پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ای ز چشمت رفته خواب از چشم خواب


ای ز چشمت رفته خواب از چشم خواب    وآب رویت برده آب از روی آب
از شکنج زلف و مهر طلعتت    تاب بر خورشید و در خورشید تاب
بینی ار بینی در آب و آینه    آفتاب روی و روی آفتاب
بر نیندازی بنای عقل و دین    تا ز عارض برنیندازی نقاب
تشنگان وادی عشقت ز چشم    بر سر آبند و از دل بر سراب
پیکرم در مهر ماه روی تو    گشته چون تار قصب بر ماهتاب
زلف و رخسارت شبستانست و شمع    شکر و بادام تو نقل و شراب
خواب را در دور چشم مست تو    ای دریغ ار دیدمی یک شب بخواب
بسکه خواجو سیل می‌بارد ز چشم    خانه صبرش شد از باران خراب


همچنین مشاهده کنید