شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


آماده باش در صنعت نفت


آماده باش در صنعت نفت
خلیج مکزیک شاهد رویارویی دو پدیده بوده است: نبوغ فنی انسان با خشم طبیعت در افتاده است و حاصل آن فاجعه ای همه جانبه در حوزه انرژی بوده است. البته تا هنگامی که آب هایی که سطح مناطق مسکونی و شهری را فراگرفته اند، عقب نروند؛ تا هنگامی که خسارت های وارد شده به سکوهای نفتی و پالایشگاه های منطقه ارزیابی نشوند؛ و تا هنگامی که میزان آسیب های وارد شده به خطوط انتقال گاز در بستر دریا تعیین نشوند، نمی توان عمق و دامنه دقیق فاجعه را درک کرد. اما آنچه روی داده است، ابعادی بسیار گسترده دارد و در گذشته سابقه نداشته است.طوفان کاترینا سبب افزایش شدید بهای نفت شده و اختلال های فراوانی به وجود آورده است که تأثیر خود را بر کل اقتصاد (آمریکا) بر جای خواهند گذاشت. البته فاجعه انسانی که در نتیجه طوفان کاترینا شکل گرفته، بسیار گسترده است، ولی یکی از پیامدهای مهم چنین پدیده ای، از بین رفتن امنیت انرژی است. وقوع طوفان کاترینا و پدیده هایی از این دست ما را وامی دارد به مقوله امنیت انرژی توجه بیشتر و بر ضرورت ایجاد زیرساخت های نوین و انجام سرمایه گذاری های جدید در بخش انرژی خود تأکید کنیم. آنچه سبب شده است طوفان کاترینا به یک بحران همه جانبه تبدیل شود، این است که تمام سامانه عرضه انرژی در منطقه فلج شده است و احیا و بازسازی بخش های مختلف این سامانه به یکدیگر بستگی دارد. اگر در هفته های آینده مشخص شود خسارت های وارد شده به اندازه ای است که برخی افراد پیش بینی کرده اند، شاهد یکی از بزرگ ترین تكانه های انرژی از دهه ۱۹۷۰ به بعد، و شاید حتی بزرگ ترین تكانه انرژی از آن زمان تاکنون، خواهیم بود.این بحران با بحران های پیشین تفاوت اساسی دارد: در بحران دهه ۱۹۷۰یا بحران خلیج فارس در سال های ۹۱-۱۹۹۰ تنها نفت و بازار جهانی آن تحت تأثیر قرار گرفتند، ولی در بحران کاترینا نه تنها نفت، بلکه گاز طبیعی، پالایشگاه ها و صنعت برق نیز دستخوش بحران شده اند.طوفان کاترینا سبب قطع تولید روزانه ۵/۱ میلیون شبکه نفت شده است. این میزان کاهش تولید به مراتب کمتر از کاهش تولید نفت در زمان حمله صدام حسین به کویت در سال ۱۹۹۰ است، اما این طوفان سبب کاهش ۱۶ درصدی گاز طبیعی در آمریکا شده است. طوفان کاترینا همچنین سبب شده است ۱۰ درصد ظرفیت پالایشگاهی این کشور به زیر آب فرو رود و این در حالی است که تولید و عرضه فرآورده های نفتی در جهان پاسخ گوی تقاضا نیست. سامانه های توزیع برق و گاز طبیعی در منطقه نیز به شدت آسیب دیده و مختل شده اند.اختلال هایی که به وجود آمده اند، تأثیرهای متقابل متواتری بر یکدیگر دارند: قایق ها نمی توانند خود را به سکوهای نفتی برسانند، چون سوخت ندارند؛ پالایشگاه ها هم نمی توانند کار کنند، چون برق ندارند و مردم نمی توانند خود را به محل پالایشگاه ها برسانند. رفتن کارشناسان و متخصصان به سکوهای نفتی و وجود برق و نیروی کار در پالایشگاه ها نیازمند آغاز فعالیت های بازسازی در تأسیسات نفتی است، اما این تنها مشکل نیست. خطوط ارتباطی و مواصلاتی از بین رفته اند و شرکت های مختلف هنوز تلاش می کنند با آن دسته از کارکنان مفقودی که بخش های مختلف زیرساخت های انرژی را اداره می کردند، تماس بگیرند و آنها را به سرکار بازگردانند.
