دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تولید چندمحصول


اهميت اين موضوع در بخش کشاورزى بدين ترتيب است که اصولاً زارعين عوامل توليد محدودى مثل زمين در اختيار دارند ولى در عين حال مايل به توليد بيش از يک محصول هستند.
در واقع توليد چند محصول به رابطه محصولات بستگى دارد. گاهى نيز به آن روابط 'رابطه چند محصولي' (Multiproduct Relationship)، گفته مى‌‌شود.
   منحنى امکانات توليد (Production Possibility curve = Production Frontier)
مهم‌ترين مفهوم در رابطه با بحث توليد چند محصول، منحنى امکانات توليد است که بعضاً به آن 'منحنى يا تابع تبديل' (Transformation function)، نيز مى‌گويند. اين منحنى در واقع عبارت از ترکيبات مختلفى از محصولات است که به‌طور کارآ با مقدار معينى نهاده، توليد مى‌شوند. زيرا در حالت چند محصول، افزايش کارآئى معادل با آن است که با مقدار معلومى از عوامل توليد در دسترس، بيشترين مقدار محصولات توليد شود. به بيان ديگر منحنى امکانات توليد، مکان هندسى ترکيبات مختلفى از دو محصول است که در شرايط ثابت (از جمله تکنولوژى معين)، با مقدار معينى نهاده توليد مى‌شود.
اگر فرض کنيم زارعى داراى ۱۰ هکتار زمين است و مى‌تواند تمام زمين خود را به کشت گندم يا ذرت اختصاص دهد، با افزايش سطح زيرکشت گندم، بايستى سطح زير کشت ذرت را کاهش دهد. اين در حالى است که علاوه بر مقدار معين زمين، سطح تکنولوژى توليد نيز ثابت است. با اعمال اين فرض، زارع موردنظر قادر است تمام زمين را به کشت گندم و يا ذرت اختصاص داده و از ديگرى اصلاً توليد نکند. همچنين او مى‌تواند ترکيبات متفاوتى از اين دو محصول را توليد کند. يعنى بخشى از زمين موجود را به کشت گندم و مابقى را به کشت ذرت اختصاص دهد. پس عملاً مى‌توان محصولات را جانشين يکديگر نمود.
در نمودار زير نمونه‌اى از يک منحنى امکانات توليد نشان داده شده است. نقاط A و H سطوح مختلفى از دو محصول Y1 و Y2 را نشان مى‌دهد که در زمينى به وسعت ۱۰ هکتار و براى سطح معينى از دو نهاده نيروى کار و ماشين‌آلات به‌دست مى‌آيد. نقطه A بيانگر تخصص (Specialization)، در کشت محصول Y1 ست. اما ترکيب H بيانگر تنوع (Diversification)، در کشت است. زيرا به ميزان OY11 از محصول Y1 و OY21 از محصول Y2 را بيان مى‌کند. اما آيا ترکيب H يک نقطه کارآ است؟ بديهى است که جواب منفى است. زيرا با مقدار نهاده‌اى که ترکيب H به‌کار برده مى‌توان نقطه‌اى مثل C واقع برروى منحنى انتخاب کرد و از طريق آن، مقدار بيشترى از هر دو محصول را توليد نمود. به اين نقطه و ساير ترکيباتى که واقع در محدوده بين منحنى و دو محور هستند. نقاط 'غيرکارآ' اطلاق مى‌شود. البته کارآ نبودن نقاط زير منحني، از نقطه‌نظر فنى يا تکنيکى است.
در رسم منحنى امکانات توليد به‌طور ضمنى فرض‌هاى زير منظور گرديده است:
۱. سطح تکنولوژى ثابت است. تغيير در تکنولوژى باعث جابه‌جائى منحنى مى‌شود.
۲. نهاده‌هاى توليد در سطح اشتغال کامل به‌کار مى‌روند. در غير اين صورت ترکيب حاصله در زير منحنى واقع خواهد شد.
تابع امکانات توليد به فرم رياضى زير قابل تعريف است:
  -
.x ) Y1 = f ( Y2
که در آن X بيانگر مقدار معينى نهاده است. مثلاً توابع زير نمونه‌اى از امکانات توليد را نشان مى‌دهند.
Y1 = - ( 1/4 ) (Y22 ) - ( 1/2 ) ( Y2 ) + 42
Y2 = - ( 1/5 ) ( Y12 - ( 3/5 ) ( Y1 ) + 26
ملاحظه مى‌گردد که در اين تابع، يکى از محصولات به‌عنوان متغير وابسته، تابعى از مقادير محصول ديگر است.
ترکيبات مختلف محصولات که به‌طور کارآ يا مقدار معينى عامل توليد به‌دست مى‌آيند. منحنى امکانات توليد است. در حالت کلى با افزايش يک محصول، بايستى محصول ديگر را کاهش داد. البته اين امر بستگى به روابط بين محصولات دارد. علاوه بر اين ترکيبات زير منحنى نقاط غيرکارآ هستند.


همچنین مشاهده کنید