جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
واکنش (Reaction)
مسئله واکنش از طريق علم ستارهشناسى و بهخصوص کشف آنها در مورد معادلهٔ شخصي، به روانشناسى وارد شد. معادلهٔ شخصى بهعنوان روش شناخت زمانهاى ادراک، آغاز شد؛ ولى اختراع کرونوسکوپ (۱۸۴۲) و کرونوگراف (۱۸۶۹) بررسى معادلهٔ شخصى مطلق (Absolute Personal Equation) را توسط روش واکنش مقدور ساخت. داندرز (Donders) روش اندازهگيرى واکنشهاى مرکب (Compound Reactions) را اختراع کرد (۱۸۶۸) و وونت از آن، بهعنوان يکى از روشهاى انسانى تحقيق در آزمايشگاه لايپزيگ استفاده کرد. اولين مقالهاى که از آن آزمايشگاه منتشر شد، تحقيقهاى فرايدريک (Friedrich) در مورد زمان عکسالعمل بود که مقارن افتتاح آزمايشگاه در سال ۱۸۷۹ آغاز نموده بود. نه سال بعد، از همان آزمايشگاه (۱۸۸۸) لودويگ لانگ کشف خود دربارهٔ تأثير بازخورد (Attitude) بر زمان واکنش (Reaction Time) را انتشار داد، مقالهاى که از جهتى سرآغاز پژوهشها در روانشناسى بازخورد مىباشد. |
تاريخچهٔ استفادهٔ گستردهتر از آزمايشهاى مربوط به زمان واکنش با فعاليتهاى اش که در وارزبرگ زيرنظر کالپى کار مىکرد، ادامه يافت (۱۹۰۵)، و اساس اين ديدگاه که بازخورد يا دستورالعمل در آزمايشگاه، تأثير بر جريان مضامين هوشيارى (Conscious Content) دارد، شد. در سالهاى ۱۸۸۰ پيروان وونت، تصور مىکردند که آنها زمان فعاليت نورونها را مىسنجند، و اينکه زمان واکنش در ادراک، اندريافت ادراکى و اراده (Will) در حقيقت زمانهائى بودند که مغز به زمان انعکاسهاى ساده (Simple Reflexes) اضافه مىکند. |
مىتوان گفت که انعکاس را استروک (Astruc) در سال ۱۹۳۷ کشف و نامگذارى کرد. رابرت وايت (Robert Whytt) و بعضى ديگر در قرن هجدهم، و مارشال هال و ديگران در قرن نوزدهم به آن علاقهمند بودند. ديوئى در سال ۱۸۹۶ يک روانشناسى کنشى را که عليه يک نهضت بازتابشناسى تحليلى (Analytical Reflexology) تأسيس نمود، ولى روانشناسى کنشي، گرايش به بازتابشناسى داشت. در همان حال، روانشناسى که شامل روانشناسى حيوانى و بازتابشناسى روسها مىشد، در حال تکامل و آمادگى براى انتقال بهصورت رفتارگرائى بود. سؤالى که در اين رابطه مىشد اين بود: که آيا واکنش محرک - پاسخ يکى از فعاليتهاى مغز است؟ |
البته پاسخ 'بله' است؛ اما در آن زمان، مطالب زيادى در مورد واکنش مغز وجود نداشت. البته شناخت راجع به بخشهاى حرکتى مغز موجود بود و نظريهٔ سادهٔ اتصالگرائى (Connectionsim) که سيناپسها را جايگاه يادگيرى دانسته و فرض مىکند که پاسخها به محرکها بهوسيلهٔ ارتباط يا شرطىشدن وصل مىشود. اصطلاحى که بهکار مىبردند، بستگى به زمان و ارجحيت واژه در آن زمان بود. اما در واقع، هيچگونه عصبشناسى (Neurology) يا ديدگاه ارتباطى يا شرطى کردن (Conditioning) وجود نداشت. |
روسها شرطى شدن را يک واقعيت فيزيولوژيک مىدانستند، ولى آنچه را که در مغز رخ مىدهد، مشخص نکردند. نواحى 'ساکت' (Silent Areas) نيمهٔ پيشانى مغز را در يک زمان، 'نواحى ارتباطي' (Association Areas) مىناميدند، بيشتر بدين دليل که هيچ فعاليت ديگرى را به آن نسبت نمىدادند. فرنولوژى تأييد نشده بر پايهٔ منطق عاميانه ژنين فرض مىکرد که پيشانى بلند، نشانهٔ نبوغ بالقوه است. در بخش ديگر، بدين مطلب خواهيم رسيد که تا چه اندازه موضوع شرطى شدن قادر است بدون استفاده از اين نواحى ادامه يابد. ولى همچنان روانشناسى آزمايشگاهى به مطالعهٔ واکنش در 'موجود ميانتهي' (Empty organism) پرداخته است، زيرا هنوز هم دانش کافى و روشنى از اينکه چگونه مغز دقيقاً پاسخ خاصى را به محرک خاصى مىدهد، بهدست نيامده است. |
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
غزه ایران روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
سلامت یسنا آتش سوزی قوه قضاییه تهران بارش باران پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش فضای مجازی
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو
نمایشگاه کتاب سریال کتاب مسعود اسکویی تلویزیون سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه چین اوکراین ترکیه انگلیس نتانیاهو ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تماس تصویری گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
خواب بیمه فشار خون کبد چرب کاهش وزن دیابت