یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سیاره وحشی - La Planete Sauvage


سیاره وحشی - La Planete Sauvage
سال تولید : ۱۹۷۳
کشور تولیدکننده : فرانسه و چکسلواکی
محصول : سیمون دامیانی و آندره والیو کاوالیونه
کارگردان : رنه کالو.
فیلمنامه‌نویس : رولان توپور و لالو، برمبنای رمانی نوشته استفان وول.
فیلمبردار : لوبومیر رجتار و بوریس بارومیکین. طراحی اریژینال: توپور.
آهنگساز(موسیقی متن) : آلن گوراگوئر.
هنرپیشگان : -
نوع فیلم : رنگی، ۷۱ دقیقه. نقاشی متحرک.


ساکنان سیاره ایگام معروف به «دراگ‌ها»، موجودات دوازده متری با چشم‌هائی قرمز و پوستی آبی‌رنگ هستند. آنها که به بالاترین سطوح فکری دست یافته‌اند، نسبت به توانائی موجودات دست‌آموز کوچک‌شان، «اُم‌ها» غافلند؛ این موجودات شبه انسانی، از نسل چند زوجی هستند که تنها بازماندگان سیاره‌ای دورافتاده و ویران محسوب می‌شوند. اینان که چرخه زندگی کوتاه ولی پُر زادوولدی دارند، به سرعت روی سطح سیاره پخش شده‌اند و هر از چندگاهی، «دراگ‌ها» تعدادی از «ام‌ها»ی وحشی را می‌کشند. «تیوا»، دختر یکی از قاضی‌های عالی رتبه «دراگ‌ها»ف «تِر»، یک بچه، «اُمِ» یتیم را به فرزندی قبول می‌کند. هنگام دریافت اطلاعا تحصیلی، اگرچه مستقیماً از طریق گوشی‌های تله‌پاتیک آموزشی به مغز «تیوا» القا می‌شوند، اما «تر» نیز به‌طور تصادفی این اطلاعات را دریافت می‌کند. و به‌زودی تشنه دانش بیشتر می‌شود. او به زودی با همان گوشی از دست والدین «تیوا» به پارکی در همان نزدیکی فرار می‌کند و وقتی برتری خود را با توانائی خواندن خط «دراگ‌ها» به نمایش می‌گذارد، میان «ام‌ها»ی وحشی پذیرفته می‌شود. به‌تدریج «اُم‌ها» به توانائی‌ها و استعدادهای ناشناخته‌شان آگاه می‌شوند و چیزهائی را که نیاز دارند ، از «دراگ‌ها» می‌دزدند. وقتی یک از «دراگ‌ها» برنامه گسترده «اُم‌زدائی» را اجرا می‌کنند و با گاز سمی و وسایل دیگر، صدها تن از «اُم‌ها» را می‌کشند. در اینجا «تر» و گروهش، با دو موشکی که با تجهیزات به‌دردنخور بازسازی‌اش کرده‌اند، به سیاره مجاور یعنی «فانتاستیک» می‌روند و در آنجا به راز اندیشه و مهمترین بخش حیاتی هستی آنان پی می‌برند. «ام‌ها»، «دراگ‌ها» را وادار می‌کنند تا آنان را که حالا به همان اندازه توانمند هستند، به رسمیت بشناسند و از این پس این دو نژاد با همکاری و همراهی در کنار هم زندگی می‌کنند.
* رمان پُرآوازه وول، نویسنده فرانسوی آثار افسانه - علمی دست‌مایه این نقاشی متحرک بسیار جذاب است. البته معمولی و تکراری بودن عناصر تخیلی در رمان تا حدی رمق فیلم را می‌گیرد. با وجود اینکه موجودات فیلم به نحو غریبی جالب توجه‌اند ولی کلیت قصه در آنها عمق چندانی ندارد. شخصیت اصلی حصارنژاد بسته خود را می‌شکند تا به آگاهی برسد و منشأ تحول شود، مضمونی که در ابعاد افسانه - علمی‌اش قبلاً در فارنهایت 451 فرانسوا تروفو (1966) و زاردوزِ جان بورمن (1973) پرداخت شده است. موسیقی متن فیلم نیز دل‌نشین است.


همچنین مشاهده کنید