دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

یک سوار از راه می‌رسد - Comes A Horseman


یک سوار از راه می‌رسد - Comes A Horseman
سال تولید : ۱۹۷۸
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جین کرک‌وود و دان پالسن
کارگردان : آلن ج. پاکولا
فیلمنامه‌نویس : دنیس لینتن کلارک
فیلمبردار : گوردون ویلیس
آهنگساز(موسیقی متن) : مایکل اسمال
هنرپیشگان : جیمز کان، جین فاندا، جیسن روباردز جونیر، جرج گریزارد، ریجارد فارنزوورت، جیم دیویس، مارک هارمن، میکن مکالمن، بازیل هافمن، جیمز کلاین و جیمز کیچ.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۸ دقیقه.


«فرانک» (کان) از خدمت در جبهه‌های جنگ جهانی دوم به مونتانا باز می‌گردد، جائی که قبل‌تر تکه زمینی را از «الا کانرز» (فاندا) خریده بود. «الا» طی این مدت به کمک پیرمردی به نام «داجر» (فارنزوورت) به سختی مزرعه و گله‌اش را حفظ کرده است. او با تقاضای ازدواج «ج. و. یوئینگ» (روباردز جونیر) یا فروش زمینش به او مخالفت می‌کند. «یوئینگ» به تازگی پسرش را از دست داده و در آرزوی بازگرداندن زمین‌های منطقه به شکل روزی است که همگی به پدربزرگش تعلق داشتند. «فرانک» که کینه کشته شدن شریکش به دست یکی از آدم‌های او را در دل دارد، با سرسختی در مقابل فروش زمینش مقاومت می‌کند. «الا» ابتدا به «فرانک» اعتماد ندارد ولی بعد قبول می‌کند که او برایش کار کند و بعدتر آرام‌آرام دل‌باخته «فرانک» می‌شود. در این مدت «یوئینگ» در مقابل تقاضای صاحب یک شرکت نفتی به نام «نیل اتکینسن» (گریزارد) برای فروش زمین‌ها مقاومت می‌کند، اما به علت لطفی که در گذشته پدر «اتکینسن» به پدرش داشته، تحت فشار است. «الا» و «فرانک» همچنین به «اتکینسن» اجازه آزمایش زمین را برای کشف نفت نمی‌دهند. «اتکینسن» به «یوئینگ» می‌گوید که در حال حاضر او تنها اسما صاحب املاکش است و تمامی زمین‌هایش به علت قرض‌هائی که داشته به «اتکینسن» تعلق دارد و او از طریق حفاری از زیرزمین او، به سمت زمین «الا» و «فرانک»، به هرحال وجود نفت در آن منطقه را آزمایش خواهد کرد. «یوئینگ» دو نفر از آدم‌هایش، «رالف کول» (کلاین) و «جولی بلاکر» (دیویس) را وادار به خرابکاری در هواپیمای شخصی «اتکینسن» می‌کند تا او به قتل برسد و بعد بانکداری به نام «ورجیل هاورتن» (مکالمن) را که از جریان مالکیت زمین‌ها اطلاع دارد، می‌کشد. سرانجام نیز «الا» و «فرانک» را در خانه به دام می‌اندازد تا خانه را به آتش بکشد، اما آنان نجات پیدا می‌کنند و او و آدم‌هایش را می‌کشند.
* پاکولا را شاید بتوان از مهم‌ترین فیلم‌سازان دههّ 1970 سینمای آمریکا در دامن زدن به پارانویای سیاسی - اجتماعی مخاطبان آن دهه دانست. به همین خاطر، او در آن دهه جایگاهی یکه و شامخ دارد، که با جایگزین شدن خوش‌بینی و سرمستی دوره ریگانیسم در دهه بعد این جایگاه را از دست می‌دهد. یک سوار از راه می‌رسد مضمون پارانویا را البته به شکل غیرمستقیم تری (نسبت به دیگر آثار پاکولا) و در قالب یک «وسترن نو آر» و با تصاویر چشم‌نواز ویلیسِ نابغه ارائه می‌کند. اما آنچه در این فیلم که بسیار متأثر از روزی روزگاری در غرب (سرجو لئونه، 1968) و گروه خشن (سام پکین‌پا، 1969) است، همچنان جذاب می‌نماید، تصویر معمائی و رازآمیز از روح غرب کهن است که بر سرتاسر فضای فیلم حاکم است. عنوان فیلم نیز علاوه بر آنکه بر این مایه اشاره می‌کند، به انتظار برای ظهور یک منجی نیز دلالت دارد.


همچنین مشاهده کنید