پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تولد دوباره اصلاح طلبی پیشرو


تولد دوباره اصلاح طلبی پیشرو
بیش از دو سال از خلق واژه اصلاح طلبی پیشرو می گذرد، اما هنوز تعریف دقیق و جامعی از این واژه ارائه نشده است. شاید بتوان برنامه های انتخاباتی دکتر معین را تا حدی مبین این ایده توصیف کرد، اما آن برنامه ها متناسب با حضور در دولت و کسب قدرت طرح شده بودند و کمتر برای بیرون از حاکمیت برنامه ای داشت.
اما بعد از حدود دو سال ظاهراً می توان اصلاح طلبی پیشرو را تعریف دقیق تری کرد. شاید «سیاست ورزی جامعه محور» معادل مناسبی برای این عنوان باشد. عبارتی که این روزها کسانی چون سعید حجاریان و هادی خانیکی بیش از بقیه در تبیین آن نقش داشتند و به مرور می توان راهبردهای این مسیر را هم از خلال بحث های آنها دریافت.
این شیوه از اصلاح طلبی بین دو طیف از دموکراسی خواهان ایستاده است. یک طرف قائلان به سیاست ورزی پارلمانتاریستی که علوی تبار عنوان اصلاح طلبان پیگیر را بر آنها می نهد و سوی دیگر تحریمی ها و رادیکال ها. در مسیر سیاست ورزی جامعه محور اگرچه به تاثیر حضور در قدرت سیاسی برای پیشبرد اهداف دموکراتیک اصلاحات توجه می شود و حاکمیت دوگانه را پی می گیرد، اما همچون سیاست ورزی پارلمانتاریستی، صرفاً شرکت در انتخابات و حضور در قدرت برای تغییر رفتار قدرت پی گرفته نمی شود.
در اصلاح طلبی پیشرو و جامعه محور تغییر رفتار قدرت هدف است و حضور در قدرت صرفاً پنجره ای است به روی این هدف، اما در اصلاح طلبی پارلمانتاریستی بدون توجه به واقعیات آرایشی قدرت در ایران و محتوای انتخابات و محدودیت های آن، به این امر به مثابه دروازه ای به شهر همه خوشبختی ها نگاه می شود.
در سیاست ورزی جامعه محور کسب قدرت سیاسی تنها ابزار برای تغییر رفتار قدرت نیست که برای آن هر بهایی پرداخت شود، بلکه انتخابات ابزاری است در کنار سایر ابزارها که آنها نیز می توانند مولفه هایی برای قدرت یک جریان سیاسی باشند.
ابزاری چون متشکل کردن طبقات و گروه های اجتماعی مختلف، تشکیل سازمان های اقماری احزاب در قالب زنان، جوانان، کارگران و...، تقویت سندیکاها، ایجاد گفت وگوهای سه ضلعی بین اهالی فرهنگ و هنر، دانش و سیاست تا هر یک از این اضلاع متناسب با نفعی که از دموکراسی می برند، در پیشبرد آن درگیر و سهیم شوند؛ ایجاد گروه های خیریه و امداد برای نزدیکی هرچه بیشتر به توده ها و نزدیک تر شدن مطالبات طرح شده با نیازهای واقعی مردم که خودسازی نیروها را نیز به همراه خواهد داشت و بسیاری ابزارهای دیگر که مجال جداگانه ای برای طرح و بررسی آنها می طلبد.
همچنین در سیاست ورزی جامعه محور به دو خاصیت مهم انتخابات به یک اندازه توجه می شود. خاصیت اول انتخابات ایجاد فرصتی مناسب برای طرح مباحثی است که یا در زمان های دیگر امکان بیان ندارند یا گوشی برای شنیدن شان یافت نمی شود. خاصیت دوم هم البته ورود به قدرت و استفاده از مزایای آن است.
در سیاست ورزی پارلمانتاریستی به خاصیت دوم توجه بیشتری می شود. بدان گونه که به عنوان مثال وقتی برای کسب پیروزی در انتخابات، ائتلاف به عنوان یک راهکار برگزیده می شود، دیگر به وجوه تمایز موتلفان هیچ توجهی نمی شود و ائتلاف ناگهانی از سطح تاکتیک به سطح استراتژی ارتقا می یابد.
اما در اصلاح طلبی پیشرو و جامعه محور به بهانه ائتلاف، اصول اساسی یک جریان مسکوت نمی ماند. (حالا که صحبت به اینجا کشید لازم به یادآوری است که پس از شکست انتخاباتی حامیان دکتر معین، از عدم ائتلاف به عنوان یکی از دلایل شکست نام برده شد و در کنار آن به مواردی چون عدم ترجمه دموکراسی به نان شب مردم هم اشاره شد که متاسفانه عبرت های آن شکست، صرفاً به بحث ائتلاف محدود شد و تقلیل یافت.)
در خاتمه به یکی دیگر از وجوه ممیزه سیاست ورزی پارلمانتاریستی و سیاست ورزی جامعه محور باید اشاره کرد. در سیاست ورزی پارلمانتاریستی آرامش در پایین و چانه زنی از بالا دنبال می شود. به همین جهت است که همه حرف ها، خطاب ها، بیانیه ها و اطلاعیه ها خطاب به حاکمیت اند.
در این شیوه جایی برای حضور مردم جز در پای صندوق ها وجود ندارد و لذا توجه کمتری به افزایش آگاهی آنها و گفت وگو با مردم می شود. اما در اصلاح طلبی پیشرو تکیه بر جامعه است. جامعه حق دارد که بداند و به نفع اصلاحات است که بداند و خود نیز در پیگیری مطالباتش سهیم شود. افزایش آگاهی های اجتماعی خودبه خود راه های کسب مطالبات را هم پیدا می کند.
بدیهی است که در این شیوه دیگر کمتر با سیاست ورزی بوروکراتیزه شده مواجه خواهیم بود. بوروکراسی که برای هر فعال سیاسی در مسیر دموکراسی خواهی اگر بخواهد کار جمعی کند، نفس تنگی می آورد.
حسین نورانی نژاد
منبع : روزنامه شرق