پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

یادداشت واشنگتن‌پست


یادداشت واشنگتن‌پست
با وجود اینکه دو سال از جنگ ژوئن سال ۲۰۰۶ بین اسراییل و لبنان می‌گذرد؛ ولی پیامدهای این جنگ هنوز ادامه دارد. در این مورد اختلاف‌نظر شدیدی در مورد نتایج تحلیل‌ها و کارشناسی‌های انجام گرفته در مورد جنگ مذکور بین مقامات وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) وجود دارد.
نتایج این کارشناسی‌ها و تجزیه و تحلیل‌های نظامی ممکن است تغییرات شگرفی را در سیستم، شیوه‌ها و سبک‌هایی که ارتش آمریکا در جنگ‌های آینده قرار است از آن پیروی کند، خواهد گذاشت. این تصمیم به هیچ وجه نمی‌تواند تصمیم ساده‌ای باشد و مطمئنا ژنرال‌های ارتش آمریکا را به چالش می‌کشد.
تحلیلگران نظامی آمریکائی در اینجا اعتراف کرده‌اند که جنگ لبنان، نتایج فاجعه‌آمیزی برای ارتش اسرائیل داشته و به محض اینکه درگیری‌ها در لبنان متوقف شد، افسران ارتش فورا هشدار دادند که شیوه‌ها و سبک‌هایی که در این درگیری کوتاه، خونین و نسبتا کلاسیک سی و سه روزه روی داد، ممکن است در آینده شیوه‌هایی که دشمنان ایالات متحده از آن پیروی خواهند کرد را ترسیم نماید.
پنتاگون نیز از همان زمان تا کنون ده‌ها تیم کارشناسی ویژه نظامی، امنیتی و تکنولوژیکی را برای انجام دیدارها و مصاحبه‌هایی با افسران اسرائیلی که در این جنگ با افراد حزب‌الله رودر رو جنگیدند، اعزام نمود و به دنبال آن لشکرهای نیروی زمینی و نیروی دریایی آمریکا تعدادی مانور آموزشی جنگی با ملیون‌ها دلار هزینه را به اجرا درآوردند تا راه‌هایی که ممکن است ارتش آمریکا در رویارویی با دشمنان مشابه به کار ببرد را امتحان کنند.
«فرانک هافمن» یکی از کارشناسان «آزمایشگاه جنگ دریایی» در کوانتیکو می‌گوید: «طی این دوسال آزمایش‌های متعددی برگذار شده که همه آنها به شگردهای نظامی حزب‌الله در جنگ اخیر باز می‌گردد».
این اهتمام افراطی به این جنگ قطعا بدون سبب منطقی نیست. ارتش آمریکا اصرار دارد عملکرد خود را در جنگ‌هایی مانند عراق و افغانستان که جنگ‌هایی غیر کلاسیک هستند، بهتر کند. در مقابل ژنرال‌های دیگری بر این باور هستند که تغییر سیستم نظامی ارتش آمریکا و شیوه‌ها و شگردهای آن باعث می‌شود این ارتش در مقابل ارتش‌های کلاسیک آسیب‌پذیرتر شود.
در حقیقت کارشناسان نظامی آمریکا از شیوه‌هایی که افراد حزب‌الله در آن از موشک‌های پیشرفته ضد زره علیه کاروان تانک‌های نفوذ ناپذیر «مرکاوا»ی اسرائیل استفاده کرده‌اند، به شدت شگفت‌زده شده‌اند.
برخلاف شیوه‌های جنگ خیابانی و پارتیزانی که حزب‌الله و سایر گروه‌های مسلح در عراق و افغانستان از آن استفاده می‌کنند و بر گریز و فرار و بر حمله و اختفا استوار است، این بار مبارزان حزب‌الله، دفاع ثابتی را در زمینه‌های مورد تهاجم از خود نشان دادند تا جایی که ۱۲ ساعت در برخی درگیری‌ها به حمله خود ادامه دادند و این امر در حالی بود که در گیر و دار جنگ و در فراز و نشیب درگیری‌ها به شنود تماس‌ها و مخابرات دشمن هم می‌پرداختند و از آن نیز استفاده می‌کردند. علاوه بر این توانستند ناو جنگی اسرائیل را با موشک کروز مورد هدف قرار دهند.
