شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

از گذشته تا امروز


از گذشته تا امروز
سرزمین کوزوو واقع در جنوب صربستان براساس آمار غیررسمی حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و مساحت آن ۱۰ هزار و ۸۸۷ کیلومتر مربع است. اکثریت ساکنان کوزوو آلبانیایی تبارهایی هستند که سالیان دراز برای رسیدن به استقلال و جدا شدن از صربستان، مبارزات گسترده ای داشته اند.
آلبانیایی تبارها اکنون علاوه بر کوزوو در مناطق دیگر از کشورهای حوزه بالکان مانند مقدونیه و مونته نگرو نیز زندگی می کنند. تاریخ تمدن کوزوو به دوران باستان و هزاره دوم پیش از میلاد مسیح باز می گردد. نژاد نخستین ساکنان کوزوو از اقوام «آیلیوین» است که قدیمی ترین قوم در این منطقه می باشد و از هزاران سال قبل در بالکان به سربرده اند. در قرن ششم تا هفتم میلادی، اقوام اسلاو وارد این سرزمین شدند. موضوع تقدم و تاخر در ورود آلبانی تبارها و اسلوها به این منطقه در قرون گذشته یک مساله مهم در مناقشات میان جوامع یادشده بوده است. آلبانیایی تبارهای کوزوو معتقدند نخستین قومی بوده اند که در این منطقه اسکان گزیده اند و صرب های کوزوو نیز که از نژاد اسلاو می باشند براین باورند که کوزوو همیشه یک سرزمین صرب نشین بوده است. در قرن ۱۴ میلادی، کوزوو مرکز امپراتوری صرب ها محسوب می شد تا این که در سال ۱۳۸۹ میلادی با تسلط نیروهای امپراتوری عثمانی براین منطقه، امپراتوری مقتدر صرب، قدرت خود را بر سرزمین کوزوو از دست داد.
در همین سال بود که شاهزاده صرب به نام «شاه لازار» برای بیرون کردن امپراتوری عثمانی در راس نیرویی متشکل از صرب ها، کروات ها و آلبانیایی تبارها در برابر ارتش قدرتمند امپراتوری عثمانی به جنگ بزرگ و خونینی پرداخت که در تاریخ به نام «نبرد کوزوو» به ثبت رسیده است. این جنگ گرچه با شکست نیروهای شاه لازار که یکی از حکمرانان بزرگ و شجاع صربستان به شمار می رفت همراه بود، اما از وی در تاریخ صربستان و بالکان به عنوان یک قهرمان ملی یاد می شود که توانست خسارات زیادی برای امپراتوری عثمانی به بار آورد. صحبت از ایجاد کشوری به نام آلبانی، در سال ۱۸۷۸ میلادی در کنگره برلین مطرح شد و در کنفرانس لندن در سال ۱۹۱۲ رسما به عنوان یک کشور مستقل در جهان مورد تایید قرار گرفت. این موضوع را شاید بتوان نقطه شروع بحرا ن های کنونی در کوزوو و درگیری میان صرب ها و آلبانیایی تبارها در این منطقه از بالکان تلقی کرد. این اجلاس که درپی دومین جنگ بالکان در قرن بیستم تشکیل شد، به نوعی پایان بخش حضور نیروهای امپراتوری عثمانی در بالکان بود. در این اجلاس سرزمین های آلبانیایی نشین به گونه ای میان آلبانی و صربستان تقسیم شد. از گذشته های دور، دولت صربستان و بلگراد همواره کوزوو را بخشی از این کشور می دانسته اند و در مقابل، آلبانیایی تبارهای کوزوو این استان را بخش جدا شده ای از ملیت آلبانی تلقی می کرده اند. کوزوو به دلیل ساختار جغرافیایی، قومی، ملی و ژئوپلتیکی، ویژگی خاصی به موقعیت استراتژیک بالکان داده است. احساسات ملی گرایی شدید در میان ملت صرب و ملی گرایی افراطی کروات ها، اندیشه ایجاد بلغارستان بزرگ و یا آلبانی بزرگ از جمله عوامل تاثیرگذار و نقش آفرین در به وجود آوردن