شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

گر به کوه اندر پلنگی بودمی


گر به کوه اندر پلنگی بودمی    سخت فک و تیز چنگی بودمی
گه پی صید گوزنی رفتمی    گاه در دنبال رنگی بودمی
گاه در سوراخ غاری خفتمی    گاه بر بالای سنگی بودمی
صیدم از کهسار و آبم ز آبشار    فارغ از هر صلح و جنگ بودمی
گه خروشان بر کران مرغزار    گه شتابان زی النگی بودمی
یا به ابر اندر عقابی گشتمی    یا به بحر اندر نهنگی بودمی
بودمی شهدی برای خویشتن    بهر بدخواهان شرنگی بودمی
ایمن از هر کید و زرقی خفتمی    غافل از هر نام و ننگی بودمی
نه مرید شیخ و شابی گشتمی    نه اسیر خمر و بنگی بودمی
ور اسیر دام و مکری گشتمی    یا خود آماج خدنگی بودمی
غرقه در خون خفتمی یا در قفس    مانده زیر پالهنگی بودمی
مر مرا خوشتر که در این دیولاخ    خواجه‌ی با ریو و رنگی بودمی


همچنین مشاهده کنید