌ ۱ تا ۷.
۳۱. انجیل‌ یوحنا، باب‌ ۱۹، آیه‌ ۱۲.
۳۲. انجیل‌ یوحنا، باب‌ ۱۹، آیه‌ ۱۵.
۳۳. قاموس‌ مقدس‌ ، ص‌ ۵۵۷.
۳۴. كتاب‌ اعمال‌ رسولان‌، باب‌ اول‌، آیه‌ی‌ ۱۸.
۳۵. انجیل‌ یوحنا، باب‌ ۲۷ از آیه‌ی‌ ۴ تا۸ و قاموس‌ كتاب‌ مقدس‌، ص‌۹۷۸.
۳۶. www.baztab.org ، ۲۷ اسفند ۱۳۸۲.
۳۷. روزنامه‌ی‌ شرق‌ ، ۲۴ اسفند ۱۳۸۲.
۳۸. www.bbcppersian.com ، ۲۵ فوریه‌ ۲۰۰۴.
۳۹. همان‌جا.
۴۰. روزنامه‌ی‌ شرق‌ ، ۲۴ اسفند ۱۳۸۲.
۴۱. www.stormtront.com: "Who Rules America?", Reasearch Staff of National Vangurd Magazine .
۴۲. همان‌جا.
۴۳. Neal Gabler, An Empire of Their Own: How the Jews Invented Hollywood (New York: Crown Publishers, ۱۹۸۸).
۴۴. John MckAy, HollyWood Refugee Foundersn Canadian Press , ۵ March, ۱۹۹۸.
۴۵. همان‌جا.
۴۶. «زشت‌ و زیبا»، همشهری‌ ، ۱۵ بهمن‌ ۱۳۸۲، ص‌ ۱۲.
۴۷. همان‌جا.
۴۸. همان‌جا.
۴۹. همان‌جا.
۵۰. همان‌جا.
۵۱. www.bbcpersian.com ، ۱ آوریل‌ ۲۰۰۴.
۵۲. جامِجم‌ ، ۲۹ فروردین‌ ۱۳۸۳.
۵۳. www.nationalvanguard.com, ۲۵,۰۱,۲۰۰۴.
۵۴. روزنامه‌ی‌ شرق‌ ، ۲۴ اسفند ۱۳۸۲، ص‌۱۶: «خداوند همه‌ی‌ ما را ببخشاید».
۵۵. همان‌جا.

سیدحسین‌ زرهانی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر


همچنین مشاهده کنید