پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


چفت و بستی برای بازار آشفته محصولات فرهنگی؟


چفت و بستی برای بازار آشفته محصولات فرهنگی؟
گیوم آپولینر
۱- تلاش برای برقراری نوعی ارتباط بصری با مخاطب، از اهداف اصلی اكثر هنرمندان در خلق آثار دیداری است. سیر تحولی تاریخ و امكان دسترسی انسان به تكنولوژی و ابزارهای طراحی و رسامی روزآمد و همچنین ظهور تئوری ها و ایده های جدید و گشوده شدن آفاق تازه ای از تعاریف هنری، مجالی است برای هنرمندان تا با بیان افكار و احساسات و تجسم رویاهای خود در جهت برقراری آن ارتباط بصری، تمام امكانات موجود را به خدمت هنر خود درآورند. همچنین، بسط و گسترش صنعت چاپ فرصت دیگری است برای این دسته از هنرمندان تا آثار بصری خود را باز تولید و در تیراژ های قابل ملاحظه ای چاپ و تكثیر نمایند. ظهور ماشین آلات و تجهیزات مدرن لیتوگرافی، چاپ و صنایع وابسته فرصت مجددی است برای مجریان و تولید كنندگانی نظیر مؤسسات فرهنگی هنری- ناشران- كانون های تبلیغاتی و دیگر عوامل اجرایی این صنف تا توان خود را برقراری ارتباط بین صاحب اثر و مخاطب به شكل مناسب و قابل قبول و در تیراژی انبوه به نمایش گذاشته و این میدان، عرصه هنر نمایی آنها است. در حقیقت برنامه ریزی مناسب، خدمات خوب و تولید به هنگام مجریان چاپ و نشر است كه باعث رونق و تداوم كار هنری نقاش، تصویرساز، گرافیست، خطاط و دیگر فعالان هنری در این عرصه از هنرهای بصری می شود.موضوعات كارت پستال های اولیه چاپی در ایران عمدتاً تصاویر شاهان و رجال سیاسی دوران مشروطه، تصاویر بناهای تاریخی و ملی، اماكن مذهبی و گاهاً تصاویر گل و مناظره بوده اند. امروزه با پیشرفت جهانی در تولید این مواد فرهنگی و هنری مانا(و البته تفاوت آشكاری كه بین سلیقه ما و كشورهای صنعتی وجود دارد) تنوع و موضوعات كارت های پستال در ایران نیز بسیار زیاد شده است. سرعت رشد و تولید این مواد فرهنگی در ایران- كه می توان آن را از محصولات دنیای مدرن به شمار آورد- مثل اكثر دست آوردهای مدرنیته در كشورهای جهان سوم چالشی به وجود آورده است كه جامعه را به توسعه ای ناهمگون میان به كارگیری فنی و چگونگی اجرای فرهنگی این مواد چاپی دچار كرده است. پاره ای از این مشكلات به همراه پیشنهادهایی برای بهبود شرایط موجود كه بر اساس تجارب شخصی نگارنده است در بخش های بعدی این مطالب خواهد آمد.
۲- در سال ۱۳۶۹ بر اساس سابقه كارهای فرهنگی و علاقه شخصی به ادبیات و شعر نو، متوجه كمبودهای بازار فرهنگی ایران از مواد ماندگار و امروزی در قالب كارت پستال، پوستر و تقویم با دست مایه های فرهنگی شدم و این جرقه ای شد كه با بررسی شرایط موجود و پیگیری، گروهی متشكل از جوانان با افكار و ایده های خلاق و هنرمندان كار كرده و با تجربه را گرد هم آورده و در صدد تولید كارهای ابتكاری و متفاوت با آن چه در آن زمان بود بر آیم. حركت اولیه، انتخاب، طرح و اجرای كارت پستال هایی همراه با تصاویر و اشعار شعرای نوپرداز و مدرن ایران بود. این كارت ها با تكنیك های مختلف نقاشی و هنر خوشنویسی ایرانی همراه بود و مدتی نگذشت كه نام این جمع هنری را «اهورا» گذاشتیم.