بحران های این منطقه از جمله ایده صربستان بزرگ در بالکان بوده است. الحاق کوزوو به صربستان در سال ۱۹۱۳ و تشکیل نظام سلطنتی مشترک صرب ها، کروات ها و اسلاوها سبب خشم آلبانیایی تبارها شد. تنها پنج سال پس از تاسیس نظام سلطنتی یعنی در سال ،۱۹۱۸ درگیری های قومی صرب ها و آلبانیایی تبارهای کوزوو آغاز شد. با نادیده گرفتن حقوق آلبانیایی تبارها کوزوو ازسوی حکومت مرکزی صربستان و انتظارات آلبانیایی تبارها برای حاکمیت بر این استان، درگیری ها و اختلافات میان صرب ها و آلبانیایی تبارهای کوزوو عمیق تر شد. حکومت سلطنتی صرب ها، کروات ها و اسلاوها که دارای خصوصیات مشترک فرهنگی و اجتماعی می باشند، حق آموزش و داشتن مطبوعات به زبان آلبانیایی را از ساکنان آلبانیایی تبار کوزوو گرفتند. ادامه سیاست های خصمانه حکومت سلطنتی صرب ها علیه آلبانیایی تبارهای کوزوو منجر به بروز احساسات شدید میان قوم آلبانیایی تبار علیه صرب ها شد. پس از حمله آلمان نازی و ایتالیا به صربستان در سال ۱۹۴۱ و سقوط رژیم سلطنتی صربستان در همین سال، آلبانیایی تبارهای کوزوو به کشور آلبانی پیوستند که در آن زمان در اشغال نیروهای ایتالیایی قرار داشت. درپی وقوع جنگ جهانی دوم، حزب کمونیست یوگسلاوی به رهبری «تیتو» در نشست محرمانه ای با مقامات آلبانی در یونان در دسامبر ،۱۹۴۳ درخصوص استراتژی و برنامه های معینی به توافق رسید.
حزب کمونیست یوگسلاوی متعهد شد که آلبانیایی تبارهای کوزوو را در صف مبارزان پارتیزان که علیه نیروهای نازی و ایتالیایی مبارزه می کرده اند بپذیرد و فدراسیونی از کشورهای مختلف بالکان از جمله آلبانی و بلغارستان تشکیل دهد. یوگسلاوی در سال ۱۹۴۵ که در اشغال نیروهای اروپایی بود به وسیله پارتیزان های مارشال تیتو آزاد شد. تیتو که تلاش می کرد منازعات منطقه بالکان را به گونه ای تفاهم آمیز حل و فصل کند، در سال ۱۹۴۶ به صورت رسمی «جمهوری فدراتیو سوسیالیستی یوگسلاوی» متشکل از ۶ جمهوری و ۲ استان خود مختار را تاسیس کرد و خود در راس آن قرار گرفت. ۶ جمهوری شامل صربستان، اسلوونی، بوسنی و هرزگوین، مقدونیه، کرواسی و مونته نگرو و دو استان خودمختار نیز شامل «ووی وودینا» در شمال و «کوزوو» در جنوب بود. تمامی جمهوری های یوگسلاوی سابق در دوران جنگ های بالکان در دهه ۱۹۹۰ و پس از آن به استقلال رسیدند که آخرین آن ها مونته نگرو بود. تحلیلگران سیاسی معتقدند که جدا شدن استان کوزوو از صربستان و استقلال آن، مرحله ای دیگر ازفروپاشی یوگسلاوی سابق است. براساس طرح های گذشته قرار بود آلبانی به همراه کوزوو به یکی از بخش های جمهوری فدراتیو سوسیالیستی یوگسلاوی بدل شود اما این امر عملی نشد. دولت مرکزی یوگسلاوی نیز در آن زمان نگران وضعیت استان کوزوو در جمهوری صربستان بود و از حرکت های جدایی طلبانه در این استان که در حال گسترش بود ابراز نگرانی می کرد. این نگرانی به ویژه پس از تیرگی روابط تیتو و استالین رهبران یوگسلاوی و شوروی سابق در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید. «انور خوجه» رهبر آن زمان آلبانی با استفاده از تیرگی روابط بلگراد و مسکو توانست خود را از قید یوگسلاوی رها کند و به این ترتیب طرح تشکیل فدراسیون بزرگ بالکان برای همیشه به فراموشی سپرده شد.
