یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

انتخاب رشته یا خان دوم کنکور


انتخاب رشته یا خان دوم کنکور
شاهنامه آخرش خوش است
یک ضرب المثل فارسی
نتایج کنکور که منتشر می شود، مثل این که، زمین لرزه آمده یا آب در لانه مورچه ها ریخته اند، مملکت بهم می‌ریزد.
آن‌ها که قبول می شوند با اضطراب برای انتخاب رشته برحسب نمره خود به مشاوران و موسسات مربوطه مراجعه می‌کنند. اشکال اینجاست که همه می خواهند به دانشگاه‌های معتبر و درجه اول، در رشته های خوب و پول‌ساز تحصیل کنند که ممکن نیست. بدین ترتیب انتخاب رشته از جمله مشاغل فصلی و زیرمجموعه مافیای آموزشی است که سرنوشت جوانان را تعیین می‌کند.
کسانی هم که قبول نشدند آنچنان افسرده می شوند که کارشان به بیماری‌های روانی و چه بسا خودکشی کشیده می‌شود.
روزنامه ها با چاپ نفرات اول کنکور در حقیقت، کسانی که قبول نشده اند را تحقیر می کنند که شما لیاقت آمدن به بهشت دانشگاه را ندارید!
جوان یعنی آینده، آینده با مشکلاتی که مانند سربازی، پیداکردن کار، مشکلات عاطفی و جنسی، ازدواج، مشکل مسکن و دیگر دارد، چندان امیدبخش بنظر نمی رسد.
اگر گاهی پیرمردها می گویند، جوانی کجایی که یادت بخیر. اما من معتقدم که جوانی برای کسانی که دستشان به دهانشان نمی رسد سراسر کابوس است و از تمام آن‌ها بدتر کابوس کنکور است.
در جامعه ای که تامین اجتماعی وجود ندارد، پیر و جوان نمی شناسد. سرمایه سالاری یا ستم سرمایه همه را خرد می کند. عالی‌ترین یا موفق ترین دانش آموخته های دانشگاه‌ها یا جذب خارج می شوند یا نوکر سرمایه دارها! اصولا در نظام سرمایه‌داری همه مردم مستقیم یا غیرمستقیم در خدمت سرمایه داران هستند.
دخترها بیشتر از پسرها درس می خوانند و در کنکور قبول می شوند، چون دیگر حاضر نیستند نقش سنتی زن خانه دار را ایفا کنند. زن و دختر ایرانی می‌خواهد علی‌رغم محدودیت‌های موجود نشان دهد در اجتماع چیزی از مرد کمتر ندارد.
کلام آخر این‌که مافیای آموزشی، کنکور را به صورت کلاف سردرگمی در آورده که چون مار به دست و پای مردم بی‌چاره پیچیده.

منوچهر بصیر
منبع : فرهنگ و توسعه