دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

هر سر که به سودای خط و خال تو افتد


هر سر که به سودای خط و خال تو افتد    چون سایه همه عمر به دنبال تو افتد
واقف شده از حال شهیدان تو در حشر    هر دیده که بر نامه‌ی اعمال تو افتد
آن چشم که بندد نظر از منظر خورشید    چشمی است که بر جلوه‌ی تمثال تو افتد
آن کار که جز دادن جان چاره ندارد    کاری است که با غمزه‌ی قتال تو افتد
هر کس که خبر شد ز گرفتاری من گفت    بیچاره اسیری که به احوال تو افتد
ای مرغ دل ار باخبر از لذت دامی    می‌کوش به حدی که پر و بال تو افتد
ای خواجه گر این است طبیب دل عشاق    مشکل که به فکر دل بدحال تو افتد
فالی بزن ای دل ز پی دولت وصلش    باشد که خود این قرعه به اقبال تو افتد
از شعله‌ی آه تو فلک سوخت فروغی    آتش به سراپرده‌ی آمال تو افتد


همچنین مشاهده کنید