آلبانی تبارهای کوزوو از سال ۱۹۶۸ به بعد، به گونه ای خواستار اختیارات بیشتری برای اداره این منطقه از صربستان و تمرکززدایی بیشتر شدند. آن ها در آن زمان اصرار داشتند که کوزوو باید به صورت جمهوری مستقل در نظام فدراسیون یوگسلاوی سابق همانند ۶ جمهوری دیگر به رسمیت شناخته شود. تداوم مبارزات آلبانی تبارای کوزوو برای دستیابی به جمهوری مستقل موجب شد که پارلمان محلی این استان در سال ۱۹۸۹ با تصویب بیانیه ای جمهوری مستقل کوزوو را اعلام کند. در واکنش به این اقدام، پارلمان صربستان سه روز بعد بیانیه پارلمان کوزوو مبنی بر استقلال این استان را باطل و غیرقانونی اعلام کرد. پس از این رخداد سیاسی، نمایندگان پارلمان کوزوو قانون اساسی جدیدی را برای نظام سیاسی خود یعنی جمهوری کوزوو به تصویب رساندند. پارلمان صربستان نیز سه هفته پس از این ماجرا، قانون جدید صربستان را به تصویب رساند که براساس آن خود مختاری کوزوو باطل اعلام شد و یک خودمختاری محدود در چارچوب قانون اساسی جدید صربستان برای کوزوو در نظر گرفته شد که با مخالفت رهبران سیاسی و دولتی کوزوو مواجهه گشت. این اقدام، آغازی دیگر برای بحرانی تر شدن وضعیت سیاسی در کوزوو و حکومت مرکزی در صربستان بود. آلبانی تبارهای کوزوو در آن زمان تصمیم گرفتند که تمامی انتخابات محلی، پارلمانی و ریاست جمهوری در سطح جمهوری صربستان و دولت فدرال یوگسلاوی سابق را تحریم کنند. احزاب آلبانی تبار کوزوو در ژوئن ۱۹۹۲ به رغم مخالفت بلگراد، انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی را در استان خود مختار جنوب صربستان برگزار کردند. اگرچه این اقدام در تضاد با دیدگاه بلگراد محسوب می شد اما کمیسیون انتخابات محلی در کوزوو براساس نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، «ابراهیم روگووا» رهبر بزرگترین حزب سیاسی در کوزوو را با کسب ۹۰ درصد آرای رای دهندگان به عنوان رییس جمهوری منتخب استان کوزوو معرفی کرد. به رغم مخالفت صربستان با روگووا و عدم شناسایی رسمی او به عنوان رییس جمهوری کوزوو از سوی دولت بلگراد، رژیم بلگراد در بمباران صربستان توسط ناتو در سال ۱۹۹۹ که ۷۸ روز طول کشید، با وی به عنوان تنها نماینده قانونی کوزوو برای دست یافتن به تفاهمی میان صرب ها و آلبانی تبارها مذاکره کرد.
روگووا در نخستین مراحل مذاکرات کوزوو و صربستان که با میانجی گری جامعه بین الملل همراه بود، به علت بیماری درگذشت و در یک انتخابات دموکراتیک «فاتمیرسیدیو» به ریاست جمهوری کوزوو برگزیده شد. سیدیو در نوامبر سال گذشته میلادی برای دومین بار به عنوان رییس جمهوری کوزوو برگزیده شد.
● کوزووی غنی
در سال های بعداز جنگ جهانی دوم، بخش های کشاورزی و صنعتی در کوزوو رونق گرفت. براساس تحقیقات زمین شناسی، در کوزوو بزرگترین ذخایر معدنی مناطق جنوب شرق اروپا قرار دارد. معدن «تربچا» در شمال «پریشتینا» مرکز کوزوو، یکی از معادن غنی این استان محسوب می شود که پس از جنگ جهانی دوم به یکی از بزرگترین منابع تامین کننده سرب و روی در اروپا تبدیل شد. از دیگر منابع طبیعی موجود در کوزوو می توان به معادن بوکسیت، کروم، مس، سنگ آهن و معادن عظیم زغال سنگ اشاره کرد. براساس آمار و ارقام رسمی، ذخایر عظیم زغال سنگ کوزوو بیش از ۶ میلیون تن برآورد شده است. گفته می شود نازی های آلمان در آن زمان به ذخایر سرشار معدن در کوزوو چشم داشتند. در سال ۱۹۴۱ که هیتلر این منطقه از بالکان را فتح کرد، به هم پیمانان خود گفته بود که معدن تربچا در کوزوو و دیگر معادن نزدیک به آن، سهمیه کشور آلمان است. در حال حاضر نیز که اکثر نیروگاه های برق در کشورهای حوزه بالکان را نیروگاه های حرارتی تشکیل می دهد، معادن زغال سنگ کوزوو با داشتن ظرفیت بالا، اهمیت خاصی برای تولید انرژی برق دارد. به همین دلیل استقلال کوزوو برای صربستان که دارای چندین نیروگاه بزرگ حرارتی است، از لحاظ اقتصادی زیان آور است. کوزوو در طول تاریخ از لحاظ استراتژیکی و به دلیل داشتن موقعیت خاص جغرافیایی و داشتن معدن های متعدد، همیشه محل نزاع قدرت های بزرگ بوده است. برخی از تاریخ دانان به دلیل عبور حجم عظیم از واردات و صادرات امپراتوری عثمانی از این منطقه از کوزوو به عنوان «هنگ کنگ» بالکان یاد کرده اند. کوزوو با داشتن کلیساهای قدیمی و آثار کهن تاریخی، از اهمیت فراوانی برای صرب ها برخوردار است و آنان کوزوو را مهد تمدن و فرهنگ کهن خود می دانند. این استان پس از بمباران ۷۸ روزه نیروهای ناتو در سال ،۱۹۹۹ تحت قیمومیت سازمان ملل قرار گرفت. بعد از گذشت ۸ سال از ورود هیات سازمان ملل به کوزوو، طرح ورود یک هیات غیرنظامی دو هزار نفری اتحادیه اروپا برای استقرار در این منطقه به جای نیروهای سازمان ملل آغاز شده است. استقلال کوزوو در حالی چند روز قبل به طور یکجانبه از سوی مقامات آن اعلام شد که مقامات صربستان بارها گفته اند استقلال کوزوو از سوی نهادهای اجرایی این کشور غیرقابل قبول و باطل است و هرگز هیچ مقام و نهادی در صربستان، استقلال کوزوو را به رسمیت نمی شناسد. دولت صربستان اخیرا باتصویب سندی، پیشاپیش تصمیم احتمالی نهادهای حکومت موقت استان خودمختار و جدایی طلب کوزوو برای استقلال را باطل اعلام کرده بود. این در حالی است که «هاشم تاچی» نخست وزیر کوزوو اخیرا اعلام کرده بود یکصد کشور جهان نسبت به استقلال کوزوو نظر مساعد دارند.
● پیامدهای اعلام استقلال
حل مناقشه کوزوو یک محک مهم برای نشان دادن انسجام و یکپارچگی اتحادیه اروپاست که در این سناریو نقش مهمی را بازی می کند.اتحادیه اروپا و امریکا نسبت به استقلال کوزوو ابراز تمایل کرده اند اما روسیه که حامی صربستان محسوب می شود خواستار بازگرداندن این استان به صربستان شده و هشدار داده که استقلال کوزوو، منطقه را در سراشیبی لغزنده ای قرار خواهد داد. تردیدی نیست که مساله کوزوو موجب افزایش تنش موجود در روابط روسیه و غرب خواهد شد. به رسمیت شناخته شدن استقلال کوزوو از سوی امریکا و کشورهای مهم اروپایی، در حقیقت تهدیدی برای این اصل قبول شده بین المللی در دوره پس از جنگ جهانی دوم است که مرزهای یک کشور مستقل را تنها با موافقت اکثریت شهروندان آن کشور می توان تغییر داد. البته دیپلمات های غربی، تاکید می کنند که کوزوو یک مورد منحصر به فرد است و مسبوق به هیچ سابقه ای نیست.
اما روسیه این استدلال را نمی پذیرد. روس ها نگرانند که استقلال کوزوو پیش زمینه ای شود برای سایر مناقشات در مناطقی که جزو اقمار شوروی سابق محسوب می شوند.
مناقشاتی که تاکنون مانند آتش زیرخاکستر بوده اند. روسیه گفته است با استقلال کوزوو ممکن است آبخازیا و اوستیای جنوبی- دو منطقه گرجستان که رابطه خود را با گرجستان قطع کرده اند- نیز از کوزوو تبعیت کنند. البته بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا و پیمان ناتو به خصوص کشورهایی که دارای اقلیت های ملی یا بومی قابل توجهی هستند که در داخل خود احساس آرامش نمی کنند نیز با موضوع استقلال کوزوو راحت کنار نمی آیند. تعدادی از این کشورها، با این مساله که اتحادیه اروپا نقش مهمی در دوره انتقالی کوزوو داشته باشد موافقند. آگاهان می گویند چنین موافقتی برای این که این منطقه قابل انفجار، دوباره صحنه هرج و مرج نشود لازم است.
دیپلمات های اروپایی امیدوار بودند اعلام استقلال کوزوو تا اواخر سال جاری میلادی به تعویق بیفتد اما با توجه به این که روسیه در حال حاضر فشارهای دیپلماتیک خود را افزایش داده، روشن است که مساله کوزوو پیامدهایی خواهد داشت که از منطقه بالکان فراتر خواهد رفت.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید