جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


یک‌ شبح‌ چوبی‌ محبوب‌


یک‌ شبح‌ چوبی‌ محبوب‌
«مارفا» در ایالت‌ تگزاس‌، شهر خاصی‌ است‌.جمعیت‌ این‌ شهر بسیار كوچك‌ حالا كمتر از هر زمانی‌ است‌ و تك‌ سالن‌ سینمای‌ آن‌ نیز بسته‌ شده‌ است‌.بنابراین‌ مارفا چاره‌یی‌ ندارد جز اینكه‌ به‌ زمانی‌ بیندیشد كه‌ «غول‌» بود.پنجاه‌ سال‌ پیش‌ این‌ شهر واقع‌ در غرب‌ تگزاس‌ با آن‌ مناظر وسیع‌ و كوه‌ها و ارتفاعات‌ اطراف‌ محلی‌ بود كه‌ فیلم‌ كلاسیك‌ «غول‌» با بازی‌ جیمزدین‌ افسانه‌یی‌ و الیزابت‌ تیلور و راك‌ هادسن‌ مشهور در آن‌ ساخته‌ شد. فیلم‌ درباره‌ یك‌ خانواده‌ ؤروتمند مزرعه‌دار وپرورش‌ دهنده‌ گله‌یی‌ گاو و گوسفند و ناآرامی‌ها و اختلاف‌ سلیقه‌های‌ موجود بین‌ خانواده‌ و تقابل‌ برخی‌ از آدم‌های‌ خانواده‌ با یكدیگر بود. جو دانكن‌ ۴۶ ساله‌ كه‌ صاحب‌ هتل‌ پایسانو است‌ می‌گوید: «هر روز كسانی‌ به‌ اینجا می‌آیند و درباره‌ غول‌ پرس‌ و جو می‌كنند و این‌، خبر از اؤر دیرپای‌ این‌ فیلم‌ می‌دهد.»
جذابیت‌ اصلی‌
دلیل‌ رویكرد آنها به‌ پایسانو این‌ است‌ كه‌ در تابستان‌ ۱۹۵۵ بمدت‌ ۲ ماه‌ منزل‌ و ماوای‌ سازندگان‌ فیلم‌ «غول‌» بود. اما لی‌ پاكت‌ كه‌ تنظیم‌كننده‌ روند رفت‌ و آمد توریست‌ها در ارتباط‌ با سازمان‌ تجارت‌ و جهانگردی‌ در شهر مارفا است‌، اعتقاد دارد قسمت‌ اعظم‌ جذابیت‌ «غول‌» بخاطر بارنی‌ جیمز دین‌ در این‌ فیلم‌ است‌.جوانی‌ كه‌ چند ماه‌ پس‌ از اتمام‌ تهیه‌ این‌ فیلم‌ بر اؤر یك‌ تصادف‌ اتومبیلرانی‌ در ۲۵ سالگی‌ درگذشت‌ و به‌ تاریخ‌ سینما پیوست‌. پاكت‌ می‌گوید: «اگر مردم‌ هنوزبه‌ اینجا سرازیر می‌شوند و غول‌ طالبان‌ بسیاری‌ دارد، در درجه‌ اول‌ بخاطر تاؤیر عظیم‌ جیمزدین‌ بر روی‌ جوانان‌ و شاید هم‌ تمام‌ طبقات‌ است‌. خیل‌ هواداران‌ او مجبورند به‌ ۳ فیلمی‌ كه‌ از وی‌ به‌ جا مانده‌ است‌، اكتفا كنند و به‌ هر نماد آن‌ روی‌ بیاورند و هر چیز آن‌ را گرامی‌ دارند و یكی‌ از آن‌ ۳ فیلم‌ «غول‌» است‌.»