از اهداف اولیه در این راه معرفی بیشتر شاعران و اندیشمندان معاصر و نوگرای ایرانی در قالب پوستر و كارت پستال و تغییر سلیقه بازار فرهنگی جهت دوری از مواد مشابه بعضاً نامناسب وارداتی بود. به نظر می رسید تا آن هنگام برنامه ای دقیق و فراگیری جهت بررسی پتانسیل های موجود بازار فرهنگی برای ارائه جدی این گونه آثار هنری در قالب های یاد شده صورت نگرفته بود و ما، با آن تجربه و سن كم و سرمایه اندك شخصی و البته عشق و علاقه دست به تولیداتی زدیم كه شاید در كشورهای دیگر وظیفه تشكیلاتی به مراتب بزرگتر و با تجربه تر بود. آن چه در تولید این كارها بیشتر از همه در نظر گرفته می شد ارائه تصاویر زیبا با استفاده از بهترین تكنیك های نقاشی در عین امانت داری بصری( كه در آن زمان به عهده بهزاد سهرابی نقاش این آثار بود)، انتخاب شعر مناسب و تأثیرگذار، هماهنگی نقاشی چهره هنرمندان و تصویرسازی با شعرهای انتخابی و دست آخر استفاده فرهنگی از فضای موجود در پشت كارت پستال- كه تا آن زمان تقریباً بی كار مانده بود- برای چاپ شعر، مطلب یا پیام شاعر و نویسنده كه بود. این روند از سال ۶۹ بعد از تولیدات اولیه و فرار از آن آزمون و خطاهای اجتناب ناپذیر دنبال شد و در بهار ۱۳۷۲ برای اولین بار تقویم شاعران معاصر ایران با تصاویر و اشعار «نیما یوشیج- سهراب سپهری- مهدی اخوان ثالث » هر كدام در یك فصل كه با هماهنگی مضمونی و بصری اجرا شده بود به بازار فرهنگی آن روزها آمد. استقبال گسترده از این آثار ابتكاری نشان داد كه تأثیرات بصری و فرهنگی این مواد ماندگار برای جامعه ای كه زمان و حوصله چندانی برای مطالعه كتب منتشره ندارد كارساز بوده و این آثار- بر اساس تحقیقات انجام شده- موجبات شناخت بیشتر شاعران و نویسندگان را فراهم آورد و در روند فروش كتاب و آثار نوشتاری آنان تأثیر مثبت گذاشته بود.
بخشی از آثار منتشره «اهورا» در قالب های یاد شده كه در طی این سالها به كارگردانی هنری نگارنده تولید شده است عبارتند از:
* شعر و تصاویر شاعران معاصر مانند محمدحسین شهریار- پروین اعتصامی- نیما یوشیج- مهدی اخوان ثالث- هوشنگ ابتهاج- فریدون مشیری و...
* تصاویر و مطالب نویسندگان و اندیشمندان معاصر نظیر دكتر علی شریعتی- جلا ل آل احمد- سیمین دانشور و....
* تصاویر اهالی موسیقی و سینمای ایران مانند عارف- شیدا- روح ا... خالقی- مرتضی حنانه- محمدحسین بنان- محمد رضا شجریان- شهرام ناظری- عزت ا... انتظامی- جمشید مشایخی- رقیه چهره آزاد- اكبر عبدی- فریماه فرجامی- خسرو شكیبایی و...
* تصویر بازسازی شده و تخیلی شاعران كهن سرای پارسی گوی همراه با اشعار آنان مانند فردوسی- مولانا- حافظ- سعدی- باباطاهر و شیخ عطار.
بعد از گذشت آن سال های اولیه كار، در پی نظرات و راهنمایی های مخاطبان این آ ثار منتشره و هم فكری هایی كه با گروه صورت گرفت به فكر جذب آن دسته از مخاطبین نوجوان و یا جوان تری آمدیم كه خرید تصاویر هنرمندان برای آنها جذابیتی نداشت و این مجالی بود كه برای اولین بار با در هم آمیختن كلمات، اشعار و تصاویر، فضایی خیال انگیز و تأثیرگذار در كارت های تصویرسازی از اشعار اندیشه و اشعار هنرمندان ایرانی بود. این مجموعه، نظام منسجمی بود از شاخص های بصری، اجتماعی، اخلاقی و هنری در كنار تظاهرات بصری تأثیرگذار با استفاده بیشتر از رنگ ها و تصاویر. به نظر می رسید این كارهای جدید می تواند جایگزین قابل قبولی برای بعضی از واردات جوان پسند و مشكل آفرین غربی در این زمینه باشد. این قبیل كارها بعدها با ورود رایانه و امكانات غیرقابل تصور نرم افزارهای گرافیكی تبدیل به تصویرسازی های رایانه ای گردید. تجربه شخصی نگارنده به عنوان طراح گرافیك و كارگردان هنری این مواد انتشاراتی چیزی شبیه حركت روی پرتگاه بود! مشكل زمانی به وجود آمد كه باید كاری ارائه داد كه در آن تكنیك های هنری تا حد قابل قبولی حفظ شود، انتخاب اشعار پتانسیل تصویرسازی جوان پسند داشته باشد، تصویرسازی به انحراف نرود و برگردان سرمایه ای كه تماماً شخصی است به مخاطره نیفتد و مشكل اصلی تر زمانی است كه این قبیل كارها بدون در نظر گرفتن جنبه های هنری و تحقیقاتی ما الگوی كارهای مبتذل دیگران می شود.برداشت های ناشایست صورت می گیرد و عیناً همان انتخاب و سوژه ما با اجرای بسیار ناپسند و آماتور به بازار می رود و دست آخر، دردآورترین بخش این سناریو نوشته می شود: (نشان دادن چراغ سبز از سوی نظام بیمار پخش به دلیل دریافت سود بی حساب.). چراغ سبزی كه موجب هجوم
سیل آسای این كارهای كم ارزش به بازار فرهنگی می شود و آثار ما و اندك تولید كنندگان فرهنگی دیگر چون ما پشت چراغ قرمز این جریان های پخش قرار می گیرند.
این اتفاق در مورد ابتكارات دیگر ما كه هر كدام فصل جدیدی در بازار این مواد هنری به وجود آورد نیز تكرار شد از جمله در مورد كارت پستال ها و پوسترهای تصویرسازی مذهبی و كارت پستال ، دفتر یادداشت و تقویم های اطلاعات اختری و طالع بینی كه برای اولین بار در ایران با تحقیق در علوم كهن ستاره شناسی درونی انسان و با ارائه تصاویر نمادین متولدین ماه ها و سال های مختلف تولید و منتشر شد. متأسفانه تكرار این برداشت ها و حتی تكثیر و چاپ این قبیل آثار هنری به صورت غیرمجاز كم كم تبدیل به رسم ناپسندی می شود كه تنها در مورد آثار انتشاراتی ما هر روز شاهد برداشت هایی از سوی موسسات و دوستانی مانند : ناشران كتب برای طرح روی جلد- همكاران- آموزش و پرورش برای استفاده در كتب ادبی درسی- ستادهای زیباسازی و غیره برای استفاده در بیل بردهای تبلیغاتی- روزنامه ها و مجلات به بهانه های مختلف- سایت های اینترنتی و دیگرانی هستیم كه بدون اجازه، آثار ما را به اشكال گوناگون منتشر می كنند و این مشكل گریبان گیر تمام همكاران و موسسات مشابه ما نیز هست كه اگر امروز در پی چاره ای برای حل آن نباشیم و دست در دست هم ندهیم به زودی تبدیل به مشكل لاینحلی خواهد شد.
