جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فلسفه شفاعت


فلسفه شفاعت
مفهوم شفاعت و مدارک قرآنی آن گویای درک فلسفه‌های اجتماعی و روانی آن است.
به طور کلی توجه به اصل شفاعت می‌تواند چند اثر مهم را در معتقدان به آن‌که دارای شرایط لازم هستند، داشته باشد.
مبارزه با روح یاس و ناامیدی، کسانی که مرتکب جرایم سنگین می‌شوند از یکسو گرفتار ناراحتی وجدان و از سوی دیگر گرفتار یاس از بخشودگی در پیشگاه خدا می‌گردند و چون راه بازگشت را به روی خود مسدود می‌یابند عملا حاضر به هیچ‌گونه تجدیدنظر نیستند و با توجه به تیرگی افق آینده در نظرشان ممکن است دست به طغیان و سرکشی بیشتر بزنند و یک نوع آزادی عمل برای خود تحت این عنوان که رعایت مقررات برای آنها سودی ندارد، قائل شوند، درست همانند بیماری که از بهبودی مایوس است و سد پرهیز را کاملا می‌شکند چون آن را بی‌دلیل و فاقد تاثیر می‌داند.
گاه ناراحتی وجدان که ناشی از این‌گونه جرایم است، موجب اختلالات روانی و یا موجب تحریک حس انتقام‌جویی از جامعه‌ای که او را چنین آلوده کرده است می‌گردد و به این ترتیب گناهکار مبدل به یک عنصر خطرناک و کانون ناراحتی برای جامعه می‌شود.
اما ایمان به شفاعت روزنه‌‌ای به سوی روشنایی به روی آدمی می‌گشاید و امید به آمرزش او را به کنترل خویش و تجدیدنظر و حتی جبران گذشته تشویق می‌نماید، حس انتقام‌جویی در او تحریک نمی‌گردد و آرامش روانی و روحی موثری به او امکان تبدیل شدن به یک وجود سالم و صالح را می‌دهد.
بنابراین اگر بگوییم توجه به شفاعت به معنی صحیح آن یک عامل سازنده و بازدارنده است که می‌تواند از یک فرد گناهکار فرد صالحی بسازد سخن صحیحی گفته‌ایم که حتی برای زندانیان ابد، روزنه شفاعت وبخشودگی در قوانین مختلف دنیا بازگذارده شده است، چه رسد به قوانین الهی، مبادا یاس و نومیدی آنها را مبدل به کانون خطری در درون جامعه نماید و یا گرفتار اختلالات روانی و روحی سازد.
در حدیث معروفی از امام صادق(ع)‌می‌خوانیم:
“ما من احد من الاولین و الآخرین الا هو محتاج الی شفاعه محمد(ص) یوم القیامه”(بحارالانوار)
معلوم می‌شود کسانی که از گناه توبه کرده‌اند و جرم آنها بخشوده شده باز نیاز به شفاعت دارند و این در صورتی ممکن است که اثر شفاعت دو جانبه باشد و افزایش مقام را نیز شامل شود. (نه تنها باعث آمرزش گناهان شود بلکه باعث پیشرفت و تکامل معنوی و رسیدن به ثواب و پاداش گردد.)
و اگر در بعضی از روایات می‌خوانیم که نیکوکاران نیاز به شفاعت ندارند، منظور نفی آن نوع از شفاعت است که در مورد مجرمان و گناهکاران می‌باشد.
همان‌گونه که یک شاگرد درس خوان هم برای اصلاح اشتباهات خود نیاز به استاد دارد و هم برای افزایش معلومات مختلف.
بنابراین شفاعت به دلایل مختلف اثری دوگانه دارد وانحصار به زدودن آثار جرم و گناه ندارد.
با اینکه توبه طبق اعتقادات مسلم مذهبی به تنهایی موجب آمرزش گناهان است ولی توبه‌کاران نیز به شفاعت نیازمندند. دلیل این موضوع دو چیز است.
۱) توبه‌کاران برای افزایش مقامات معنوی و پرورش و ارتقای مقام نیاز به شفاعت دارند. اگرچه ایشان نیازشان در زمینه جرم و گناه با توبه برآورد شده باشد.
۲) اشتباه بزرگی که برای بسیاری در زمینه تاثیر توبه رخ داده موجب این‌گونه اشکالات می‌شود و آن اینکه تصورشان این است که توبه و پشیمانی و ندامت از گناه می‌تواند انسان را به حالت قبل از گناه درآورد، در حالی که در جای خود ذکر شد که ندامت از گذشته و تصمیم نسبت به آینده تنها مرحله نخستین توبه است و درست همانند دارویی است که بیماری را قطع می‌نماید، بدیهی است با قطع تب و از بین رفتن ریشه بیماری، اگرچه بیماری بهبود یافته است، ولی هرگز به حال یک انسان عادی درنیامده، بلکه باید مدت‌ها به تقویت جسمی خود بپردازد و به تعبیر دیگر توبه مراحلی دارد و ندامت از گناه تنها مرحله نخستین آن است
منبع : روزنامه رسالت