دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

زآتش اندیشه جانم سوخته است


زآتش اندیشه جانم سوخته است    وز تف یارب دهانم سوخته است
از فلک در سینه‌ی من آتشی است    کز سر دل تا میانم سوخته است
سوز غمها کار من کرده است خام    خامی گردون روانم سوخته است
شعله‌های آه من در پیش خلق    پرده‌ی راز نهانم سوخته است
دولتی جستم، وبالم آمده است    آتشی گفتم، زبانم سوخته است
دیده‌ای آتش که چون سوزد پرند    برق محنت همچنانم سوخته است
شعر من زان سوزناک آمد که غم    خاطر گوهر فشانم سوخته است
در سخن من نایب خاقانیم    آسمان زین رشک جانم سوخته است


همچنین مشاهده کنید