پژوهشکده تحقیقات نظامی ارتش آمریکا در پژوهش‌های سال گذشته خود، به این نتیجه رسیده بود که حزب‌الله از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۰۶ سیستم نظامی خود را از جنگ نامنظم به سیستم نیروهای تقریبا کلاسیک تغییر داده است. گزارش علمی دیگری نیز به ارتش آمریکا هشدار داد که آموزش‌های نظامی افراد حزب‌الله، بخصوص در استفاده از موشک‌های ضد زره و در شلیک موشک‌های دیگر، خیلی عالی بوده است. این گزارش ابراز تعجب کرد که این مبارزان چقدر به نقاط ضعف نیروی زرهی اسرائیل آشنا بودند.
امید است رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا به زودی موضع تعیین کننده‌ خود را در این بحث دامنگیر تبیین کند. بخصوص با توجه به اینکه پنتاگون تصمیم گرفته بودجه ساخت تجهیزات کلاسیک نظامی را به نفع برنامه‌های اطلاعاتی و کنترل و برنامه‌هایی برای تعقیب مبارزان کاهش دهد.
در صورتی که این تغییرات در بودجه نظامی اعمال شود، می‌توان به این نتیجه رسید که جناح طرفدار جنگ‌های نامنظم بر گروه هوادار جنگ‌های کلاسیک پیروز شده است. از مهم‌ترین شخصیت‌های طرفدار گرایش ارتش آمریکا به سمت جنگ‌های نامنظم می‌توان از «دیوید پترایوس» یاد کرد.
همچنین ضرورت دارد در اینجا یادآوری کنیم که استراتژی جدید اوباما در توجه به افغانستان که بر مبنای ایجاد محیط امن برای ساکنان محلی که بتوانند پایبند حکومت مرکزی خود باشند و همچنین آسیب رساندن به نقاط امن گروه‌های تروریستی، استوار است؛ با این تغییر و تحولات همخوانی دارد.
مقامات نظامی آمریکا اکنون با این پارادوکس روبرو هستند که آیا می‌توانند نیروی نظامی را تاسیس کنند که در جنگ‌های نامنظم نیز از پس نیروهای مقاومت بر آید؟ قبلا جورج کایسی که فرمانده سابق ارتش آمریکا در عراق بود نیز خواستار این شده بود که ارتش آمریکا باید هم توانائی مقابله با نیروهای مقاومت را داشته باشد و هم باید توانائی مقابله با ارتش‌های کلاسیک را داشته باشد و در عین حال بتواند در بازسازی سیاسی کشورها نیز پویا عمل کند؛ ولی کارشناسان نظامی و غیر نظامی ایجاد این سیستم ترکیبی را در ارتش‌ها دشوار می‌دانند.
سؤال دیگری که مقامات نظامی آمریکا با آن روبرو هستند این است که اگر قرار است تجارب صحیحی از جنگ اسرائیل علیه لبنان در سال ۲۰۰۶ گرفته شود، چرا باید این تحقیقات فقط در مورد درگیری‌های جنوب باشد و شامل نقش سیاسی حزب‌الله در جامعه لبنان و کمک‌های انسانی که حزب‌الله به مردم داده و تلاش‌های آنها برای بازسازی مناطق آسیب دیده نباشد؟ «اندرو اکسوم» افسر سابق ارتش آمریکا می‌گوید: «حتی اگر عملکرد نظامی ارتش اسرائیل عالی باشد، ولی در طولانی مدت نمی‌تواند پیروز معرکه بود».
منبع: واشنگتن پست
منبع : سایت تابناک