دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تجدید حیات طبیعی


زمانى از بذرافشانى سبک درختان (Anflug) ياد مى‌کنيم که مسأله مربوط گردد به بذرافشانى بعضى از گونه‌هاى نباتي، از قبيل نوئل، کاج، توس، صنوبر ترمولا، توسکا، و غيره (به‌طور کلى بذرافشانى طبيعى به‌وسيلهٔ درخت) که بذر آنها از درخت مادرى به قسمت‌هاى مختلف پراکنده شده و در نتيجه باعث به‌وجود آمدن نهال‌هاى جوان گردد. برعکس زمانى از بذرافشانى سنگين ياد مى‌شود که نهال‌هاى جوان از بذور سنگين و بزرگ بعضى از گونه‌هاى نباتى مانند راش، بلوط، نراد، گردو و غيره به وجود آيند. توليد نهال به‌صورت بذرافشانى سبک و سنگين فقط زمانى حاصل مى‌شود که درختان بذرده (مادري) هم‌جوار با گونه‌هاى درختى مناسب منطقه باشند و همچنين بذور موجود بتوانند بستر کاشت مناسبى را براى خود پيدا نمايند. بدين‌جهت در اين مورد وضعيت و موقعيت هوموس منطقه نقش مهم و بزرگى را ايفاء مى‌نمايد اين بدان معنى است که مشخص شود که آيا سطح خاک سالم است و جوانهٔ بذر مى‌تواند در خاک موجود ظاهر شود و رشد نمايد يا اين که در هومس خام و يا هوموس قارچ‌دار محکوم به فنا است و از رشد باز مى‌ايستد. در مواقعى که وضع هوموس نامناسب باشد مى‌توان در اثر خراش دادن به زمين کمک مؤثرى را در بهبود جوانه‌زدن به عمل آورد و عمل مذکور را مى‌توان به دو طريق انجام داد:
۱. به‌وسيلهٔ دست
۲. توسط ماشين
عمل خراش دادن اگر به‌وسيلهٔ دست انجام پذيرد مى‌توان از جنگل‌ها و ميله‌هاى مخصوص جنگل‌کارى و يا فوکاى آهنى استفاده نمود. امروزه ماشين‌الات آماده نمودن زمين جنگل تکامل زيادى يافته‌اند و وسايل مختلفى در اين خصوص به وجود آمده‌اند از قبيل: ماشين تراش جنگل، خيش و سپرها و چنگگ‌هاى بسيار قوي. از طرفى مته‌هاى چاله‌زن نيز مى‌توانند خدمات ارزنده‌اى را ارائه دهند.
بديهى است در کنار بستر کاشت وجود آب و هواى منطقه‌اى نيز بسيار سرنوشت‌ساز است، زيرا بستر کاشت از آن به‌خوبى استفاده مى‌نمايد ولى در صورتى که جوانه و نهال تازه روئيده در اثر تابش شديد نيم‌روز سوخته شود بالاخره از بين خواهد رفت.البته خصوصيات گونه‌هاى درختى کاملاً متفاوت مى‌باشند.
درختان پيش‌آهنگ خود از طرف طبيعت مشخص شده‌اند و مى‌توانند در مناطق و زمين‌هاى آزاد و باز گسترش يافته استقرار يابند. بذور آنها به راحتى جوانه، مى‌رويند و جوانه و نهال‌هاى کوچک آنها در مقابل حرارت شديد، سرما و خشکى کاملاً مقاوم مى‌باشند به‌طورى که بدون هرگونه حفاظت و حمايت خاصى مى‌توانند در منطقه استقرار يافته به سرعت رشد و نمو يابند. به اين گروه درختان گونه‌هائى از قبيل توس، صنوبر ترمولا، کاج و لاريکس تعلق دارند. پراکنش بذور اين‌گونه درختان مى‌تواند از حاشيهٔ منطقه مجاور انجام پذيرد (لاريکس، کاج سيلوستر). خوشبختانه کاج سيلوستر و لاريکس داراى ريشه‌هاى عميق مى‌باشند و به‌خوبى مى‌توانند در مناطق باز و آزاد مقاومت نمايند. به‌منظور انتخاب درختان مادرى نمى‌توان خيلى دقيق اقدام نمود زيرا خصوصيات و صفات درختان تا حد بسيار زيادى به خوّاص ارثى و ژنتيکى آنها بستگى دارد و براى حفاظت و حمايت و نگهدارى درخت موردنظر (درخت مادري) مى‌توان فقط بهترين را انتخاب و حفظ نمود.
جهت حفظ درختان مادري، نگهدارى ۴ تا ۵ درخت درجهٔ يک در هکتار کافى به نظر مى‌رسد و زمانى اقدام به قطع آنها گردد که مطمئن باشيم به‌ اندازهٔ کافى بذرهاى خود را پراکنده نموده‌اند و از گونهٔ درختى مذکور به‌قدر کافى در منطقه موجود مى‌باشد. بدين جهت در مورد مسألهٔ فوق هميشه مواجه با تجديد حيات طبيعى مضاعف مى‌باشيم. زيرا مناطق جنگلى خالص و يک‌دست از گونهٔ به فرض کاج سيلوستر و يا لاريکس و يا حتى توس و يا صنوبر ترمولا موردپسند نيست و بايد از جنگل‌هاى خالص و بارآوردن آن بپرهيزيم.
در مقابل تودهٔ جنگلى پيشاهنگ مقاوم که جمعاً از گونه‌هاى روشنائى‌پسند مى‌باشند. درختانى وجود دارند که سايه‌پسند هستند و احتياج به حفاظت و حراست خاصى دارند و حساس نيز مى‌باشند. اين درختان طبيعتاً و ذاتاً نيازمند آن هستند که در زير درختان مادرى رشد و نمو يابند و بدين‌صورت است که از خطرات و صدمات حاصل از شدت گرما، يخ و خشکى مصون خواهند ماند. در نتيجه مشخص مى‌گردد که درختان مذکور بايد به‌طورکلى به مدت بسيارکم در معرض نور قرار بگيرند ولى در عوض داراى کيفيت بسيار مناسب مى‌باشند و قابل انعطاف‌پذيرى خوبى دارند. نهال‌هاى جوان از گونه‌هاى درختى فوق در مقابل سايه بسيار مقاوم مى‌باشند ولى در عوض احتياج به‌رطوبت و برودت مناسب دارند و لازم است در مقابل يخ‌زدگى حفظ گردند.
درختان مادرى (بايد سعى گردد تنه‌هاى عارى از عيب و نقص با تاج‌پوششى مناسب حفظ گردند، تنه‌هاى ناقص و سُست و ضعيف مثمرثمر نيست و ارزشى براى تربيت نسل آنها وجود نخواهد داشت)


همچنین مشاهده کنید