با یك‌ دستگاه‌ سیار
برادران‌ وارنر كه‌ كمپانی‌ تولید كننده‌ «غول‌» است‌ برای‌ گرامیداشت‌ پنجاهمین‌ سال‌ اكران‌ آن‌ اخیرا یك‌ بار آن‌ را طی‌ یك‌ مراسم‌ خیریه‌ در مارفا به‌ نمایش‌ نهاد و درآمد حاصل‌ از آن‌ را به‌ كتابخانه‌ عمومی‌ شهر كه‌ در دست‌ ترمیم‌ است‌، ارزانی‌ و هدیه‌ كرد. البته‌ از آنجا كه‌ تك‌ سالن‌ سینمای‌ شهر (به‌ نام‌ پالاس‌ تیاتر) حدود ۳۰ سال‌ پیش‌ برچیده‌ شد، فیلم‌ توسط‌ یك‌ دستگاه‌ سیار پخش‌ فیلم‌ و برای‌ ۵۰۰ تماشاگر كه‌ جایی‌ برای‌ نشستن‌شان‌ در مقابل‌ پرده‌ تعبیه‌ شده‌ بود، به‌ نمایش‌ در آمد. از هر تماشاگر ۵۰ دلار پول‌ بلیت‌ اخذ شد، اما جالب‌تر اینكه‌ آنها در پایان‌ نمایش‌ فیلم‌ یك‌ صندلی‌ تاشو كه‌ طول‌ مدت‌ فیلم‌ مورد استفاده‌ آنان‌ قرار گرفته‌ بود و نام‌ و لوگوی‌ فیلم‌ روی‌ آن‌ حك‌ شده‌ بود، به‌ رسم‌ یادبود دریافت‌ داشتند. همان‌ طور كه‌ پیش‌تر گفتیم‌ مرگ‌ زود هنگام‌ دین‌، اندك‌ مدتی‌ بعد از نمایش‌ «غول‌» در ایالت‌ كالیفرنیا، شهرتی‌ عظیم‌ و غریب‌ و دیرپا را به‌ وی‌ بخشید كه‌ هنوز پابرجاست‌ و همان‌ مساله‌ باعث‌ شده‌ است‌ كه‌ امروز هم‌ خیلی‌ها به‌ مارفا بیایند تا محلی‌ را ببینند كه‌ جیمز دین‌ ۵۰ سال‌ پیش‌ در آن‌ در «غول‌» شركت‌ جسته‌ و این‌ صحنه‌ها و قصه‌ها و روندها را از خود به‌ یادگار گذاشته‌ بود.
اگر نفت‌ در كار نبود...در آن‌ فیلم‌ جیمز دین‌ نقش‌ جف‌ رینك‌ را بازی‌ كرده‌ بود. جوانی‌ ناآرام‌ كه‌ خانواده‌اش‌ در مزرعه‌ خود بطور ناگهانی‌ چاه‌ نفت‌ كشف‌ می‌كنند و ؤروت‌شان‌ فزونی‌ می‌گیرد.این‌ مزرعه‌ در بیرون‌ شهر مارفا واقع‌ است‌ و ما به‌ چشم‌ می‌بینیم‌ كه‌ چگونه‌ یك‌ مشت‌ گاوچران‌ و مزرعه‌دار سنتی‌ تبدیل‌ به‌ تاجران‌ نفت‌ و صنعتكاران‌ بزرگ‌ می‌شوند و افزایش‌ ؤروت‌ بهانه‌جویی‌ آنها را نیز زیاد می‌كند و زندگی‌ مرفه‌شان‌ توام‌ با دردسرهایی‌ می‌شود كه‌ اگر نفت‌ در آن‌ محل‌ در كار نبود، این‌ اتفاقات‌ روی‌ نمی‌داد.البته‌ این‌ فقط‌ یك‌ قصه‌ است‌ و امكان‌ ندارد در مزرعه‌ جف‌ رینك‌ نفت‌ و طلای‌ سیاه‌ یا هر چیز دیگری‌ از این‌ قبیل‌ ظهور كند زیرا این‌ منطقه‌ اصولا صاحب‌ چنین‌ ذخایری‌ نیست‌. مارفا در ۱۸۰ مایلی‌ جنوب‌ شرق‌ ال‌پاسو و ۷۵ مایلی‌ شمال‌ مركز تگزاس‌ مكزیك‌ واقع‌ است‌ و تنها معادن‌ موجود در محل‌ معادن‌ نمك‌ و شن‌ هستند و تا صدها فرسخ‌ دورتر هیچ‌ اثری‌ از نفت‌ را نمی‌توان‌ جست‌.
مثل‌ طلای‌ سیاه‌
البته‌ «غول‌» برای‌ برادران‌ وارنر مثل‌ یك‌ شمش‌ طلا و به‌ تبع‌ آن‌ نفت‌ و طلای‌ سیاه‌ بود زیرا اسكار برترین‌ كارگردانی‌ سال‌ را برای‌ جرج‌ استیونس‌ به‌ ارمغان‌ آورد. فیلم‌ كلا نامزد ۱۰ جایزه‌ اسكار شد كه‌ شامل‌ راك‌ هادسن‌ و جیمز دین‌ در شاخه‌ بازیگران‌ هم‌ می‌شد و با اینكه‌ آنها را نبرد، اما شهرت‌ حاصله‌ برای‌ «غول‌» و استودیوی‌ مربوطه‌ كافی‌ بود. حتی‌ امروز هم‌ «غول‌» از بسیاری‌ جهات‌ یك‌ اثر كلاسیك‌ هنری‌ محسوب‌ می‌شود و تم‌ها و موضوعات‌ مرتبط‌ با آنچه‌ بر روی‌ پرده‌ و چه‌ خارج‌ از آن‌ بسیار دیرپا و تاثیر گذارند.ابتدا باید بدانید «غول‌» بر اساس‌ یك‌ رمان‌ سال‌ ۱۹۵۲ از ادنا فربر ساخته‌ شد و ما را با خاندان‌ بنه‌ دیكت‌ آشنا می‌كرد. نقش‌ سركرده‌ و «بزرگ‌» خاندان‌ را راك‌ هادسن‌ ایفا می‌كرد و او بود كه‌ امپراتوری‌ كوچك‌ زمین‌ و احشام‌ را هدایت‌ می‌كرد. در دل‌ مزرعه‌شان‌ كه‌ خود آنان‌ نام‌ ریاتا را بر آن‌ گذاشته‌ بودند، یك‌ خانه‌ سه‌ طبقه‌ مدل‌ عصر ویكتوریان‌ وجود داشت‌ كه‌ هادسن‌ و سایر اعضای‌ فامیل‌ در آن‌ می‌زیستند. ؤروت‌ حاصله‌ از سر برآوردن‌ نفت‌ در آن‌ محل‌ موضوع‌ اضافه‌یی‌ بود كه‌ خاندان‌ بنه‌ دیكت‌ و رینك‌ باید با آن‌ كنار می‌آمدند. «غول‌» از اولین‌ فیلم‌های‌ موسوم‌ به‌ مین‌ استریم‌ (با مخاطب‌ بسیار) بود كه‌ موضوع‌ تبعیض‌ نژادی‌ را در ایالت‌ تگزاس‌ آشكارا به‌ نمایش‌ می‌نهاد و البته‌ نه‌ سیاهپوستان‌ را و بلكه‌ برخورد بد با «هیس‌ پنیك‌ها» (لاتین‌تبارها) را. در قسمت‌ بارزی‌ از فیلم‌ كاراكتر بیك‌ بنه‌دیكت‌ (هادسن‌) به‌ صاحب‌ یك‌ رستوران‌ به‌ این‌ خاطر كه‌ از سرو غذا به‌ هیس‌ پنیك‌های‌ منطقه‌ خودداری‌ می‌كند، اعتراض‌ می‌كند. اما او توسط‌ صاحب‌ رستوران‌ كه‌ آدمی‌ متعصب‌ است‌ مضروب‌ می‌شود و در همان‌ لحظه‌ بیننده‌ها و شنونده‌ها آهنگ‌ گل‌ رز تگزاس‌ را كه‌ در رستوران‌ در حال‌ پخش‌ شدن‌ است‌، می‌شنوند.
بروید و گرنه‌ كشته‌ می‌شوید
كتاب‌ ادنا فربر با برخورد سردی‌ در ایالت‌ تگزاس‌ مواجه‌ شده‌ بود و هادسن‌ در یك‌ كتاب‌ خاطرات‌ خود به‌ سال‌ ۱۹۸۳ اعتراف‌ كرده‌ بود كه‌ حین‌ فیلمبرداری‌ و تهیه‌ فیلم‌ در مارفا نامه‌ها و پیام‌هایی‌ دریافت‌ كرده‌ بود كه‌ تصریح‌ می‌داشت‌: «از شهر خارج‌ شوید، وگرنه‌ كشته‌ خواهید شد.»اما جرج‌ استیونس‌ كارگردان‌ فیلم‌ از این‌ هشدارها نمی‌ترسید. او كه‌ در سال‌ ۱۹۷۵ درگذشت‌، «غول‌» را با بهای‌ فقط‌ یك‌ میلیون‌ دلار ساخت‌ كه‌ در قیاس‌ با ارقام‌ كنونی‌ تولید فیلم‌ مثل‌ یك‌ جوك‌ می‌ماند. او بر شهر مارفا و ایالت‌ تگزاس‌ به‌ عنوان‌ محل‌ تهیه‌ فیلم‌ نیز اصرار داشت‌. «جرج‌ استیونس‌ جونیور» پسر آن‌ فیلمساز كه‌ از بنیانگذاران‌ انستیتوی‌ فیلم‌ امریكا بوده‌ است‌ و روی‌ سناریوی‌ آن‌ فیلم‌ با پدرش‌ همكاری‌ كرده‌ بود، در تابستان‌ ۲۰۰۵ و به‌ واقع‌ نیم‌ قرن‌ بعد از اكران‌ اولیه‌ فیلم‌ می‌گوید: «تهیه‌كنندگان‌ فیلم‌ از جای‌ زیادی‌ بازدید و شرایط‌ را بررسی‌ كردند اما پدرم‌ آشكارا روی‌ تگزاس‌ تكیه‌ داشت‌ و آنجا را می‌خواست‌. او آنجا را برای‌ به‌ تصویر كشیدن‌ یك‌ مزرعه‌ بزرگ‌ و خانه‌یی‌ به‌ سبك‌ ویكتوریان‌ در دل‌ آن‌ مناسب‌تر از هر جای‌ دیگری‌ می‌پنداشت‌.»
فقط‌ یك‌ دكور
مزرعه‌ رینك‌ كه‌ كاراكتر جیمز دین‌ در آن‌ با نعمت‌ سر بر آوردن‌ ناگهانی‌ نفت‌ مواجه‌ می‌شود در مسیر بزرگراه‌ اصلی‌ منطقه‌ و در نقطه‌یی‌ بین‌ مارفا و عمارت‌ ریاتا جای‌ دارداما از آنجا فقط‌ یك‌ آسیاب‌ آبی‌ نیمه‌ ویران‌ و یك‌ مزرعه‌ كوچك‌ و متروك‌ بر جای‌ مانده‌ و اثری‌ از حیات‌ و شكوه‌ در آن‌ نیست‌. البته‌ ریاتا نیز فقط‌ یك‌ تصویر و دكور بود كه‌ نجاران‌ و ساختمان‌سازان‌ استودیوی‌ برادران‌ وارنر آن‌ را فقط‌ به‌ قصد تهیه‌ فیلم‌ در محل‌ سوار كرده‌ بودند. امروز از آن‌ عمارت‌ موقتی‌ فقط‌ میله‌ها و پایه‌های‌ حامی‌ و كاشته‌ شده‌ در دل‌ محوطه‌ بر جای‌ مانده‌اند و آن‌ هم‌ مثل‌ یك‌ شبح‌ چوبی‌ می‌ماند كه‌ بر گستره‌ وسیع‌ مزرعه‌یی‌ بزرگ‌ سنگینی‌ می‌كند و البته‌ این‌ شبح‌ نیز برای‌ هواداران‌ «غول‌» و شاید شخص جیمزدین‌ همچنان‌ محبوب‌ و برایشان‌ كافی‌ است‌.آن‌ مكان‌ فاصله‌یی‌ كم‌ با مزرعه‌ و خانه‌ «كلی‌ اوانز» ۶۹ ساله‌ دارد كه‌ مزرعه‌ پدرش‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از محل‌های‌ فیلمبرداری‌ آن‌ اؤر سینمایی‌ مورد استفاده‌ قرار گرفت‌. او می‌گوید: «ما مجبور شدیم‌ قسمت‌ اعظم‌ چوبكاری‌ها و وسایلی‌ را كه‌ برای‌ فیلم‌ سوار و احداث‌ شده‌ بود برخلاف‌ میل‌مان‌ برچینیم‌ زیرا كهنه‌ و مستعمل‌ شده‌ بود و ممكن‌ بود روی‌ سر و روی‌ مردم‌ بریزد.»او هنوز فیش‌های‌ دریافت‌ دستمزدی‌ را در اختیار دارد كه‌ نشان‌ می‌دهد او و برادرش‌ به‌ عنوان‌ كارمندان‌ صحنه‌ به‌ تهیه‌ فیلم‌ یاری‌ رسانده‌اند و البته‌ بیش‌ از ۱۵ دلار بابت‌ آن‌ نگرفته‌ بودند.
فضایی‌ پرهیجان‌
برای‌ انتقال‌ وسایل‌ لازم‌ ساختمان‌ و دكورسازی‌ به‌ مزارع‌ مذكور، كامیون‌های‌ زیادی‌ به‌ كار گرفته‌ شده‌ بود. در مارفا در آن‌ زمان‌ ۴۲۰۰ نفر زندگی‌ می‌كردند و آن‌ رقم‌ امروز به‌ نصف‌ یعنی‌ ۲۱۰۰ كاهش‌ یافته‌ است‌. جین‌ وایت‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ هر روز ۱۰ دلار می‌گرفت‌ تا به‌ عنوان‌ یكی‌ از «سیاهی‌لشكر»های‌ فیلم‌ پا در صحنه‌ بگذارد، می‌گوید: «فضای‌ پرهیجانی‌ بود، مردم‌ از صدها مایل‌ دورتر به‌ آنجا می‌آمدند تا مراتب‌ و مراحل‌ تهیه‌ فیلم‌ را ببینند و ستاره‌های‌ غول‌ را از نزدیك‌ مشاهده‌ كنند و شاهد یك‌ كار و پروژه‌ هالیوودی‌ باشند.»وایت‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ ۲۹ سال‌ داشت‌، همراه‌ با همتاهایش‌ به‌ ساختمانی‌ در جنوب‌ شهر مارفا انتقال‌ می‌یافتند و آنجا گریم‌ لازم‌ رویشان‌ پیاده‌ و سپس‌ با یك‌ اتوبوس‌ به‌ فاصله‌ ۱۶ مایلی‌ غرب‌ آن‌ محل‌ كه‌ تهیه‌ فیلم‌ در آنجا جریان‌ داشت‌، گسیل‌ می‌شدند. آنها مجبور بودند گاهی‌ یك‌ نوع‌ گریم‌ را برای‌ هر سه‌ روز تكرار و تكرار كنند تا فقط‌ یك‌ نمای‌ حداكثر ۵ ثانیه‌یی‌ با در بر داشتن‌ قیافه‌گذاری‌ آنان‌ گرفته‌ و ؤبت‌ شود، اما جین‌ وایت‌ حالا هم‌ گله‌یی‌ اساسی‌ از آن‌ بابت‌ ندارد و مشاركت‌ ولو چند ثانیه‌یی‌ در یكی‌ از به‌ یادماندنی‌ترین‌ فیلم‌های‌ ایام‌ برای‌ او كافی‌ و راضی‌كننده‌ است‌. «صحنه‌ بسیار سریع‌ از جلوی‌ چشم‌ها رد می‌شد. مشكلی‌ نیست‌. مهم‌ این‌ است‌ كه‌ در فیلم‌ وجود داشت‌.»
گرمای‌ جانفرسا
راك‌ هادسن‌ كه‌ در سال‌ ۱۹۸۵ درگذشت‌، از مشكلات‌ موجود با واقع‌بینی‌ بیشتری‌ یاد كرده‌ بود. او گفته‌ بود: «یك‌ مشكل‌ اصلی‌ ما گرمای‌ مفرط‌ تگزاس‌ در زمان‌ تهیه‌ فیلم‌ بود. گرمایی‌ بی‌رحمانه‌ كه‌ محكم‌ توی‌ پیشانی‌مان‌ می‌خورد و كم‌ مانده‌ بود كه‌ ما را از حال‌ ببرد. ما هیچگاه‌ و حتی‌ تا پایان‌ فیلمبرداری‌ به‌ این‌ مشكلات‌ فكر نكردیم‌.»
الیزابت‌ تیلور كه‌ بر خلاف‌ هادسن‌ و دین‌ هنوز در قید حیات‌ است‌ با جملات‌ مثبت‌تری‌ از تجربه‌ ساخت‌ «غول‌» یاد می‌كند: «آن‌ فیلم‌ و همكاری‌ با استیونس‌، هادسن‌ و دین‌زندگی‌ مرا به‌ كلی‌ عوض‌ كرد و این‌، بسیاری‌ از مسائل‌ را شامل‌ می‌شد. مردم‌ تگزاس‌ هم‌ بسیار خوب‌ با ما برخورد كردند و آن‌ خاطرات‌ مساعد همیشه‌ با من‌ همراه‌ است‌.»
شادمانی‌ اصلی‌۵۰ سال‌ بعد از اكران‌ «غول‌» خاطرات‌ مورد اشاره‌ تیلور برای‌ سایرین‌ نیز پابرجا است‌ و دلیل‌ دیرپایی‌ فیلم‌ نیز همین‌ است‌ و اگر شادترین‌ و راضی‌ترین‌ موجود و شی‌ء را در این‌ ارتباط‌ بجوییم‌ همان‌ شهر مارفا است‌. شهری‌ كه‌ اگر «غول‌» نبود اصلا وجود نداشت‌.

منبع‌: تگزاس‌ هرالد
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید