شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

پوتین، سومین مسافر


پوتین، سومین مسافر
سال ۱۳۳۸ مرحوم پدرم از کرمان نقشه جهان را برایم هدیه آورد و برای خودش رادیویی خرید که آن را به یادگار دارم، هنوز سواد خواندن و نوشتن نداشتم، نقشه را به دیوار آویزان کرد. خطوط کج و معوج آن برایم وسوسه‌انگیز بود و رنگ‌های مختلفی که خطوط کج و معوج را از هم جدا می‌کرد. شب‌ها وقتی که به اخبار رادیویی بی‌بی‌سی گوش می‌داد و اسامی مختلف کشورها و پایتخت‌ها را می‌شنیدم، به سوی این نقشه کشیده می‌شدم و با پرس‌و‌جو، اسامی کشورها و محل آنها را روی نقشه جست‌وجو می‌کردم.لندن، مسکو، دهلی، واشنگتن و د‌ه‌ها اسم دیگر برایم وسوسه‌انگیز بود.
کمی که بزرگ تر شدم و سواد خواندن و نوشتن پیدا کردم این نقشه مونس روزها و شب‌های من بود و در عالم خیال به اکثر کشورها سفر می‌کردم. زمانی که بزرگ‌تر شدم و اسامی مفاخر ایران را یاد گرفتم دنبال شهرهای محل تولد آنها روی نقشه بودم؛ سمرقند، بخارا، خوارزم، خیوه، شیروان، گنجه و... اما این شهرها داخل خطوط کج و معوج نقشه ایران نبودند.
کشور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالستی سرتاسر شمال ایران را پوشانده بود، به این کشور توجه می‌کردم که چقدر بزرگ و گسترده است و همیشه این سوال برایم مطرح بود که چرا مالک و صاحب شهرهایی شده که نام بزرگان ایران را بر خود دارند؛ خاقانی شیروانی، نظامی گنجوی، رودکی، خوارزمی و ده‌ها اسم دیگر.
از همان زمان کودکی از این همسایه پرقدرت می‌ترسیدم زیرا پدرم گفته بود که این شهرها مال ایران بود اما روس‌ها گرفتند، نمی‌دانستم روسیه کجاست و می‌گفت: همین اتحاد جماهیر شوروی. روسیه همسایه شمالی ما که امروزه به ۱۵ جمهوری مستقل تبدیل شده، همیشه تاریخ، خصوصاً از زمانه پطر کبیر که شروع به کشور‌ستانی نمود، به ایران به عنوان <سیب رسیده‌ای که در دامان آنان خواهد افتاد> نگاه کرده‌ و اگر نقشه ایران را از زمانه صفویه و افشاریه تا امروز نگاه کنیم نیمی از خاک اصلی کشور ما که اتفاقاً مرزهای فرهنگی و جغرافیایی فلا‌ت ایران را تشکیل می‌دهد جزو روسیه شده است، از این مقوله دردآور می‌گذرم. پوتین هفته گذشته میهمان ما بود، این سومین سفر رئیس حکومت روسیه یا شوروی به ایران است.
اگر استالین رهبر پرقدرت شوروی میهمان ناخوانده بود و اگر لئونید برژنف که با فروکشیدن خروشچف از اریکه قدرت فعال مایشاء در شوروی شده بود، بعد از سفرآمریکا به هوای دلا‌رهای نفتی سر از ایران درآورد، پوتین اما سفری پر رمز و راز دارد. قبل از سفر به ایران، نیکلا‌ سارکوزی رئیس‌جمهور جدید فرانسه که جای خالی تونی بلر نخست‌وزیر مشتاق آمریکا را بعد از کناره‌گیری در اروپا پرکرده و جبهه نئوگلیست‌های ضد ایران را در کاخ الیزه گشوده، با پوتین ملا‌قات داشت و محور ایران، عمده‌ترین بخش مذاکرات این دو بود. آنگلا‌ مرکل، بانوی آهنین آلمان نیز از این مذاکرات دور نبود و آمریکا هم چند روز قبل، گیتس وزیر دفاع و خانم رایس بانوی جنگ کاخ سفید را شتابزده روانه مسکو نمود. پوتین در پی این ملا‌قات‌ها به ایران آمد. او چه بخواهد و چه نخواهد و ما چه خوشبینانه به او نگاه کنیم چه بدبینانه، منافع جهانی خود را در نظر می‌گیرد به دو قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در پرونده انرژی هسته‌ای رأی داده است و به پیش‌نویس قطعنامه سوم با خالی گذاشتن جای چانه‌زنی به نفع خود موافقت کرده است. دو ماهی نیز جلسه شورای امنیت را به تأخیر انداخت تا بتواند از این سیب رسیده حصه‌ای جدید نصیب خود کند.از آن روز که پطر کبیر از کشتی در بندرانزلی پیاده و با بلا‌یای طبیعی از ایران خارج شد تا روزی که ژنرال یرمولف روسی به پشتوانه عهدنامه گلستان، مقدمات جنگ دوم ایران و روسیه را پایه‌گذاری کرد و تا زمانه‌ای که ژنرال پاسکویچ روسی، فاتحانه در قهوه‌خانه مشهدی‌قربان در دهکده ترکمانچای تنها دل عباس میرزای شجاع را به مویز حمایت از جانشینی پسر ارشد او محمد میرزا خوش نمود، زمانی که روس‌ها قرارداد نفت شمال را می‌خواستند و آن زمان که لشکر از آذربایجان با هزاران ترفند خارج نمی‌کردند و ... این همسایه شمالی سایه‌اش همیشه بر شانه‌های لرزان ما سنگینی کرده است؛ از روزی که قرارداد نیروگاه بوشهر بسته شد و قرار شد در سال ۱۹۹۷ این نیروگاه راه‌اندازی شود تا امروز ۱۰ سالی گذشته و قرارداد ۸۰۰ میلیون دلا‌ری به حدود ۲ میلیارد دلا‌ر رسیده و در این وانفسای پرونده هسته‌ای، هنوز سوخت این نیروگاه تحویل نشده است تا با داشتن نیروگاه اتمی بهانه منع غنی‌سازی را از کشورهای زورگو بگیریم. آن روزی که از دادن طلا‌های ایران به دولت دکتر مصدق خودداری کردند و در تحریم نفتی ایران مجدانه شرکت جستند همه و همه را خاطره تاریخی ایران حفظ نموده است. محتوای مذاکرات پوتین در تهران هنوز نامشخص است. تاریخ روز ۲۴ مهرماه سال ۱۳۸۶ را مرور خواهد کرد.
نعمت احمدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی