یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

خورشید فروزان


خورشید فروزان
حضرت امیر مؤمنان علی(ع) به مناسبت های مختلف از زحمت های توانفرسای حضرت رسول(ص) در راه ساختن جامعه ای كه همه انسانها از حقوق انسانی مناسب برخوردار باشند یاد كرده و خصوصیات مردم و جامعه برآمده از شعاع فروزان وحی را برشمرده است.
بازكاوی شخصیت والای پیامبر اكرم(ص) به گونه ای كه تمامی زوایای پنهان آن به روشنی تصویر شود، فقط از خدای محمد(ص) برمی آید- كه دانای غیب و شهود است- و این مهم تا حدی در كلام الهی (قرآن مجید) صورت تحقق پذیرفته است.
از آنجا كه حضرت امیر مؤمنان علی(ع) در آیه مباهله، نفس پیامبر(ص) معرفی شده (سوره آل عمران، آیه ۶۱) و افتخار همراهی با وی را در تمام دوران رسالت و پیش از آن داشته، بلكه چونان فرزندی عزیز در دامان پرمهر نبی گرامی اسلام پرورش یافته و اشراقات شخصیت آن حضرت هماره بر دل و جان علی(ع) سایه گستر بوده، به روشنی می توان پس از كلام الهی، ابعاد دیگری از شخصیت آن بزرگوار را در بیان شیوای امیر مؤمنان(ع) در نهج البلاغه بازیافت.
●●●
امیر مؤمنان(ع) وضعیت فرهنگی و اجتماعی محیط بعثت را در نهج البلاغه به خوبی تصویر كرده و زندگی فلاكت بار مادی و معنوی مردم را در دوره جاهلیت با ذكر جزییات آن به روشنی نشان داده است: خدا، محمد(ص) را برانگیخت و از عرب، كسی كتابی نخوانده بود و دعوی پیامبری نكرده بود. (نهج البلاغه، خطبه ۳۳) این را تمام مورخانی كه به تاریخ زندگی پیغمبر اكرم(ص) پرداخته اند، نوشته اند كه آن حضرت خواندن و نوشتن نیاموخته بود و از میان مردمی امی (بی سواد) كه تا آن روز پیامبری از میان آنان برانگیخته نشده بود، برخاست. از این رو می توان این جمله را پاسخی غیرمستقیم بر سخن كسانی دانست كه می گفتند: محمد(ص) آن چه می گوید از كتابهای پیشین فرا گرفته و قرآن كریم نیز از آن حكایت می كند:
(و قالوا اساطیر الاولین اكتبها فهی تملی علیه بكره و امیلا) (سوره فرقان، آیه ۵) یعنی گفتند افسانه های پیشینیان است كه آنها را برای خود نوشته و صبح و شام بر او املاء می شود.
در خطبه اول نهج البلاغه نیز پس از یاد كرد پیامبران پیشین و بیان وظایفشان از رسول اكرم(ص) سخن به میان آورده و فضای مذهبی تفرقه آلود محیط بعثت و جوامع انسانی دیگر را چنین نشان داده است: تا آن كه خدای سبحان محمد(ص) را پیامبری داد... حالی كه مردم زمین هر دسته به كیشی گردن نهاده بودند و هر گروه پی خواهشی افتاده و در خدمت آیینی ایستاده، یا خدا را همانند آفریدگان دانسته، یا صفتی كه سزای او نیست بدو بسته یا به بتی پیوسته و از خدا گسسته. (نهج البلاغه، خطبه ۱)
بی شك پیامبران الهی و بویژه خاتم و افضل آنان حضرت محمدبن عبدالله(ص) از آن رو كه به منبع وحی متصل اند، از جانب خدای تعالی مؤید بهترین الگوی عملی مردم برای رسیدن به فلاح و رستگاری در زندگی دنیوی و اخروی به شمار می آیند. آنان مصداق تام انسان كامل اند، از این رو خدای تعالی در آیاتی چند از قرآن كریم و حضرت امیر مؤمنان(ع) در نهج البلاغه به تكرار، رسول اكرم(ص) را شایسته ترین الگوی اقتدای مردم معرفی كرده و محبوب ترین بندگان را كسی دانسته كه از آن حضرت پیروی كند. تا آن جا كه به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) سفارش فرموده تا رسول اكرم(ص) را پیشوا و رهبر خود گیرد و برای كسب سعادت دین و دنیا و نجات از مهلكه های اخلاقی، پیشوایی او را پذیرد. با هم بخش هایی از نهج البلاغه مولا علی (ع) را مرور می كنیم:
برای تو بسنده است رسول خدا(ص) را مقتدا گردانی و راهنمای شناخت بدی و عیب های دنیا و خوارمایگی و زشتی های فراوانش بدانی. (نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰)
پس به پیامبر پاكیزه و پاك(ص) اقتدا كن كه در رفتار او خصلتی است كسی را كه زدودن اندوه خواهد و مایه شكیبایی است برای كسی كه شكیبایی طلبد و دوست داشته ترین بندگان خدا كسی است كه رفتار پیامبر را سرمشق خود كند و به دنبال او رود. (همان، خطبه ۱۶۰)
پس آن كه خواهد باید پیامبر خود را پیروی كند و پی او رود و پای به جای پای او نهد وگرنه از تباهی ایمن نبود. (نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰)
از سفارش های حضرت به امام حسن(ع): و بدان پسركم! هیچ كسی چون رسول خدا(ص) از خدا آگاهی نداده است. پس خرسند باش كه او را راهبرت گیری و برای نجات پیشوایی اش را پذیری. (نهج البلاغه، نامه ۳۱)
رسول اكرم(ص) از آن رو كه الگوی تمام عیار زندگی و نمونه اعلای انسان كامل است و همه ابعاد شخصیتی آن بزرگوار به تعبیر قرآن كریم لقد كان لكم فی رسول الله اسوه حسنه... (سوره احزاب، آیه ۲۱)، آن چنان كریمانه از كنار فریبایی های دنیا گذشت كه به جرأت می توان ادعا كرد زندگی آن حضرت اگر فروتر از زندگی فقیرترین مردم زمانش نبود بی گمان فراتر نیز بوده است و كلام شاهد برتر از امیرمؤمنان(ع) است كه در متن زندگی رسول خدا(ص) حضور داشت و بارها آن امین وحی الهی را به صفت زهدورزی و ساده زیستی ستوده است.
اینك سخنانی چند از مولای زاهدان و پرهیزگاران در این موضوع. حضرت، پس از ترغیب به پیروی از رسول خدا(ص) فرمود:
وابستگی و دلبستگی به دنیا از هر سو بر او درنوردیده شد و دلبستگی بدان برای دیگری گستریده، از نوش(لذت های) آن نخورد و از زیورهایش بهره نبرد. (نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰)
از دنیا چندان نخورد كه دهان را پر كند و بدان ننگریست چندان كه گوشه چشم بدان افكند. شكم او از همه خالی تر. دنیا را بدو نشان دادند، آن را نپذیرفت... او(ص) روی زمین[غذا] می خورد و چون بندگان می نشست و به دست خود پای افزار(كفش) خویش را پینه می بست و جامه خود را وصله و برمركب بی پالان سوار می شد و دیگری را برای ترك خود سوار می كرد.