۳- پرواضح است كه در بحث تولید، به هیچ عنوان نمی توان رابطه عرضه و تقاضا و برگردان سرمایه را نادیده گرفت چرا كه سودآوری بجا می تواند زمینه ساز تولیدات بهتر و تداوم در عرصه تولید و بازار گردد. درست است كه این از وظایف هنرمند، كارگردان هنری و تولیدكننده است كه نقشی در تغییر ذائقه مردم به سمت كمال داشته باشد اما به هر حال تفاوت های فرهنگی ما با كشورهای پیشرفته باعث شده است طراح و تولید كننده تا جایی به استفاده بصری از استعاره، دگرشكلی مدرن، گرایشات فرامدرن و آوانگارد و به كارگیری انتزاعی عنصر هنری در آثار منتشره ای كه مستقیم با بازار تقاضای مصرف كننده درگیر است پیشروی كند كه ذوق مخاطب عام آمادگی پذیرش آن را داشته باشد. به عبارت دیگر نادیده گرفتن علایق و خوراك فرهنگی هنری جامعه در امر تولید انبوه مواد فرهنگی به مثابه این است كه قید فروش و باز ماندن از چرخه رو به جلوی حركت را بزنیم. ماهیت ذاتی تولید این گونه مواد فرهنگی و هنری، تولید انبوه برای پایین آوردن قیمت جزء با استفاده از بهترین كیفیت و متریال مناسب است. این واقعیت موجب عدم رغبت تولید كننده برای سرمایه گذاری گسترده در آثار مدرن با شناسه های رایج جوامع پیشرفته شده است. حتی اگر تولید كننده ای حاضر به پذیرش این ریسك سرمایه ای شود خواهد دانست كه اولاً باید تیراژ این قبیل محصولات را بسیار كم در نظر بگیرد و در ثانی هزینه های این ریسك را از منابع دیگری تهیه نماید كه این روش، كاملاً با روح و تعریف انتشار در تناقض است.
متأسفانه تولیدكنندگان در ایران، آن طوری كه در جوامع دیگر مرسوم است برای همكاری تیمی و پذیرش ریسك جمعی جهت تولید و معرفی این قبیل آثار مدرن و پست مدرن هنری و گرافیكی در قالب های یاد شده ارزش زیادی قائل نیستند. اشاعه این قبیل نگرانی ها باعث گردیده است كه اكثر مؤسسات تولیدی و فرهنگی ما از انتشار كارهایی با نوآوری هایی از آن گونه كه در كشورهای دیگر رایج است پرهیز كنند. اگر شخصی یا گروهی این ریسك را پذیرفت و احیاناً مورد توجه مخاطبان بازار فرهنگی و هنری قرار گرفت باید در انتظار انواع و اقسام برداشت های فكر، ایده و تولیداتی باشد كه ماه ها و بلكه سال ها به بررسی در مورد آنها مشغول بوده و اكنون بی هیچ تعارفی مورد هجوم متقلبین و كپی كنندگان قرار گرفته است. این قبیل مشكلات به همراه مسائل بسیار دیگر موجب می شود كه روند حركت چرخه نوآوری هنری از كار باز بماند و صنایع تولیدی و فرهنگی هنری ما در مقایسه با مؤسسات خارجی، نظیر CARLTON CARDS- GO CARD- HALLMARK و... بسیار كوچك و محلی ظاهر شوند و حتی در جامعه كوچك خود نیز آن طور كه باید و شاید كارا نباشند. آن چه اكثریت همكاران این رشته در ایران از آن غافل شده اند روح همكاری و ایجاد تشكلی فراگیر با اساسنامه ای مدون از یك سو و نداشتن كادری كارآمد شامل مشاورین فرهنگی و هنری(كه توان شناخت جامعه و سلیقه های آن را داشته باشند) و نیروهای صاحب ذوق مانند كارگردانی هنری از سوی دیگر است. جدی نگرفتن ابعاد فرهنگی این كار و عدم رعایت مسائل اساسی از طرف برخی تولید كنندگان در ایران موجب بروز اتفاقاتی شده است كه به هیچ عنوان با شخصیت ملی، فرهنگی و عقیدتی ما مطابقت ندارد. آنچه امروز در بحث تولید اكثر این مواد فرهنگی و هنری شاهدیم نوعی سر هم بندی اقتصادی است كه نهایتاً دست مخاطب را به روی كارهای مناسب كوتاه می كند. اكنون باید پذیرفت كه آن دسته از دست اندركاران عرصه فرهنگ و هنر كه تنها به برداشت ایده، فكر و آثار دیگران مشغولند كاملاً برخلاف اعتقادات دینی، اخلاقی و انسانی در حركتند.
