سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

کار حسن تو رسیدست به جایی که سزد


کار حسن تو رسیدست به جایی که سزد    که به عهدت سخن از یوسف کنعان نرود
باوصال تو ندارم سر بستان و بهشت    هر کرا باغچه‌یی هست به بستان نرود
خسرو خسته که ماندست به دهلی دربند    آه گر زو خبری سوی خراسان نرود
لذت وصل نداند مگر آن سوخته‌یی    که پس از دوری بسیار به یاری برسد
قیمت گل نشناسد مگر آن مرغ اسیر    که خزان دیده بود پس به بهاری برسد
چه کند دل که جفای تو تحمل نکند    که اگر جان طلبی بنده تأمل نکند
وا جبست از دهن غنچه بدوزند بخار    تا در ایام جمالت سخن گل نکند


همچنین مشاهده کنید