یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

فوتبال، تمام ورزش نیست


فوتبال، تمام ورزش نیست
روز از نو روزی از نو. همه چیز بر مدار تکراری تمام ناشدنی دوباره به گردش افتاده است و معجزه مستطیل سبز و گردی توپ ۴۰ تکه کار خودشان را کرده اند و همه کس همه چیز را فراموش کرده است و دوباره روز از نو روزی از نو.
و این سرنوشتی نانوشته است که بر سر ورزش ما می رود. حتی پیروزی های خیره کننده و حیرت انگیز بسکتبالیست های جوان و جویای نام هم نتوانست در تغییر این قسمت مکتوم کاری انجام بدهد. چنان که مقام سومی در مسابقات جهانی والیبال به وسیله والیبالیست های جوان هم تغییری در موقعیت تراژیک ورزش های غیر فوتبالی ایران ایجاد نکرد. همه چیز در طرفهٔ العینی به دست فراموشی سپرده شد و این حقیقتی است تلخ. زهرآبی است جانسوز که برسینه ورزش دوستان ایران زمین می نشیند.
چه کسی است که نداند قهرمانان دوومیدانی ما در چه شرایط سختی تمرین می کنند، آن هم با حداقل امکانات. چه کسی است که نداند تمام دار و ندار یک قهرمان ورزشی غیر از فوتبال حتی یک سوم یک فوتبالیست درجه ۳ باشگاه های لیگ برتر ایران نیست.
چه کسی باید از هرز رفتن سرمایه های گران قیمتی که می توانند بخش وسیعی از جمعیت جوان ایران را درگیر ورزش هایی غیر از فوتبال کنند، جلوگیری کند؟ آیا این قهرمانی های پیاپی که اینک در ورزش هایی غیر از فوتبال نصیب تابلو افتخارات ورزش این سرزمین می شود، یک نشانه نیست؟ یک علامت نیست؟
آیا نمی توان بالاخره به این باور رسید که همه ورزش در فوتبال خلاصه نمی شود؟ این گزارش قصد تخطئه فوتبال را ندارد. چه بر نویسنده آن مسلم است که جذبه ها و جاذبه های اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی ورزش فوتبال چنان است که هرگز هیچ ورزش دیگری در هزاره سوم جای آن را نخواهد گرفت. با این همه سخن از بی عدالتی است و از واژه عدالت معنای همه چیز به طور برابر برای همه مستفاد نمی شود. عدالت را توزیع متناسب تعریف کرده اند و براساس همین تعریف است که نمی توان مدعی شد که نگاه مسئولان به تمام رشته های ورزشی عادلانه است.
● سرمایه های پنهان
قهرمانی های مسلسل وار و دنباله دار ورزشکاران رشته هایی نظیر دوومیدانی، والیبال و بسکتبال در میادین جهانی و تورنمنت های آسیایی اگر هیچ تأثیری بر پیکره ورزش ما نداشت دست کم توانست اذهان مدیران ورزشی را به این نکته جلب کند که تمام دارایی ما در ورزش به داشته های ناقص الخلقه مان در فوتبال خلاصه نمی شود.
از بخت یاری والیبالیست ها، بسکتبالیست ها و دوومیدانی کاران بود که قهرمانی های خیره کننده و گاه بی سابقه آنها در شرایطی اتفاق می افتاد که سرخوردگی ناشی از ناکامی و تلخکامی تیم ملی فوتبال ایران در جام ملت های آسیا افکار عمومی را از ستاره های مستطیل سبز دلزده کرده بود.
این یک خوش اقبالی بی سابقه بود که نصیب ورزشکاران والیبال و بسکتبال و دوومیدانی می شد، چه قهرمانی های پیاپی ورزشکاران غیر فوتبال نگاه مسئولان امر را بار دیگر متوجه سرمایه های پنهانی کرد که در ورزش هایی غیر از فوتبال به طور بالقوه وجود دارد و اینک تنها شمه ای از آن بالفعل شده است. کار تا جایی پیش رفت که حتی شخص رئیس جمهور ستاره های فوتبال را مورد ملامت و سرزنش قرار داد و از آنها خواست از والیبالیست ها درس بگیرند. در همان جلسه رئیس جمهور حتی به شوخی از مسئولان ورزش خواستار بازپس گیری پولهایی شد که به فوتبالیست ها پرداخت شده است. در این شوخی البته نکته های بسیار مهمی نهفته است که نخستین آن همانا هشداری است که شخص رئیس جمهور به دیگران می دهد: «ورزش، فقط فوتبال نیست.»