پرده ای بر در خانه او آویخته بود كه تصویر هایی داشت، یكی از زنان خویش را گفت: این پرده را از من پنهان كن، كه هرگاه بدان می نگرم، دنیا و زیورهای آن را به یاد می آورم. پس به دل خود از دنیا روی گرداند و یاد آن را در خاطر خود می راند و دوست داشت كه زینت دنیا از او نهان ماند تا زیوری از آن بر ندارد. دنیا را پایداری نمی دانست و در آن امید ماندن نداشت. پس آن را از خود برون كرد و دل از آن برداشت و دیده از آن فرو بست. (نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰)
حضرت امیر مومنان علی(ع) به مناسبت های مختلف از زحمت های توانفرسای حضرت رسول(ص) در راه ساختن جامعه ای كه همه انسانها از حقوق انسانی مناسب برخوردار باشند یاد كرده و خصوصیات مردم و جامعه برآمده از شعاع فروزان وحی را برشمرده است. به اعتقاد حضرت علی(ع) پیامبر گرامی اسلام در اوج تیرگی های جاهلیت، همچون خورشیدی فروزان در آسمان مكه و مدینه و سپس سراسر جهان اسلام درخشید و علم و ایمان و فضایل اسلامی را در دل و جان مردمی كه از نور دانش تهی بودند و كتابهای آسمانی را در بوته فراموشی نهاده بودند روشن داشت و آنان را به جایگاه های عظمت رسانید.
آری رسول خدا(ص) پراكندگی مردم را به وحدت و جمعیت كشانید و راه رستگاری را بدانها نمود، مردم را پند داد و به راستی و درستی در گفتار و كردار فرمان، جو تشنج آلود جاهلی را كه در تار و پود آن غارت و جنایت تنیده بود در هم شكست، دشمنی های دیرینه را به دوستی های پایدار بدل ساخت و خیرخواهی را به نهایت رسانید، چنان كه جویندگان حق را حجت تمام آمد و دل های فرو رفته در شبهه را به نور هدایت خود به ساحل نجات رسانید. با هم دیگر باره سخنان حضرت امیر مؤمنان(ع) را مرور می كنیم:
محمد(ص) مردم را به راهی كه بایست كشانید و در جایی كه باید نشانید و به رستگاری رسانید، تا آن كه كارشان استوار و جمعیتشان پایدار گردید. (نهج البلاغه، خطبه ۳۳ )
حضرت در خطبه ای دیگر در پی تصویر خصوصیات مردم جاهلی و تبیین اعتقادات شرك آلود آنان فرمود:
خدای سبحان، محمد(ص) را پیامبری داد... حالی كه مردم زمین هر دسته به كیشی گردن نهاده بودند و هر گروه پی خواهش افتاده و در خدمت آیینی ایستاد، یا خدای را همانند آفریدگان دانسته یا صفتی كه سزای او نیست بدو بسته یا به بتی پیوسته و از خدا گسسته بودند.
آنگاه در ادامه افزود: پروردگار آنان را بدو - به حضرت رسول اكرم(ص)- از گمراهی به رستگاری كشانید و از تاریكی نادانی رهانید. (نهج البلاغه، خطبه ۱)
او- صلی الله علیه و آله- پیام های پروردگارش را رسانید. نه سستی ورزید و نه بازماند و در راه خدا با دشمنان او جهاد كرد، نه ناتوان شد و نه عذری آورد. (نهج البلاغه، خطبه ۱۱۶)
در این نوشتار مختصر، مجال پرداختن به دیگر ابعاد شخصیتی پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد مصطفی،(ص) وجود ندارد، از این رو با ادای احترام به روح بلند آن عزیز الهی، با درودی از زبان مولای متقیان بر آن یگانه دهر، سخن را به پایان می بریم:
خدایا! سایه عنایت خود را بر او بگستران و به فضل خویش پاداش او را فراوان گردان. بنیاد شریعتی را كه نهاد از دیگر بناها بالاتر بر و مرتبت او را نزد خویش گرامی تر دار و نور شریعت او را در سراسر گیتی بگستر و پاداش پیامبری او را گفتار پسندیده قرار ده و شهادت پذیرفته؛ چنان كه گفته او میزان عدل باشد و فرموده او قول فصل. بار خدایا! ما و او را فراهم آور در زندگی خوشگوار و نعمت پایدار و آرزوهای دلنشین و لذت های با خواهش قرین و زندگانی فراخ و پرنعمت و اطمینان خاطر و برخورداری از تحفه های كرامت. (نهج البلاغه، خطبه ۷۲)
پریش كوششی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید