دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

ارتباطات انسانی در مدل اسمیت (۳)


هنرمندان دريافته‌اند که تصاوير مى‌توانند احساسات را به نحو مستقيم و همگانى‌ترى منتقل کنند. به همين دليل است که کتاب‌ها از صرف نوشتهٔ ساده به استفاده از جدول و گرافيک گرايش پيدا کرده‌اند. زيرا تصاوير گرافيکى دربرگيرندهٔ مقادير عظيمى اطلاع هستند که بيننده را قادر مى‌سازد به آنها توجه کند و اين اطلاعات را دريافت دارد. (Smith,1988,p8)
اسميت دربارهٔ اصطلاح ديگرى تحت عنوان مقررات انتقال اطلاعات مى‌نويسد:
'قوانين رمزگذارى در هر شخصى مى‌تواند متفاوت با ديگرى باشد. اغلب ما از طريق مکالمهٔ تلفنى افراد مى‌توانيم به هويت آنها پى ببريم. مثلاً ما هويت يک دوست را به‌وسيلهٔ نشانه‌هائى از تن صدا، کلماتى که انتخاب مى‌کند و شيوه‌هاى مکالمهٔ او تشخيص مى‌دهيم. اينها همان مقررات انتقال اطلاعات هستند. مشابه همين مقررات، براى نوشته‌ها، گرافيک‌ها، اشياء و غيره نيز وجود دارد. نوع لباس و اتومبيلى که استفاده مى‌کنيم برخى از رمزگذارى‌هاى رفتارى است.'
(behavioral encoding) اسميت در مورد ساخت‌ها و فراگردهاى ارتباطى مى‌نويسد: 'يک سيستم ارتباطى داراى ساختى است که براى انجام دادن انواع خاصى از ارتباط شکل گرفته است. وظيفهٔ اصلى يک سازمان در برقرارى و حفظ و يا از بين بردن حلقه‌هاى ارتباطى در زمان‌هاى مناسب به‌عهدهٔ ساخت ارتباطى است. مثلاً يک سازمان براى پرداخت حقوق کارکنان خود از يک سرى اطلاعات خاص استفاده مى‌کند. اين پيام‌ها در تمامى خطوط سازمانى به‌ويژه در زمان‌هاى معينى از سال آمد و شد دارد و از آنها در بسيارى از جلسات، بخش‌نامه‌ها، ترتبيات ادارى و ليست‌هاى حقوق استفاده مى‌کنند.' (Smith,1988,p9)
اسميت پس از اشاره به تأثير پارازيت و تحريف (distortion) روى انتقال اطلاعات مى‌گويد که شيوهٔ اوليه براى جلوگيرى از پارازيت، در انزواء قرار دادن آن و رهائى از اطلاعات نامربوط است. او در انزواء قرار دادن پارازيت را حذف حلقه‌هاى غير مربوط اطلاعاتى مى‌داند و توضيح مى‌دهد که حذف کلى يک پارازيت غيرممکن به‌نظر مى‌رسد اما پارامتر مهم، ميزان و نسبت اطلاعات مربوط به پارازيت است. اسميت مفهوم تحريف را، با اشاره به همان بازى خاصى که در ايران نيز رسم است نشان مى‌دهد. در آن بازي، فردى مطالبى را به ديگرى مى‌گويد و ديگرى آن را براى شخص سومى نقل مى‌کند و به همين ترتيب تا نفر آخر و بعد معلوم مى‌شود که دريافت نفر آخر با آنچه نفر اول گفته است چقدر تفاوت دارد.