قهرمانی بی سابقه و حیرت انگیز بسکتبالیست های ایرانی در شرایطی به دست می آید که امکانات و تجهیزات ورزش بسکتبال ایران حتی یک صدم ورزش جنجال برانگیز فوتبال نیست. نگاه کنید به حرف های مربیان بسکتبال ایران در فردای قهرمانی باور نکردنی جوانان بسکتبالیست ایران در مسابقه های قهرمانی آسیا. مهران شاهین طبع سرمربی تیم بسکتبال صبا باتری می گوید: «نباید با این قهرمانی خودمان را گول بزنیم و فراموش کنیم که ورزش بسکتبال در ایران از چه کمبودهایی رنج می برد؟»
او ادامه می دهد: «صعود تیم ملی بسکتبال به فینال جام ملت ها باید ما را یاد ضعف های مان هم بیندازد. اکنون بازیکنان در سالن هایی تمرین می کنند که نه نور کافی دارد، نه فضای لازم و نه تهویه مطبوع.
کافی است برویم در سالن هایی که مسابقه های لیگ برتر ما در آن انجام می شود، اکثر آنها انبار خواربار هستند که کف آن را پارکت کرده اند. ما نباید گول این مقام را بخوریم.»او رشد کیفی بازی بازیکنان تیم ملی بسکتبال را ناشی از وجود یک سیستم منسجم و هماهنگ در ورزش بسکتبال نمی داند.
بلکه معتقد است که بازیکنان منتخب در تیم ملی بسکتبال ایران محصول پرورش گلخانه ای هستند که از چندین سال پیش برای رشد و پیشرفت آنان سرمایه گذاری شده است. او می گوید: «اکنون غیر از این ۱۰ ، ۲۰ بازیکن، دیگر بسکتبالیست های ایران در سطحی پائین تر بازی می کنند.» از نظر او آنچه اکنون در جامعه ورزش و در میان مدیران ورزشی کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است، کسب نتایج مطلوب در مسابقه های مختلف است و در واقع دیدگاه مدیران در ایران نتیجه گراست.»
شاهین طبع می گوید: «با توجه به این که توسعه ورزش قهرمانی یکی از اهداف مسئولان ورزشی کشور است، این امر در صورتی تحقق می یابد که توجه به تربیت بدنی در آموزش و پرورش جدی گرفته شود و از سویی به ورزش باشگاهی توجه خاصی شود.»این در شرایطی است که از نظر او در قهرمانی تیم ملی بسکتبال ایران در مسابقات جام ملت های آسیا، آموزش و پرورش کمترین نقش را بازی کرده است و این قهرمانی محصول مشترک فدراسیون بسکتبال و مدیریت کارآمد آن و رسانه ها و باشگاه های ایران است.
او می گوید: «من متأسفانه باید بگویم این وزارتخانه همواره با ارائه ایده های نظری و تئوریسمی در نشان دادن پیشرفت کار است. اما باید بگویم که این اتفاق هرگز نیفتاده است و در شرایطی که ایران صاحب جمعیتی بالغ بر ۲۰ تا ۲۵ میلیون نفر جوان است، تنها شاهد حضور ۱۰۰ تا ۱۵۰ بازیکن جوان در رشته بسکتبال هستیم. جالب اینجاست که تیم ملی بسکتبال ایران در شرایطی قهرمان آسیا شده است که به گفته مهدی کامرانی بازیکن این تیم، مسئولان هنوز پاداش مربوط به کسب مقام سومی مسابقه های دوحه قطر را به آنها پرداخت نکرده اند. در این باره کامرانی به خبرگزاری موج می گوید: «سازمان تربیت بدنی گفته بود که در صورت کسب مقام سومی رقابت های دوحه به هر کدام از بازیکنان مبلغ ۱۰ میلیون تومان به عنوان پاداش می دهد که با گذشت مدت ها از این رقابت ها هنوز این پاداش را دریافت نکرده ایم.»
● دستمزدهای کهکشانی
بازیکنان و ورزشکاران ورزش های غیر فوتبال در شرایطی موفق به کسب نتایج خیره کننده می شوند که حتی از یک صدم امکانات و تجهیزات موجود در فوتبال هم برخوردار نیستند. گرچه این موضوع برای بسیاری از دست اندرکاران امر ورزش اظهر من الشمس است اما بدنیست به حرف های ورزشکاران گوش فرا دهیم. شاید با تکرار این مکررات زنگار از آینه ای زدوده شود. شاید دلی به درد آید.
