جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

راز آن خیزش و این سکوت!


راز آن خیزش و این سکوت!
یکصد ماه پیش در اسفند ماه ۷۸، یک دادگاه در بلژیک با صدور حکمی خواستار دستگیری اکبر هاشمی رفسنجانی شد و این حکم را به پلیس آن کشور ابلاغ کرد. هنوز ساعاتی از صدور حکم و انتشار خبر آن نگذشته بود که نهادهای رسمی، احزاب گوناگون و تریبون‌داران مختلف در ایران به پا خاستند و به صورت یکپارچه، صدور این حکم را محکوم کردند. نخستین نهاد رسمی که اقدام بلژیک را محکوم کرد شــورایعــالـی امنیـت ملـی بـود که وزارت امور خارجه را به پیگیری موضوع موظف نمود. از میان احزاب رسمی کشور جبهـه مشارکت پیشتاز حرکت اعتراضی گردید و اقدام دادگــــاه بلــــژیـــک را حـــرکـتـــی در راستــای تخــریــب روابـط روبـه‌پـیـشـرفـت ایـران و اروپـا دانـسـت. اطـلاعـیه شدیداللحن جبهه مشارکت در حمایت از جایگاه حقیقی و حقوقی آقای رفسنجانی از آن جهت اهمیت داشت که تنها چند روز پس از تـلاش هـمفکران آن تشکل سیاسی برای جلــوگیـری از راه یـافتـن رفسنجـانـی بـه مجلـس ششـم صـادر می‌شد. پس از آن، نـهـادهـا و احـزاب دیـگـر نـیـز بـه میدان آمدند و در اطـلاعـیـه‌هـایـی کـه دارای نـقاط مشترک فراوان بود به محکومیت اقدام بلژیک پرداختند.
در آن روز، هم قـوه قـضـائـیـه، هـیـئت دولت، سپاه پـاسـداران، ۱۸۷ نفر از نمایندگان مجلس پنجم، شورای نگهبان، بنیاد ۱۵ خرداد و... دستگاه قضایی بلژیک را مورد انتقاد قرار دادند و هم احزاب و تشکل‌های مختلف اصلاح طلب و اصولگرا همچون خانه کارگر، حزب همبستگی، حزب کارگزاران، حزب اسلامی کار، جامعه روحانیت مبارز، جـامعه مدرسین حوزه علمیه قم. چهره‌های سرشناس وابسته به جناح‌های گوناگون همچون علی اکبرناطق نوری و حسن روحانی – رئیس و نایب رئیس وقت مجلس –جواد لاریجانی رئیس مرکز پژوهش‌ها در مجلس پنجم، معـاون حـزب مـوتلفـه، سیدهادی خامنه‌ای، عزت الله سحابی، هاشم آغاجری، حسن غفوری‌فرد، محسن آرمین و دهها چهره سیاسی نیز به همراه خطبای جمعه در سراسر کشور، با قاطعیت در برابر اقدام دادگاه بلژیکی موضع‌گیری کردند. همین ایستادگی و اعلام موضع هماهنگ، مقام‌های رسمی بلژیک را ناچار ساخت تا در صدد رفع و رجوع موضوع برآیند و نهایتاً نیز اصل داستان را تکذیب کردند!
