دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

پشت بر یار گمان ابرو ما نتوان کرد


پشت بر یار گمان ابرو ما نتوان کرد    خویشتن را هدف تیر بلا نتوان کرد
کشته‌ی تیغ ملامت برضا نتوان شد    حذر از ضربت شمشیر قضا نتوان کرد
گر چه از ما بخطا روی بپیچید و برفت    ترک آن ترک ختائی بخطا نتوان کرد
قامتش را به صنوبر نتوان خواندن از آنک    نسبت سرو خرامان بگیا نتوان کرد
باغبان گومکن افغان که بهنگام بهار    مرغ را از گل صد برگ جدا نتوان کرد
گر نخواهی که رود دانش و هوش تو برود    گوش بر زمزمه‌ی پرده‌سرا نتوان کرد
گر به خنجر زندم روی نتابم ز درش    زانکه با او بجفا ترک وفا نتوان کرد
گو بشمشیر بکش یا ز کمندش برهان    صید را این همه در قید رها نتوان کرد
نام خواجو برآن خسرو خوبان که برد    زانکه درحضرت شه یاد گدا نتوان کرد


همچنین مشاهده کنید