دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

گه، گى


گهر چگونه توان يافت جز به کان کندن (خاقانى)
رک: نابرده رنج گنج ميسّر نمى‌شود
گَهِ لقمه کوشش گِه سجده خواب (اميرخسرو دهلوى)
رک: وقت خوردن قُلچماقم يا على موسى‌الرضا، وقت کار کردن چلاقم يا على موسى‌الرضا
گهى گرگ بايد بُدَن گاه ميش٭
نظير:
هميشه به نرمى تو تن در مده (سعدى)
ـ شُل بدهى سفت مى‌خورى
٭ تو را کارهاى بزرگ است پيش .......................... (فردوسى)
  گيرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل (سعدى)
رک: آدمى را نسبت به هنر بايد، نه پدر
گيرم که خدا جامه دهد کو اندام؟
نظير:
    هر چه هست از قامت ناساز بى‌اندام ماست (حافظ)
    ـ جامه کى زينت دهد اندام نازيبنده را؟
    ـ هر که را سر کم از کلاه بوَد بر سرِ او کله گناه بوَد (سنائى)
    ـ قبا گيرم نيفلنجم٭ بقا کو؟
      ٭ از مصدر 'فلنجيدن' به معنى گرد آوردن، اندوختن
  گيرم که خر کند تن خود را به شکل گاو  کو شاخ بهرِ دشمن و کو شير بهرِ دوست (صادق گاو اصفهانى)
    نظير: گيرم که مارچوبه کند تن به شکل مار کو زهر بهرِ دشمن و کو مُهره بهر دوست (خاقانى)
 
گيرم که مارچوبه کند تن به شکل مار کو زهر بهرِ دشمن و کو مهره بهرِ دوست ٭ (خاقانى)
 
    نظير: گيرم که خر کند تن خود را به شکل گاو کو شاخ بهرِ دشمن و کو شير بهرِ دوست (صادق گاو اصفهانى)
      ٭ صورت کامل‌تر شعر چنين است:
خاقانيا کسان که طريق تو مى‌روند زاغند و زاغ را روش کبک آرزوست
گيرم که مارچوبه کند تن به شکل مار  کو زهر بهرِ دشمن و کو بهرِ دوست؟
صادق ملاّ رجب که از شعراى اواخر قرن سيزدهم هجرى است و مردى لوده و بذله‌گو و شوخ‌طبع بوده و خود را 'صادق گاو' مى‌ناميده، به تقليد از خاانى چنين سروده است:
اى صادق، آن کسان که طريق تو مى‌روند مانا خرند و خر هنر گاوش آرزوست
گيرم که خر کند تن خود را به شکل گاو کو شاخ بهرِ دشمن و کو شير بهرِ دوست؟


همچنین مشاهده کنید