یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

کسی کو دل بر جانان ندارد


کسی کو دل بر جانان ندارد    دلی دارد ولیکن جان ندارد
هر آنکو با سر زلف سیاهش    سری دارد سر و سامان ندارد
ز غرقاب غمش کی جان توان برد    که دریا نیست کان پایان ندارد
بهر موئی دلی دارد ولیکن    ز چندین دل غمی چندان ندارد
قمر گفتم چو رویش دلفروزست    ولیکن چون بدیدم آن ندارد
نسیم باغ جنت چون عذارش    گلی در روضه‌ی رضوان ندارد
چو قدش باغبان گر راست خواهی    خرامان سرو در بستان ندارد
ترا با مه کنم نسبت ولی ماه    شکنج زلف مشک افشان ندارد
چه درمان خواجو ار در درد میری    که درد عاشقی درمان ندارد


همچنین مشاهده کنید