دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

چه بود گر نقاب بگشایی؟


چه بود گر نقاب بگشایی؟    بی‌دلان را جمال بنمایی؟
مفلسان را نظاره‌ای بخشی؟    خستگان را دمی ببخشایی؟
عمر ما شد، دریغ! ناشده ما    بر سر کوی تو تماشایی
با وصالت نپخته سودایی    از فراغت شدیم سودایی
چه توان کرد؟ یار می‌نشنوی    هیچ باشد که یار ما آیی؟
جان را به چهره شاد کنی؟    دل ما را به غمزه بربایی؟
بی تومان جان و دل نمی‌باید    دل ما را به جان تو می‌بایی
پرده بردار، تا سر اندازیم    به سر کوی تو، ز شیدایی
ور بر آنی که خون ما ریزی    غمزه را حکم کن، چه می‌پایی؟
مفلسانیم بر درت عاجز    منتظر گشته تا چه فرمایی؟
چون عراقی امید در بسته    تا در بسته، بو که، بگشایی


همچنین مشاهده کنید