اگر به هر دلیلی مقامات اداری كشور از پذیرش و اجرای دقیق قوانین كپی رایت سرباز می زنند وظیفه انسانی دست اندركاران عرصه های فرهنگی و هنری ایران است كه با اتكا به آن سابقه فرهنگی و دینی، رعایت حقوق دیگران را بر هر كاری مقدم بدانند. موسسات تولیدی و فرهنگی و هنری كه به انتشار این قبیل مواد انتشاراتی غیر كتابی مشغول هستند باید در پی برنامه ای مدون و فراگیر در جهت حفظ حقوق كاری خود و دیگران باشند. شاید برای خیلی ها خوش آیند نباشد، اما باور كنید شایسته فرهنگ ایرانی نیست كه در هزاره سوم هنوز در پی تفهیم به دوستان باید بنویسیم:
«برداشت غیرقانونی فكر و آثار دیگران مانند بردن بدون اجازه لوازم او است» و اگر كسی با لوازم خصوصی شما این عمل را انجام دهد نامش را چه می گذارید؟!
چرا باید پیشنهاد های ما و دوستان دلسوز دیگر برای حفظ حقوق همكاری و تشكیل سندیكای تولیدكنندگان این قبیل مواد چاپی ماندگار بصری از طرف همكاران دیگر جدی گرفته نشود و اگر هم حركتی در این زمینه صورت می گیرد به جمعی كوچك و خودمانی ختم شود كه فارغ از هر گونه برنامه ریزی كامل و اطلاع رسانی دقیق است؟
این حجم موجود تولیدات سالانه مواد فرهنگی در قالب پوستر، كارت پستال، تقویم، سررسید و موادی از این دست احتیاج به تشكلی مستقل دارد تا بعد از شناسایی و ثبت نام تولید كنندگان عهده دار وظایفی گردد كه برخی از پیشنهادهای نگارنده برای شرح این وظایف به این قرار است:
* طبقه بندی موضوعی رشته های تولیدی
* بررسی زمینه های كاری هر تولید كننده و چگونگی همكاری تیمی
* ثبت آثار تولیدی و جلوگیری از برداشت آثار اعضا و برخورد قانونی با متخلفین توسط مشاوران حقوقی این انجمن
* ثبت ایده های تأیید شده توسط كارشناسان مجرب
* امكان فروختن ایده های ثبت شده به مجریان و موسسات تولیدی
* راه اندازی شبكه پخش عمومی و بررسی و اجرای روش های نوین پخش
* راه اندازی فروشگاه های زنجیره ای به صورت سهامی جهت نمایش و فروش محصولات تولیدی اعضای این تشكل
* برپایی نمایشگاه تخصصی سالانه در زمان و مكانی مناسب به منظور خروج از فشارهایی كه اجازه فروش این محصولات فرهنگی را در نمایشگاه های دیگر، خصوصاً نمایشگاه بین المللی كتاب نمی دهند.
و موارد بسیاری كه می تواند در دستور كار این تشكل قرار گیرد.
خوشبختانه در سال های اخیر وزارت ارشاد و كتابخانه ملی نیز امكانات بهتری جهت ثبت این آثار چاپی غیر كتابی و دریافت مجوز كسب كارت پستال فراهم آورده اند و به نظر می رسد وضعیت برای ادامه كار سالم بهتر از گذشته باشد و تنها نیاز برای رسیدن به این مهم در وهله اول، اندكی همت جمعی است.
در آخر از مطبوعات و اربابان جراید تقاضا می شود در بخش آرشیو و آتلیه طراحی خود دقت لازم جهت عدم استفاده غیرمجاز از آثار انتشاراتی دیگران به عمل آورده و ضمن اطلاع رسانی دقیق برای ریشه كن كردن این بیماری از جامعه، رسالت فرهنگی خود را كامل كنند.
منبع : روزنامه همشهری