دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

شب‌های آرام - White Nights


شب‌های آرام - White Nights
سال تولید : ۱۹۸۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : تیلر هکفورد و ویلیام گیلمور
کارگردان : هکفورد.
فیلمنامه‌نویس : جیمز گُلدمن و اریک هیوز، بر مبنای داستانی نوشته گُلدمن.
فیلمبردار : دیوید واتکین
آهنگساز(موسیقی متن) : میشل کولومبیه.
هنرپیشگان : میخائیل باریشنیکوف، گریگوری هاینز، یرژی اسکولیموفسکی، هلن میرن، جرالدین پیج، ایزابلا روسلینی، جان گلاور، استفان گریف و ویلیام هوتکینز.
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۵ دقیقه.


هواپیمائی که «نیکلای راد چنکو» (باریشنیکوف)، بالرین معروف روسی را - که در دهه 1970 به‌غرب پناهنده شده - از لندن به توکیو می‌برد، دچار نقص فنی و مجبور به فرودی اضطراری در فرودگاهی نظامی در سیبری می‌شود. او را که بی‌هوش شده به بیمارستن می‌برند و در آنجا هویتش آشکار می‌شود و با آنکه در حال حاضر تبعه آمریکاست ولی روس‌ها به دلیل پناهندگی‌اش، او را مجرم می‌دانند. «سرهنگ چایکو» (اسکولیموفسکی)، مأمور رتبه کا.گ.ب. به بهانه جدی بودن جراحتش، مانع بازگشت «نیکلای» به غرب می‌شود و او را در زندان نگاه می‌دارد. «چایکو» قصد دارد «رادچنکو» را راضی کند تا با ظاهر شدن در کیروف باله لنینگراد، از پناهندگی خود چشم بپوشد. در اینجا «چایکو» با «ریموند گرینوود» (هاینز) - یک رقصنده سیاه‌پوست آمریکائی که در اعتراض به جنگ ویتنام به شوروی پناه برده - تماس می‌گیرد و به او قول می‌دهد که اگر در این کار کمک کند، او و همسر (مترجم سابق)ش، «داریا» (روسلینی) را از سیبری به مسکو باز خواهد گرداند. «ریموند» موافقت می‌کند و «نیکلا»ی را نزد او و همسرش می‌فرستند. اگرچه ابتدا تنشی میان این سه نفر وجود دارد ولی «نیکلای» به امید فرار، موافقت می‌کند بر روی صحنه ظاهر شود. تمرین‌ها در آپارتمان «نیکلای» در لنینگراد آغاز می‌شوند. بعدتر «نیکلای» با «گالینا» (میرن)، محبوبه سابقش که حالا توسط «چایکو» استخدام شده ملاقات می‌کند. «گالینا» حاضر می‌شود به او کمک کند و «نیکلای» فرار ناموفقی انجام می‌دهد و کا.گ.ب. برای تنبیه «ریموند» (به خاطر غفلت)، «داریا» را زندانی می‌کند. «گالیا» سرانجام حاضر به همکاری با «نیکلای» می‌شود و جای او را به «وین اسکات» (گلاور) مأمور سیا خبر می‌دهد. «نیکلای» و «ریموند» همراه «داریا» تصمیم به فرار می‌گیرند، چون می‌دانند که در آپارتمان‌شان میکروفن نصب شده، نوار دعوائی دروغین را در دستگاه می‌گذارند و خودشان پا به فرار می‌گذارند. اما «چایکو» درست دم در کنسولگری آمریکا جلوی اتوموبیل آنان را می‌گیرد؛ در حالی که خبرنگاران و دیپلمات‌های کشورهای جهان سوم آنجا جمع‌اند و امکان دارد جنجال به‌پا شود، «چایکو» به «نیکلای» و «داریا» اجازه می‌دهد وارد کنسولگری شوند و بعدتر روس‌ها در برابر آزادی یک جاسوس آمریکای لاتینی، «ریموند» را هم تحویل آمریکائی‌ها می‌دهند.
* نمونه دیگری از آثار بیگانه‌ستیز هالیوود که مجموعه‌ای از کلیشه‌های معمول و قابل پیش‌بینی را به کار می‌گیرد. فیلم ره‌یافتی ساده‌انگارانه و محافظه‌کارانه نسبت به موضوع دارد و عمدتاً به‌دلیل صحنه‌های پُرتعلیق و متعدد، همچنین ابعاد ملودراماتیکش مورد توجه قرار می‌گیرد. باریشنیکوف برخلاف اکثر شخصیت‌های تک‌بعدی فیلم حضور تأثیرگذاری دارد. متقابلاً شخصیت روسلینی به شکلی ناامیدکننده کمرنگ می‌نماید.


همچنین مشاهده کنید