یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

زین تنگنای وحشت اگر باز رستمی


زین تنگنای وحشت اگر باز رستمی    خود را به آستان عدم باز بستمی
گر راه بر دمی سوی این خیمه‌ی کبود    آنگه نشستمی که طنابش گسستمی
ور دست من به چرخ رسیدی چنان که آه    بند و طلسم او همه درهم شکستمی
گر ناوک سحرگه من کارگر شدی    شک نیستی که گرده‌ی گردون بخستمی
این کارهای من که گره در گره شده است    بگشادمی یکایک اگر چیره دستمی
جستم میان خلق سلامت نیافتم    ور بوی بردمی به کران چون نشستمی
امروز شوخ چشمان آسوده خاطرند    من شوخ چشم نیستم ای کاش هستمی
از آسمان بیافتمی هر سعادتی    گر زین نحوس خانه‌ی شروان بجستمی
خائیده‌ی دهان جهانم چو نیشکر    ای کاش نیشکر نیمی من کبستمی
خاقانی گهر سخنم ور نبودمی    از جورهای بد گهران باز رستمی


همچنین مشاهده کنید