آنچه که بنابر اعلام دکتر احمدی نژاد، ۸ سال بعد از آن تاریخ یعنی در اسفند ماه ۸۶ در جریان سفر او به عراق به وقوع پیوست اگر از لحاظ اهمیت، بالاتر از حکم دادگاه بلژیکی نباشد حداقل همتراز آن است. اگر چه هم تلاش برای ترور، بسیار رذیلانه‌تر از صدور حکم جلب است و هم جایگاه حقوقی رئیس جمهور از ریاست مجمع تشخیص مصلحت بالاتر می‌باشد. با توجه به توضیحات فوق می‌توان این سوال را مطرح کرد که <چه چیزی باعث شده است که حتی یک نفـر یا یکی از دستگاههایی که در اسفند ماه ۷۸ آنگونه به میدان آ‌مدند، این بار حاضر نشدند به محکومیت امریکا بپردازند؟> راه دور نرویم! رئیس جمهور حتماً به خاطر دارد کـه ۹ مـاه قبـل، پـس از اهـانـت رئیـس دانشگاه کلمبیا همه مقامات کشوری و لشکری، با زیرپا گذاشتن پروتکل‌های رایج، به هنگام بازگشت احمدی‌نژاد به ایران، به فرودگاه رفتند و استقبالی بی‌نظیر از او به عمل آوردند. پس چرا امروز هیچ یک از معترضان به رئیس دانشگاه کلمبیا، اقدام دولت امریکا برای ربودن و ترور احمدی نژاد را محکوم نمی‌کنند و وزارت خـارجـه را بـرای پـیـگـیـری رسـمـی این موضوع، تحت فشار نمی‌گذارند؟ آیا دولت بلژیک از امریکا خبیث‌تر بود یا آنکه جایگاه رفسنجانی بسیار بالاتر از احمدی نژاد است؟ قاعدتاً طرفداران رئیس جمهور، به هیچ یک از دو پرسش فوق، پاسخ مثبت نمی‌دهند. لذا علت سکوت اخیر را باید در جای دیگری جستجو کرد.
نگارنده بر این باور است که حتی جدی‌ترین منتقدان احمدی نژاد نیز در برابر تلاش برای هر نوع اهانت یا صدمه به او، بی تفاوت نیستند. همانطور که پـس از اقـدام مـبتذل رئیس دانشگاه کلمبیا، عطاءالله مهاجرانی با حامیان داخلی رئیس جمهور همنوایی کرد و فرد اهانت کننده را مورد حمله قرار داد. پس اگر امروز قلم یا زبانی برای محکـومیـت اقـدام امـریکـا به حرکت در نمی‌آید، بازتاب اعتراضی است که به مناسبت‌های دیگر و توسط افراد وابسته به جناح‌های گوناگون بیان شده است. این اعتراض، مرتبط با نگرانی‌های فزاینده‌ای است که در خصوص برخی منابع خبری و مشاوران رئیس جمهور وجود دارد. هفته گذشته یک نماینده اصولگرای مجلس – که تا چند ماه قبل از جدی‌ترین حامیان رئیس جمهور بود – گفت: <عامل برخی سخنان رئیس جمهور، مشاوره‌های نادرست است.> قبل از او نیز برخی از سیاستمداران و اصحاب رسانه‌ها، نسبت به دقت بعضی از منابع خبری و همچنین علمی بودن برخی مشاوره‌ها ی تقدیمی به دولت و رئیس جمهور هشدار داده بودند. اکنون نیز به نظر می‌رسد سکوت بی‌سابقه در برابر سخن رئیس جمهور، نوعی واکنش همراه با تردید در برابر خبر اخیر و یا ابراز شک در خصوص طرح تریبونی آن– با توجه به منافع ملی و حیثیتی کشور– می‌باشد.
بی‌شک بسیاری از سکوت کنندگان امروز ، مایل بوده‌اند کـه همبستگی خود با رئیس جمهور را اعلام کنند، اما نگرانی‌آنها از تداوم روش‌های مربوط به اطلاع‌رسانی و ارائه مشاوره به رئیس جمهور آنها را وادار ساخته است که علیرغم اهمیتی که این موضوع – در صورت صحت و دقت آن – داشته است سکوت پیشه سازند و حتی بعضی از آنها با کنایه‌هایی، تردید خود را نیز اعلام نمایند. پس شاید لازم باشد که رئیس جمهور در این خصوص اندیشه کند و در مکانیزم‌های خبرگیری و تصمیم‌گیری برای طرح بعضی موضوعات در تریبون‌های عمومی، تغییراتی ایجاد نماید.
منبع : روزنامه آفتاب یزد