پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

وقتی خوشست ما را لابد نبید باید


وقتی خوشست ما را لابد نبید باید    وقتی چنین به جانی جامی خرید باید
ما را نبید و باده از خم غیب آید    ما را مقام و مجلس عرش مجید باید
هر جا فقیر بینی با وی نشست باید    هر جا زحیر بینی از وی برید باید
بگریز از آن فقیری کو بند لوت باشد    ما را فقیر معنی چون بایزید باید
از نور پاک چون زاد او باز پاک خواهد    و آنک از حدث بزاید او را پلید باید
اما چو قلب و نیکو ماننده‌اند با هم    پیش چراغ یزدان آن را گزید باید
بر دل نهاد قفلی یزدان و ختم کردش    از بهر فتح این در در غم طپید باید
سگ چون به کوی خسبد از قفل در چه باکش    اصحاب خانه‌ها را فتح کلید باید
سالی دو عید کردن کار عوام باشد    ما صوفیان جان را هر دم دو عید باید
جان گفت من مریدم زاینده جدیدم    زایندگان نو را رزق جدید باید
ما را از آن مفازه عیشیست تازه تازه    آن را که تازه نبود او را قدید باید
ای آمده چو سردان اندر سماع مردان    زنده ز شخص مرده آخر بدید باید
گر زانک چوب خشکی جز ز آتشی نخنبی    ور زانک شاخ سبزی آخر خمید باید
آن ذوق را گرفتم پستان مادر آمد    بنهاد در دهانت آخر مکید باید
خامش که در فصاحت عمر عزیز بردی    در روضه خموشان چندی چرید باید
ای شمس حق تبریز در گفتنم کشیدی    روزی دو در خموشی دم درکشید باید


همچنین مشاهده کنید