یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ای ترک پریچهره بدین سلسله موئی


ای ترک پریچهره بدین سلسله موئی    شرطست که دست از من دیوانه بشوئی
بر روی نکو این همه آشفته نگردند    سریست در اوصاف تو بیرون ز نکوئی
طوبی نشنیدیم بدین سرو خرامی    خورشید ندیدیم بدین سلسله موئی
ای باد بهاری مگر از گلشن یاری    وی نفحه‌ی مشکین مگر از طره اوئی
انفاس بهشتی که چنین روح فزائی    یا نکهت اوئی که چنین غالیه بوئی
گر بار دگر سوی عراقت گذر افتد    زنهار که با آن مه بی‌مهر بگوئی
کای جان و دلم سوخته از آتش مهرت    آگاه نی از من دلسوخته گوئی
بوی جگر سوخته آید بمشامت    هر ذره ز خاک من مسکین که ببوئی
در نامه اگر شرح دهم قصه شوقت    کلکم دو زبانی کند و نامه دو روئی
در خاک سر کوی تو گمشد دل خواجو    فریاد گر آن گمشده را باز نجوئی


همچنین مشاهده کنید