اسميت دربارهٔ سيستم وابستگى گروهى (احساسي) مى‌نويسد: 'ما با افراد مختلف به شيوه‌هاى مختلف ارتباط برقرار مى‌کنيم. شيوهٔ ارتباطى ما با دوستانمان مشابه دشمنان ما نيست. چراکه ما دربارهٔ هر يک از آنها احساسات متفاوتى داريم. سيستم وابستگى نقش يک سيستم ايمنى را ايفاء مى‌کند که پيامى را اعتبار مى‌بخشد يا اطلاعاتى را مى‌افزايد يا اطلاعات ديگرى را دور مى‌ريزد. اين وابستگي، مردم را موظف مى‌کند که دور هم جمع شوند و حالتى منسجم و معنى‌دار در زندگى فراهم مى‌کند. گروه‌هائى را ايجاد مى‌کند با محيطى عاطفى در اطراف آن. افراد تشکيل‌دهندهٔ يک چنين محيطى به نوبهٔ خود گاهى نگران هستند، زمانى اعتماد به نفس دارند، زمانى بر هر چيز صحه مى‌گذارند، برخى اوقات سازنده و گاهى غيرسازنده هستند. اين احساسات بر آنچه ما مى‌دهيم و بر نحوهٔ اجراء آن تأثير مى‌گذارد. اين احساسات در گروه نفوذ کرده و مى‌تواند آن را مسموم کند يا قوت ببخشد.' (Smith,1988,p10)
مبحث ديگرى که اسميت در مدل خود مطرح مى‌کند موضوع سيستم دانش‌هاى گروهى يا حافظه است. مى‌گويد:
'دانش مشتمل است بر رسميت دادن به عواملى که در يک شبکه با يکديگر مرتبط هستند. کاردانش (Knowledge work) يک شبکه را با هدفى خاص، ساخت مى‌دهد. يک سيستم دانش، مثلاً يک تخصص مهندسى دلالت دارد بر تجمع عوامل اطلاعات همراه، مرتبط و مفيد براى آن قسم از کار. ضمن آنکه کار علمى خود سازندهٔ دانش آينده است. دانش ممکن است در حافظهٔ فردي، کتاب‌ها، مجلات و يادداشت‌ها جاى گيرد. يک تغذيه‌کننده اصلى تلفن majir telephone supplier)،۶۵) ميليون بيت (byte) اطلاعات دارد. يک کتاب در حدود دو ميليون و يک مغز انسان پنجاه‌ساله در حدود يک هزار ميليون بيت حافظه دارد. ما از انبان اطلاعات لبريز هستيم. دانش در حافظه خانه گزيده است. چه در حافظهٔ فردى و چه حافظهٔ گروهي.
گروه‌ها دانش را در سيستم آرشيو و اسناد تاريخى يا حافظهٔ فردى اعضاء گروه ذخيره مى‌کنند. حافظه اساس ادراک و ارتباط است زيرا بدون حافظه ادراک وجود ندارد. سيستم‌هاى حافظهٔ مؤثر بايد داراى دو ويژگى باشند. محتواء آنها بايد قابل ذخيره کردن و بازخوانى ساده باشد. در طراحى کامپيوتر نيز هدف آن است که ميزان ذخيره‌سازى اطلاعات را همراه با سرعت بازخوانى آن توسعه داد. همين هدف در مورد حافظهٔ يک جامعه يا حافظهٔ مربوط به فعاليت‌هاى شخصى چه در راستاى حافظهٔ کوتاه‌مدت و چه حافظهٔ بلندمدت بايد رعايت شود. اگر بتوان در اين مورد موفق شد، دستيابى به محيط آزاد از پارازيت (nois-free) ممکن مى‌شود. يک سيستم حافظه، محيط را براى تفکر مهياء مى‌کند. حافظه حاوى دانش و کار عملى است. دورهٔ بعدى يا عصر پس از صنعت کامپيوتر، عصرى است که روش‌هاى در دسترس اطلاعات توسعه مى‌يابد. عصرى است که شيوه‌هاى انبان کردن و بازخوانى حافظه مشتمل بر استراتژى‌هائى که به‌منظور دستيابى به ساختى در دسترس و مفيد و فرموله شده باشد توسعه خواهد يافت.' (Smith,1988,p11)
بحث ديگرى که اسميت در مدل خود به آن اشاره مى‌کند اطلاعات در چند فرد (multiple individuals) است او مى‌نويسد: 'حافظه گروهى در محيط دانش مشتمل است بر نسبت دانش هر فرد که ممکن است در دسترس ساير افراد گروه باشد. در سمت چپ مدل شمارهٔ 6 دانش يک فرد در داخل يک بيضى نشان داده شده است. در سمت راست آن مدل، دانش سه فرد ديده مى‌شود که لبه‌هاى آنها روى يکديگر افتاده است.


همچنین مشاهده کنید