محمد ارزنده که قهرمان طول و دوومیدانی ایران است در این باره می گوید: «میزان دستمزد و قراردادهای دوندگان ایران یکصدم بازیکنان فوتبال است و دلیل پائین بودن دستمزد دوندگان هم به نگاه مسئولان ورزشی کشور نسبت به فوتبال برمی گردد.» به گفته وی، دستمزد بازیکنان رشته های بسکتبال و والیبال نیز افزایش یافته، اما دستمزد ورزشکاران رشته دوومیدانی هنوز پائین است وانتظار می رود دستمزدهای قانع کننده ای به ورزشکاران این رشته مادر و پایه در کشور پرداخت شود.
و این همه در شرایطی اتفاق می افتد که در تمام دنیا دستمزد یک بازیکن فوتبال با بازیکنان دیگر رشته های ورزشی تفاوت چندانی ندارد. به عنوان مثال می توان به بخشی از حرف های «کاکا» ستاره برزیلی تیم آث میلان ایتالیا اشاره کرد که در گفت وگو با یوفا دات کام در پاسخ به این سؤال که چرا درآمد بازیکنان فوتبال این قدر زیاد است، می گوید: «من نمی خواهم تکبر داشته باشم، اما نگاه کنید به ورزش های آمریکایی و نمونه اش بسکتبال NBA، جایی که برخی افراد می توانند ۱۰۰ میلیون پوند در یک چشم به هم زدن بگیرند.
درآمدهایی که فوتبال تولید می کند زیاد است ولی من فکر نمی کنم که پول زیادی بابت دستمزد بازیکنان در این بین خرج شود.»البته اگر کاکا بداند که تفاوت میان دستمزدهای بازیکنان فوتبال با بازیکنان ورزش های غیر از فوتبال چقدر است احتمالاً نخستین واکنشش خنده ای از سر حیرت خواهد بود. در حالی که حداکثر درآمد یک ورزشکار حرفه ای در ورزش دو و میدانی کمتر از ۲ میلیون تومان در ماه است، دستمزد یک بازیکن حرفه ای فوتبال که در باشگاهی درجه دو توپ می زند کمتر از ۵۰ میلیون تومان برای یک فصل نیست. تازه کمتر از این ۲ میلیون تومان نصیب قهرمانی چون احسان حدادی می شود که برای سربلندی و برافراشته شدن نام ایران بارها زحمت کشیده و اکنون در سطح جهانی جزو سه نفر اول است وگرنه برای یک دونده حرفه ای نمی توان درآمدی بیش از ۷۰۰ هزار تومان در ماه را متصور شد.
در چنین شرایطی درآمد مربیان ورزش هایی غیر از فوتبال البته به مراتب کمتر از درآمد مربیان فوتبال است. در این میان کافی است به قرارداد کسی مانند افشین قطبی توجه کنیم که برای یک فصل حداقل ۵۵۰ میلیون تومان از باشگاه پیروزی دریافت می کند. نکته تلخ تر از زهر اینجاست که همین باشگاه پیروزی در سال گذشته در شرایطی قراردادی ۸۰۰ هزار دلاری با مصطفی دنیزلی امضا می کرد که کشتی گیران همین باشگاه دچار اختلاف های مالی شدیدی با باشگاه خود شده بودند.
تا جایی که داستان تحصن ها واعتراض های آنها در سال گذشته گوش فلک را کر کرده بود.مقایسه هزینه ها و دستمزدهای پرداخت شده به رشته های مختلف ورزشی در باشگاهی نظیر باشگاه پیروزی در طول یک فصل می تواند نشان دهنده بی عدالتی ها و نابرابری های موجود در ورزش ایران باشد.
به گزارش سایت ورزشی پارس فوتبال در سال۸۴ رقم پرداختی باشگاه پیروزی به تکواندوکارهای این باشگاه چیزی حدود ۹۰ میلیون تومان بوده است در حالی که دستمزد پرداختی به بازیکنی نظیر حامد کاویانپور در همان سال۱۵۰ میلیون تومان بوده است.در همین سال کاظمیان در شرایطی قراردادی بالغ بر ۲۹۰ میلیون تومان با باشگاه پیروزی عقد می کند که کل بودجه در نظر گرفته شده توسط این باشگاه برای کشتی گیران تنها ۴۰ میلیون تومان بوده است. در سال ۸۴ باشگاه پیروزی در حالی برای رشته والیبال ۴۰ میلیون تومان در نظر می گیرد که دستمزد علی پروین با این باشگاه در همین سال ۴۰۰ میلیون تومان بوده است.
● هزینه های میلیاردی
قهرمانی ورزش های غیرفوتبالی در سطح آسیا و جهان در شرایطی رخ می دهد که هزینه باشگاه داری و هزینه های جاری فدراسیون های ورزشی غیرفوتبال به گرد پای هزینه های معمول و رایج یک باشگاه درجه چندم در فوتبال هم نمی رسد.
برای نمونه در فصل گذشته بیش از ۳‎/۶ میلیاردتومان هزینه تیم فوتبال فولاد خوزستان شده است. تیمی که البته به دسته دوم سقوط کرد و نتوانست نتایج مطلوبی در لیگ برتر به دست بیاورد. این مسأله تنها مختص تیم های صنعتی نیست وتیم هایی نظیر تیم فوتبال استقلال و پیروزی هم سالانه هزینه های هنگفتی را صرف باشگاه داری خود می کنند. هزینه هایی که حتی یک چهارم آن هم برای فدراسیون هایی نظیر دو ومیدانی بیشتر به یک رؤیا می ماند تا واقعیت.
کافی است نگاهی به بدهی های از سال های پیش مانده تیم پیروزی بیندازیم که بالغ بر ۵‎/۹ میلیارد تومان است و دولت باید همه ساله هزینه های سنگینی را بابت بازپرداخت بدهی این تیم متقبل شود. مبالغی که اگر یک چهارم آن هم صرف مثلاً ورزش دوومیدانی یا والیبال و بسکتبال ما شود حاصل آن به مراتب بیشتر از پیروزی هایی است که اکنون در میدان های ورزشی دنیا نصیب مان می شود.
بد نیست برای روشن شدن وضع نامناسب توزیع هزینه ها میان رشته های ورزشی دیگر با فوتبال به این موضوع اشاره کنیم که سازمان تربیت بدنی برای حضور قدرتمند تیم ملی کشتی ایران که از نگاهی ورزش نخست ایرانی ها محسوب می شود. تنها یک میلیارد تومان در نظر گرفته است. مقایسه کنید این رقم را با ارقام نجومی که تیم ملی فوتبال ایران برای شرکت در مسابقه های جام جهانی به سازمان تربیت بدنی تحمیل کرده است.
چنان که تنها در بخش فرهنگی و جانبی بیش از ۲ میلیاردتومان برای حضور پررنگ ایران در این مسابقه ها هزینه شده است. حالا فکرش را بکنید که همین چند روز پیش تیم ملی قایقرانی ایران به دلیل پرداخت نکردن هزینه تعیین شده در مسابقه های جهانی آلمان از این رقابت ها کنار گذاشته شد.بهتر است گزارش مان درباره وجود نابرابری میان ورزش فوتبال با سایر رشته های ورزشی در ایران را با حرف های دکتر حسن قریب به پایان ببریم.
او که روزگاری مدیر عامل باشگاه استقلال بوده است. می گوید: «تغییر رویکرد در اقتصاد ورزش ایران ضروری است از این لحاظ که وقتی یک استراتژی پایدار و همه جانبه برای اقتصاد ورزش نداشته باشیم، ورزش رشد و تکامل پیدا نخواهد کرد و نگاه و رویکردها را باید متناسب با شرایط زمان و مکان تغییر دهیم و متناسب با تحولات منطقه ای، آسیایی و جهانی بازنگری کنیم و این رمز رشد و تکامل ورزش است.»
ما باید به اهمیت ورزش های قهرمانی و اهمیت ورزش های غیر از فوتبال برای توسعه و گسترش روح ورزش در میان مردم در وهله اول و نقش غیرقابل انکاری که ورزش های غیرفوتبالی در بالا بردن نام و پرچم کشورمان در میدان های مختلف ورزشی ایفا کرده و می کنند، ایمان بیاوریم تا بتوانیم با یک برنامه ریزی مدون و مدیریت حساب شده و صحیح راه را برای رشد و ترقی دیگر رشته های ورزشی فراهم بیاوریم و در این راه می توانیم به تجربه های کشورهای دیگر توجه داشته باشیم و ببینیم که چطور در کشوری مانند برزیل افزون بر فوتبال ورزش والیبال نیز در میدان های جهانی قدرت نمایی می کند و چطور در کشور آرژانتین در کنار فوتبال ورزشی همچون بسکتبال حرف اول المپیک را می زند.
کافی است یادمان باشد و فراموش مان نشود که ورزش فقط فوتبال نیست. گرچه از همین فردا و همین حالا حتی برای بسیاری از رسانه ها و مدیران و حتی مردم، ورزش فقط فوتبال است. باور نمی کنید؟ سری به تیترهای جنجالی نشریه های ورزشی بزنید. متوجه شدید! همه چیز در خدمت فوتبال است. حتی اگر در تمامی مسابقه های بین المللی ناکام بماند. نگفتم! روز از نو روزی از نو!
معصومه وروانی فراهانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید