دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

در ملک لایزالی دیدم من آنچه دیدم


در ملک لایزالی دیدم من آنچه دیدم    از خود شدم مبرا، وانگه به خود رسیدم
در خلوتی که ما را با دوست بود آنجا    گفتم به بی‌زبانی، بی گوش هم شنیدم
خورشید وحدت اینک از مشرق وجودم    طالع شده است، ازان من چون ذره ناپدیدم
باری، دری که هرگز بر کس نشد گشاده    سر ازل مرا داد، از لطف خود، کلیدم
چون محو گشتم از خود همراه من عراقی    بر آشیان وحدت بی‌بال و پر پریدم


همچنین مشاهده کنید