طوفان کاترینا نشان داد خلیج مکزیک و مجموعه تأسیسات نفت و انرژی آن تا چه اندازه (برای آمریکا) اهمیت حیاتی دارد. در دهه ۱۹۳۰، کاوشگران و حفاران نفتی که به دنبال استخراج نفت از مناطق ساحلی بودند، اقدام به حفر چاه در نزدیکی سواحل لوییزیانا و تگزاس کردند ولی این تلاش آنها فایده ای به دنبال نداشت. نخستین شرکتی که توانست در مناطق فلات قاره آمریکا نفت استخراج کند، شرکت کر- مک گی(Kerr-McGee) بود. بعد از جنگ جهانی دوم، این شرکت با پذیرش مخاطره های موجود، به حفر چاه نفت در مناطق فلات قاره مبادرت کرد. در آن زمان رقابت در این حوزه وجود نداشت.مخاطره ای که وجود داشت این بود که فناوری لازم برای ساخت سکوهای نفتی و حفاری در بستر اقیانوس وجود نداشت. حتی امکان ارائه خدمات و تعمیر سکوهای نفتی نیز نبود. تمام این فناوری ها باید خلق می شدند و این نیازمند گذشت زمان بود.در سال ۱۹۴۷، شرکت کر- مک گی در فاصله ۱۰ مایلی سواحل لوییزیانا به نفت رسید. این رخداد، آغاز دستاوردهای بزرگ در حوزه علم و مهندسی بود. تمام اجزا و عناصری که لازم بودند، اختراع شدند و پیوسته ارتقا یافتند و پیشرفته شدند. اما در سال های اخیر سرعت اختراع و نوآوری در این حوزه رو به فزونی نهاده است. حتی تا اواخر دهه ۱۹۷۰، حفاری در سواحلی صورت می گرفت که عمق آنها به حداکثر ۶۰۰ فوت می رسید. اما امروزه حفاری چاه های نفت در عمق ۱۰ هزار فوتی انجام می شود. این پیشرفت بسیار چشمگیر سبب شده است بشر به توان ساخت ابرسکوهای نفتی که هزینه هایی بالغ بر چند میلیارد دلار دارند، دست یابد. اکنون متولیان صنعت نفت می توانند ابزارهای حفاری هدایت شونده را در عمق ۱۰ هزار فوتی دریا ها و اقیانوس ها مستقر کنند و آن را تا ۲۰ هزار فوت دیگر در عمق صخره ها و سنگ های زیر بستر دریا و اقیانوس پایین ببرند.زیر ساخت های انرژی که در منطقه خلیج مکزیک قرار دارند، بسیار گسترده هستند. در این منطقه حدود ۸۰۰ سکوی نفتی بزرگ و پرسنل مربوط وجود دارد. همچنین چند هزار سکوی نفتی کوچک در منطقه خلیج مکزیک وجود دارد که هیچ یک از کارکنان صنعت نفت بر روی آنها مستقر نیست. این سکوهای کوچک و بزرگ، نفت و گاز استخراج شده را به ۳۳ هزار مایل خط لوله در زیر بستر دریا تزریق می کنند. بخش عظیمی از نفت و گازی که این خطوط لوله انتقال می دهند، به «پورت فنورچون»، واقع در دهانه رودخانه می سی سی پی، می رود. در مناطق فلات قاره آمریکا در خلیج مکزیک، مقادیر زیادی نفت و گاز تولید می شود و در مناطق ساحلی این منطقه شبکه گسترده ای از خطوط لوله و تأسیسات پالایشگاهی وجود دارد، بنابراین، مشاهده می شود تأسیسات نفت و گاز آمریکا در خلیج مکزیک برای اقتصاد آمریکا ارزش بسیار زیادی دارد.پرسش این است که تأسیسات نفت و گاز آمریکا در خلیج مکزیک، تا چه اندازه آسیب دیده اند و خسارت های وارد شده را با چه سرعتی می توان جبران کرد؟
