یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
برخلاف ایدهآلهایمان عمل نکنیم
هر کاری میکنی یک دلیلی برایش داری... چون اعتماد در سازمان نیست، من چرا کار کنم؟ چون دل مدیران بالاتر نمیسوزد، من چرا دل بسوزانم؟ به یک نوعی با فرافکنی هر کاری را برای خودمان مجاز میدانیم. نتیجه چه میشود؟...
ما به عنوان افراد تحصیلکرده و مهندس و مدیر قاعدتا باید نتیجهگرا باشیم. چه عایدمان میشود؟ غیر از این است که میشویم آدمیسرخورده و منفی نگر و بدبین که به تدریج تمام این خصیصهها ذاتی ما میشود و در نهایت ما میشویم همانهایی که از آنها انتقاد میکنیم و مانع و سد برای کسانی دیگر که میخواهند تازه شروع کنند.
ما میتوانیم به مسائل مدیریتی دو نگاه و شاید چند نگاه داشته باشیم. اینکه واقعیتها چیست و ما هم واقعیتها را حقیقت بدانیم و به موضع انفعال بیفتیم و بگوییم فداکاری کنیم که چه بشود و ما هم بشویم همرنگ جماعت. این یک راه حل است، نمیگویم خوب یا بد. با عدم دلسوزی و فداکاری و… حال سازمان و… را گرفته است و در کوتاه و درازمدت به سازمان آسیب رسانده است. میرسی به جایی که فداکاری پیشکش، حتی به این نتیجه میرسی که کار عادی هم نکنی و یک مقدار جلوتر اینکه در کار دیگران هم اخلال کنی. پاسخگو نیستی.
ما میتوانیم بگوییم هر که هر جور خواست باشد... من که نباید منفعل شوم، سعیام را میکنم که فعال عمل کنم. به قدر مثقالی اگر کار موثر و مفید انجام دهم و تاثیرگذاری کردم رسالت خودم را انجام دادهام. اگر نتوانم خیلی تاثیرگذار باشم حداقل این روش و فکری که به آن اعتقاد دارم را زنده نگه داشتهام. شرایط که تا ابد یکسان نمیماند. شاید در زمانهای دیگر یا در محیطی دیگر بتوان اثری خلق کرد. شاید کسی که با ما کار میکند و از این روشها اثر میپذیرد بتواند در جایی و زمانی دیگر تاثیرگذار باشد. این نگاه ایدهآلگرایانه است، ولی مگر ما انسانها کلا ایدهآلگرا نیستیم؟ مگر ایده ال گرایی بد است؟
البته دو مقوله را باید جدا کنم، ایدهآلگرایی را با ایده آلیسم. یعنی ضمن توجه به واقعیات، هدف را گم نکردن. اگر اعتقاد داریم نوع مدیریت درست مدیریت علمی است و دوره مدیریت سنتی به سر آمده است و اگر اعتقاد داریم سازمانهای ما نیازمند فداکاری و سخت کوشی هستند، شاید حتی اگر عرصه برایمان فراهم نشود یا کم فراهم گردد، ولی اگر فرصتی بدست آوردیم، بر خلاف ایدهآلهایمان عمل نکنیم.
در بخش خصوصی ما شما اختلاف دیدگاه دو نسل مدیریتی را مشاهده میکنید. ولی یک سری عوامل در همه نسلها مشترک است. همین مدیریت سنتی با سخت کوشی موفق شده است. تاکید من بر پیگیری و رها نکردن هدف است و فداکاری برای رسیدن به هدف. حالا اگر کسانی کمی دیدگاههای نوین داشته باشند و سخت کوشی و پایداری کنند فکر میکنید نمیتوانند موفق باشند؟
منبع : خبرگزاری ایسنا
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
دولت سیستان و بلوچستان جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس رئیس جمهور گشت ارشاد رئیسی امام خمینی جنگ
آتش سوزی تهران وزارت بهداشت قتل شهرداری تهران پلیس سیل کنکور هواشناسی فضای مجازی سلامت زنان
خودرو دلار بازار سرمایه قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا مسکن تورم ایران خودرو
مهران مدیری سریال سینمای ایران تلویزیون سینما موسیقی سریال پایتخت کیومرث پوراحمد فیلم ترانه علیدوستی کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه جنگ غزه رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی سپاهان آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا سامسونگ فناوری اپل بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل