شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

باز بوی گل مرا دیوانه کرد


باز بوی گل مرا دیوانه کرد    باز عقلم را صبا بیگانه کرد
بازم از سر تازه شد مستی عشق    بس که بلبل ناله‌ی مستانه کرد
گل چو شمع خوبرویی برفروخت    بلبل بیچاره را پروانه کرد
جان برد از خانه‌ی تن عاقبت    این چنین عشقت که در دل خانه کرد
قصه شیرین عجب افسانه‌یی است    کوهکن خواب اندرین افسانه کرد
خورد خسرو نیست جز غم چاره چیست    چون خدا این مرغ را این دانه کرد
دوش دل در کوی او گم کرده‌ام    دوستان برخاک راهش بنگرید
کور بادا چشمتان گر صبحگاه    پی من آن روی چو ماهش بنگرید


همچنین مشاهده کنید