یکی از مسئولان و مدیران اجرایی یک شرکت بزرگ نفتی در منطقه خلیج مکزیک می گوید: «سکوهای نفتی و تأسیسات پالایشگاهی ما به گونه ای طراحی شده بود که بتوانند در برابر طوفان های بسیار شدید مقاومت کنند، ولی طوفان کاترینا چیز دیگری بود». برخی از سکوهای نفتی که مستقیماً در معرض طوفان قرار گرفته اند، آسیب های بسیار شدید دیده اند و کار تعمیر و بازسازی آنها ممکن است چندین ماه، یا حتی بیشتر، طول بکشد. البته این خود نیازمند آن است که افراد و مواد لازم وجود داشته باشند. البته به نظر می رسد سکوهایی که در مناطق غربی تر قرار دارند، آسیب کمتری دیده اند و بعد از انجام برخی بازرسی ها، فعالیت خود را آغاز خواهند کرد.برخی شرکت ها فعالیت خود را به صورت محدود آغاز کرده اند، اما وضع خطوط لوله ای که در بستر دریا و زیر آب قرار داشته اند، هنوز در هاله ای از ابهام است. طوفان «ایوان»(Ivan) در سال گذشته به ما نشان داد، این خطوط لوله در برابر رانش زمین در بستر دریا بسیار آسیب پذیر هستند. همچنین وسایل و تجهیزاتی که در زیر دریا کار گذاشته شده و از راه دور کنترل می شوند، مأموریت دارند خسارت های وارد شده را ارزیابی کنند. طوفان «ایوان»، که در سال گذشته روی داد، و طوفان کاترینا، هر کدام سبب قطع تولید روزانه ۵/۱ میلیون بشکه نفت شدند. بعد از طوفان «ایوان» در سال گذشته، بخش اعظم ضایعات وارد شده به تأسیسات نفتی به سرعت جبران شد و پس از مدتی ظرفیت تولید نفت در مناطق آسیب دیده از طوفان به ۳/۱ میلیون بشکه در روز رسید و همین ظرفیت تولید تا چند ماه بعد ادامه داشت.اما طوفان «کاترینا» از طوفان «ایوان» شدیدتر بود و مناطق حساس تری را درنوردید. این طوفان علاوه بر آن که به تأسیسات نفتی موجود در مناطق فلات قاره آمریکا در خلیج مکزیک آسیب رساند، به تأسیسات زیرساختی و حمل و نقل نیز که عرضه نفت از مناطق ساحلی را تسهیل می کردند، آسیب جدی رساند؛ بنابراین، کار بازسازی و احیای تأسیسات نفت و انرژی در منطقه دشوارتر می شود.خوشبختانه، «ذخایر راهبردی نفت» آمریکا، که افزون بر ۷۰۰ میلیون بشکه است، این توانایی را دارد که کاهش تولید نفت بر اثر طوفان کاترینا را برای مدت طولانی جبران کند.مطمئناً در این مقطع است که ارزش «ذخایر راهبردی نفت» آمریکا نمایان می شود. اگر این ذخایر راهبردی وجود نداشت، مردم آمریکا بسیار نگران می شدند و معلوم نبود بهای بالای نفت، اقتصاد آمریکا به کدام سو رهنمون می شد. «ذخایر راهبردی نفت» آمریکا ثابت کرده است نه تنها می تواند نقش مؤثری در مدیریت بازار نفت ایفا کند، بلکه قادر است اختلال های عمده در تولید نفت را از بین برد، از تولید ناخالص داخلی حمایت و اعتبار اقتصاد آمریکا را حفظ کند.حوادث طبیعی اخیر و وقوع طوفان کاترینا، تأثیر بیشتری در تولید گاز در آمریکا دارد و قیمت گاز طبیعی را در قیاس با قیمت نفت بیشتر افزایش داده است.تا چند روز پیش، ذخیره سازی گاز برای فصل زمستان به اندازه کافی برآورد می شد. اما اکنون گفته می شود این میزان گاز طبیعی ذخیره شده نمی تواند جواب گوی نیاز بازار به این منبع انرژی در یک زمستان سرد باشد. برای مثال، از دوشنبه تا پنج شنبه گذشته بهای گاز طبیعی حدود ۲۰ درصد افزایش یافت، در حالی که در این مدت بهای نفت خام تنها ۶ درصد رشد داشت.مشکل اصلی که طوفان کاترینا در خلیج مکزیک و سواحل آمریکا به وجود آورده است، اختلال در پالایش نفت خام است، به گونه ای که بر اثر این طوفان ظرفیت پالایش نفت خام آمریکا حدود ۱۰ درصد کاهش یافته است.میزان مصرف فرآورده های نفتی در جهان به اندازه ای افزایش یافته است که ظرفیت پالایش کنونی به سختی نیاز مردم را تأمین می کند و خطر کمبود عرضه بنزین، گازوییل و سوخت هواپیما در بازارهای آمریکا کاملاً ملموس است.قطع برق نیز سبب توقف چند روزه فعالیت دو خط لوله عمده انتقال فرآورده های نفتی در آمریکا شد، به گونه ای که انتقال این فرآورده ها از سواحل خلیج مکزیک به ایالت های جنوب شرقی آمریکا و ایالت های این کشور در سواحل اقیانوس اطلس دچار اختلال شد. به همین دلیل بود که ظرف مدت چهار روز قیمت عمده فروشی بنزین حدود ۶۰ درصد افزایش یافت. ابعاد مختلف این کمبودها هنگامی نمایان می شود که رانندگان وسایل نقلیه در آمریکا برای پرکردن باک خودروهای خود به جایگاه های توزیع بنزین هجوم برند، اگر این امر روی دهد و مردم برای تأمین بنزین مورد نیاز خود به جایگاه های عرضه این فرآورده ها هجوم برند، مسئله شکل حادتری به خود می گیرد.طوفان کاترینا بیشترین تأثیر منفی را بر صنعت هوانوردی بر جای گذاشته است. این فاجعه طبیعی سبب شده است آمریکا ۱۳ درصد ظرفیت تولید سوخت هواپیمای خود را از دست بدهد. البته تأثیر این مسئله در بخش هایی از آمریکا که در حد فاصل «فرودگاه بین المللی میامی» تا «فرودگاه ملی ریگان» واقع شده اند، ملموس تر خواهند بود. ذخیره انبارهای سوخت هواپیما تنها برای دو هفته کافی است ولی اگر عرضه این نوع سوخت متوقف شود، کمبود آن شکل حادتری به خود خواهد گرفت. از سوی دیگر، شرکت های هوایی با فشارهای مالی فراوانی دست به گریبان هستند.همان گونه که پیش تر اشاره شد، خسارت طوفان کاترینا در مناطق مختلف یکسان نبوده است. امکان از سرگیری سریع فعالیت ها در برخی پالایشگاه ها وجود دارد، ولی برخی پالایشگاه ها ممکن است تا مدتی امکان فعالیت دوباره را نداشته باشند. البته افزایش واردات از اروپا، حوزه کارائیب و آمریکای لاتین می تواند تا حدودی کمبودهای موجود را جبران کند، اما این کار نیز به چند هفته زمان نیاز دارد. در همین حال، شمار روز افزونی از افراد خواستار کنترل و تعیین قیمت ها شده اند.
افزایش قیمت فرآورده های نفتی مشکل آفرین است، ولی باید در برابر کنترل و تعیین قیمت ها ایستادگی کرد. اقدام سازنده ای که در مقطع کنونی، مشکلات کمتری برای مصرف کنندگان به وجود می آورد، این است که ارتباطات روشن و شفافی با آنها داشته باشیم، برای مثال، تنظیم چرخ های خودرو، رعایت سرعت استاندارد، کاهش مسافرت ها و تنظیم موتور خودرو می تواند سبب کاهش ۱۰ تا ۲۰ درصد مصرف بنزین شود. این کار می تواند بسیار مفید باشد، زیرا وضع محدودیت های نه چندان شدید بر تقاضا بهترین شیوه برای کاهش فشار بر بازار است. انعطاف پذیری بازار فرآورده های نفتی و تحول پذیر بودن بخش انرژی، مؤثرترین راه مقابله با افزایش قیمت سوخت و اختلال در عرضه آن هستند.طوفان کاترینا نشان داد شرکت های نفت و گاز باید به ریسک نسبی سرمایه گذاری در زمینه ساخت خطوط لوله انتقال انرژی در بستر دریا را در مناطقی مانند خلیج مکزیک، غرب آفریقا و دریای خزر توجه کنند. منطقه خلیج مکزیک منابع غنی نفت و گاز دارد و شرکت های نفت و گاز با بهره گیری از سرمایه های مالی و انسانی خود سعی در توسعه و بهره برداری از این منابع دارند. در حال حاضر، تولید نفت در منطقه خلیج مکزیک ۲ میلیون بشکه در روز است و تا سال ۲۰۱۰ امکان افزایش تولید نفت این منطقه تا سقف ۴/۲ میلیون بشکه در روز وجود دارد. به عبارت دیگر، منطقه خلیج مکزیک در حال حاضر ۳۵ درصدکل نفت تولیدی در داخل آمریکا را به خود اختصاص داده است، ولی ظرف چند سال آینده سهم این منطقه از کل نفت تولیدی در داخل آمریکا به ۴۵ درصد خواهد رسید. به نظر می رسد طوفان کاترینا دستیابی به این هدف را یک یا دو سال به تأخیر بیندازد.تکانه ناشی از طوفان کاترینا سبب شده است مفهوم امنیت انرژی دستخوش تغییر و تحول شود. به مدت سه دهه، بحران نفتی سال ۱۹۷۳، مهم ترین تکانه در بازار نفت محسوب می شد. سیاست دولت آمریکا بعد از این بحران و بعد از تحولات ایران در اواخر دهه ۱۹۷۰ به حفظ جریان نفت خام، به ویژه از منطقه خاورمیانه، معطوف شد. به همین دلیل در اواسط دهه ۱۹۷۰ آمریکا ذخایر راهبردی نفت خود را بنیان نهاد. البته آیزنهاور، رئیس جمهوری پیشین آمریکا، در بحبوبه بحران سوئز، اندیشه ایجاد این «ذخایر راهبردی نفت» در آمریکا را برای مقابله با بحران های نفتی آتی در منطقه خاورمیانه، مطرح کردند. اما آنها هیچ گاه تصور نمی کردند دومین مورد از کاربرد چنین ذخایری در نتیجه یک بحران داخلی در آمریکا صورت بگیرد. نخستین بار در جریان بحران خلیج فارس در ۹۱-۱۹۹۰ از این ذخایر استفاده شد.اما تحولات مختلف، از تروریسم گرفته تا بحران انرژی کالیفرنیا و قطع سراسری برق در سواحل شرقی آمریکا، ضرورت بازگشت به آنچه می توان آن را الگوی امنیت انرژی در جنگ جهانی دوم نامید و نیز اطمینان یافتن از امنیت و تمامیت کل زنجیره عرضه و زیرساخت های انرژی، از تولید تا مصرف را مورد تأکید قرار می دهد (خطرناک ترین تهدیدی که بخش انرژی آمریکا را در جنگ جهانی دوم تهدید می کرد، نزدیک شدن زیردریایی های آلمانی به خطوط لوله انتقال نفت در بستر اقیانوس اطلس که سوخت مورد نیاز نیروهای نظامی آمریکا را تأمین می کرد، بود). چنین مفهوم گسترده ای از امنیت انرژی نیازمند تأکید بیشتر بر همکاری میان دولت و بخش خصوصی و تأکید بر سامانه های پشتیبانی و جانشین انرژی است. بحران کاترینا نیز به مانند قطع سراسری برق در اوت ۲۰۰۳ نشان می دهد که نوسازی زیرساخت های انرژی و سرمایه گذاری در این حوزه برای کمک به اقتصاد ۴/۱۲ تریلیون دلاری آمریکا ضروری است. حرکت و گام عمده در این زمینه بیش از آن که از اندیشه موسوم به «استقلال انرژی» ناشی شود، از قانون جدید انرژی برگرفته خواهد شد.یکی از اصول مهم امنیت انرژی را چرچیل، نخست وزیر وقت انگلستان، معرفی کرد. وی منبع تأمین سوخت و انرژی نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا را از زغال سنگ به نفت تغییر داد. چرچیل می گفت: «امنیت و اطمینان از نفت در تنوع، و تنها در تنوع، آن نهفته است». به عبارت دیگر، تنوع بخشیدن به منابع عرضه نفت می تواند حاشیه امنیت را گسترش دهد. مارگارت تاچر نیز در این باره کلمه قصاری دارد: «غیر منتظره ها روی می دهد. بهتر است برای مواجه با آن آماده باشی». اختلالی که پدیده ای مانند طوفان کاترینا ایجادکرد، هیچ گاه پیش بینی نشد. هیچ کس پیش بینی نمی کرد تأسیسات نفتی آمریکا در خلیج مکزیک تا این اندازه آسیب ببیند. اما فصل طوفان های سهمگین هنوز پایان نیافته است. از هم اکنون دیگر نمی توان فاجعه ای اسفناک با ابعاد و دامنه فاجعه کاترینا را انتظار نداشت. اما در این باره چه کاری از دست ما ساخته است؟! این پرسشی است که کل سامانه عرضه انرژی در جهان باید برای یافتن پاسخ آن بکوشد. به یقین آنچه انتظار نمی رود، منتظر است تا فرصتی پیش آید و روی دهد!
منبع: دانیل یرگین، وال استریت ژورنال، سپتامبر ۲۰۰۵
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید