یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


تنبیه بدنی؛ هرگز


تنبیه بدنی؛ هرگز
وقتی سخن از «تنبیه» به میان می آید، اولین چیزی كه به ذهن می رسد معنای «انضباط» است. در نتیجه بعضی از افراد تنبیه را با انضباط و اطاعت كوركورانه مترادف می دانند. یعنی معتقدند كه انضباط در سایه اطاعت كوركورانه به دست می آید و منضبط كسی است كه بدون اظهارنظر، دستور مافوق خود را اجرا نماید.
متأسفانه بسیاری از والدین و مربیان نیز همین فرض ها را پذیرفته اند و معتقدند اگر كودك از آنها اطاعت محض كند، كودكی منظم و سر به راه بوده و در غیر اینصورت باید تنبیه گردد. به عقیده آنان ترس از تنبیه، كودك رابه اجرای وظایف معین وامی دارد و مانع از انجام كارهای خلاف مقررات می گردد.
درست است كه تنبیه اثر فوری دارد و كودك را از ادامه تخلف باز می دارد ولی او را نسبت به زشتی كار، آگاه نمی سازد بنابراین اصلا اثر تربیتی ندارد گذشته از این كه اثرات منفی زیادی نیز بر روح و روان كودك باقی می گذارد. اصول تربیت اقتضا می كند كه آدمی عمل خلاف را نه از ترس تنبیه، بلكه به صرف خلاف بودن آن مرتكب نشود و تنها برای این كه وجدانش از ارتكاب به گناه مبرا باشد، از انجام آن سر باز زند پس تنبیه، در درازمدت عملا رفتار تنبیه شده را از خزانه رفتار حذف نمی كند و توفیق موقتی آن به بهای گزاف كاهش كارآمدی كلی فرد و خوشوقتی او تمام می شود.
«تنبیه» در درازمدت بی تأثیر است. چنین به نظر می رسد كه تنبیه صرفاً رفتار ناشایست را پس می زند و زمانی كه دیگر تهدید تنبیه وجود نداشته باشد، نرخ پاسخ، به میزان اولیه باز می گردد. بنابراین، گرچه تنبیه اغلب خیلی مؤثر به نظر می رسد، اما در واقع اثری ناپایدار برجای می گذارد. دلایل روانشناسان برای نامناسب بودن تنبیه از قرار زیر می باشد:
▪ آثار جسمی- روحی:
تنبیه آثار جانبی و هیجانی نامطلوب بر جسم باقی می گذارد. كودك تنبیه شده می ترسد و حتی گاهی این ترس خود را به محرك های مختلفی كه هنگام تنبیه شدن حضور دارند نیز تعمیم می دهد.
▪ بی اثر بودن آن:
تنبیه به كودك نشان می دهد كه چه كار نكند، نه این كه چه كار بكند. در قیاس با تقویت و تشویق، تنبیه عملا هیچ گونه اطلاعاتی در اختیار ارگانیسم قرار نمی دهد.
▪ اثر معكوس تربیتی:
تنبیه علاوه بر اینكه اثر مثبت تربیتی ندارد صدمه زدن به دیگران را توجیه می كند. وقتی كه كودكان تنبیه می شوند، تنها چیزی كه می آموزند، این است كه در بعضی موقعیت ها صدمه زدن به دیگران جایز است.
▪ تقویت امكان تكرار عمل اشتباه:
چنانكه كودك با قرار گرفتن در موقعیتی كه بتواند رفتار قبل خود را كه به خاطر آن تنبیه شده است، انجام دهد و برای آن تنبیه نشود، ممكن است آن رفتار را دوباره انجام دهد و در غیاب عوامل تنبیه كننده دست به اقدام مجدد بزند چرا كه او آموخته است در حضور عوامل تنبیه كننده رفتارهای ناشایست را واپس بزند، اما دلیلی نمی بیند كه در غیاب آنان این رفتارها را انجام ندهد چون به دلیل ناشایست بودن واقف نگردیده است.
▪ ایجاد پرخاشگری:
تنبیه، شخص تنبیه شده را نسبت به عامل تنبیه كننده و دیگران پرخاشگر می كند خود این رفتار نیز موجب بروز مشكلات دیگری می گردد چنانكه مشاهده می شود افرادی كه از سوی مراجع كنترل كننده در جامعه كه تنبیه را به عنوان وسیله اصلی كنترل به كار می برند، افراد بسیار پرخاشگری هستند و مادام كه تنبیه یا تهدید تنبیه برای كنترل رفتار آنان به كار می رود، هم چنان پرخاشگر باقی خواهند ماند.
▪ عدم اصلاح پاسخ فرد به عوامل بیرونی:
تنبیه، اغلب یك پاسخ نامطلوب را جانشین پاسخ نامطلوب دیگر می سازد و به صورت غیرمستقیم به فرد عمل نامطلوب دیگری می آموزد مثلا كودكی كه به دلیل ریخت و پاش كردن اسباب بازی هایش تنبیه می شود، كودكی بهانه جو و گریه كن بار می آید.
افراد به طور غریزی به كسی كه رفتارشان آنها را می آزارد، حمله می كنند، شاید نه به صورت فیزیكی، بلكه با انتقاد، عدم تأیید، سرزنش یا تمسخر بنابراین تنبیه تنها به صورت جسمی و فیزیكی نیست بلكه به صورت زبانی و روحی هم ممكن است نمایان گردد.
وقتی كه والدین فرزند خود را به دلیل این كه به كودكی كوچك تر كمك كرده، تشویق می كنند، یا به دلیل اینكه نمره ۲۰ گرفته به او مقداری پول می دهند، در واقع تقویت كننده مثبت را به كار برده اند، تقویت كننده ها ممكن است شامل موارد اجتماعی (مانند: تشویق، محبت و...) یا غیراجتماعی (مانند: چیزهای ملموس، امتیازات خاص و...) باشند.
البته قابل ذكر است كه معمولا والدین ناخودآگاه و به طور غیرعمدی رفتار كودك خود را تقویت می كنند هرگاه والدین تسلیم گریه ها یا خواسته های غیرمنطقی كودك شوند، نه تنها رفتار خلاف كودك را از بین نبرده اند بلكه همان رفتاری كه قصد از میان بردنش را داشتند، تقویت كرده اند. بنابراین ما می توانیم به جای تنبیه از تقویت كننده های مثبت و منفی استفاده كنیم و كودكمان را به رفتار درست وادار نماییم، هرچند این روش در آغاز وقت گیر به نظر می رسد، ولی زمانی كه چندین بار در مقابل رفتار ناخوشایند كودك مقاومت شود، آنان یاد خواهند گرفت رفتارهایی را كه والدین یا مربی به آن بی توجه هستند، سریع ترك كنند.
▪ اثرات مخرب تنبیه ـ نابودی حس ابتكار كودك:
كودكانی كه مورد تنبیه (چه بدنی و چه كلامی و روحی) قرار می گیرند در دوران بلوغ و پس از آن یا در مقابل هیچ مقامی اطاعت نمی كنند و عصیانگر می شوند و یا آمادگی توسری خوردن یا فرمانبری محض را پیدا می كنند و ناخودآگاه به انسان هایی تبدیل می شوند كه در آینده فقط تنبیه می تواند مانع انجام كارهای خلاف آنان گردد و معمولا انسان هایی خواهند شد كه صحبت های منطقی دیگران را یا نمی شنوند و یا اصلا تحمل حرف های منطقی را نخواهند داشت.
▪ تقلید از روش تنبیهی والدین:
كودكانی كه به هر نحوی مورد تنبیه بدنی یا كلامی والدین قرار می گیرند در آینده بسیار نزدیك امكان دارد همان روش ها را برای تربیت كودكان خود به كار ببرند بدین ترتیب بدرفتاری با كودكان از نسلی به نسل دیگر منتقل خواهد شد.
▪ پرهیز و دوری كودك از تنبیه كننده اش:
این امر نیز یك اصل در روانشناسی است. انسان از كسی كه او را مورد اعتراض یا آزار قرار می دهد همواره روگردان خواهد بود و در صورت ادامه تنفر و گریز بوجود می آید عواقبی مانند فرار از خانه یا مدرسه هم می تواند از نتایج این امر باشد.
▪ تخریب شخصیت كودك:
همانگونه كه تنبیه بدنی عواقب جسمی در پی دارد تنبیه های كلامی و روحی باعث از هم پاشیدن شخصیت كودك شده رفتارهای پرخاشگرانه، عدم تشخیص صحیح از غیرصحیح، پناه بردن به دروغ و... را منجر می گردد.
امام علی(ع) نیز تنبیه غیربدنی را در مواقعی لازم دانسته اند و در جواب مردی كه از فرزند خود به حضرت شكایت می كرد، فرمودند: فرزندت را نزن و برای ادب كردنش از او قهر كن، ولی مواظب باش قهرت طول نكشد و هرچه زودتر با او آشتی كن.
در روش تربیتی اسلام محبت، رحمت، احترام، عفو و بخشش همیشه مطلوب است و تندی و عتاب و خطاب و غضب نسبت به كودك نه تنها مطلوب نیست بلكه نهی هم شده است. شاهد این مدعا این است كه در سیره معصومین(ع) مشاهده نشده است كه آنها فرزندان خود را و یا كودكان دیگری را تنبیه كرده باشند. بطور كلی می توان نتیجه گرفت كه هنگام تربیت كودكان هرگونه تشویق مثبت و منفی را باید كنار بگذارید البته باید توجه داشت كه به رفتارهای خوب كودك باید بها داد و آنها را تشویق نمود در صورتی كه والدین و مربیان به صورت ناخودآگاه فقط در برابر رفتارهای منفی واكنش نشان می دهند. سپس نسبت به اخراج یا تنبیه موقت اقدام نمایید البته این كار باید با شرایط زیر انجام گیرد.
● اخراج موقت
مؤثرترین روش در این مواقع اخراج یا تبعید موقت است. قبل از هر چیز به خاطر داشته باشید كه اخراج یا تبعید موقت یك تنبیه نیست و نباید آن را به این منظور به كار ببرید. بلكه در نظر داشته باشید كه با جدا كردن كودك از دیگران هم جلوی رفتار ناهنجار او را گرفته اید و هم اینكه خطری متوجه كودك و یا دیگران نخواهد بود در ضمن چون این روش تنبیه محسوب نمی شود و نمی توان آن را پاداش منفی محسوب كرد نتیجه بخش خواهد بود.
اخراج ۵ دقیقه ای باید بدون هیچ گونه ملامت، سرزنش، دعوا و... و فقط با ترك صحنه و بی اعتنایی انجام گیرد در غیر این صورت اگر همراه با ملامت باشد اثرگذار نخواهد بود. هنگام به كار بردن این روش باید كاملا آرامش و خونسردی و سرعت عمل را حفظ كرد و دانست كه هدف اصلی جدا كردن كودك و قطع رفتار نامطلوب است. بعد از ۵دقیقه نیز باید كودك را بدون هیچ گونه توضیح و تفسیری صدا كنید و از گفتن این عبارت جدا بپرهیزید: حالا می تونی از اتاق خارج بشی و یا حالا اجازه داری با برادرت بازی كنی نگویید كه چه كاری می تواند انجام دهد یا انجام ندهد. خیلی ساده فقط بگویید كه ۵دقیقه تمام شد.
روش اخراج موقت به خاطر انعطاف پذیری فوق العاده، در بسیاری از موارد قابل اجراست. مشخص است كه اخراج موقت به راحتی و به آسانی در خانه قابل اجراست، اما با كمی ابتكار می توانید آن را با شرایط دیگر هم تطبیق دهید؛ مثلا اگر به، گردش یا سینما می روید و عجله چندانی هم ندارید، می توانید خودرو را نگه دارید و بچه ها را از ماشین بیرون آورید و آنها را ۵ دقیقه در محل های جداگانه قرار دهید. مطمئن باشید اگر بچه ها برای رسیدن به، مهمانی و... عجله داشته باشند این مؤثرترین تنبیه برای آنهاست تا دوباره مرتكب اشتباه نشوند.
در چند جمله باید گفت زمان و نحوه استفاده از تمام روشهای تربیتی تابع ابتكار، قوه تشخیص و شناخت والدین و مربیان از اوضاع محیطی و شرایط روحی و روانی بچه ها است و والدین و مربیان باید در تشخیص روش درست به بچه ها كمك كنند تشخیص این كه چه كاری درست و چه كاری نادرست است.
منیر اعظم میثاقی نژاد
كارشناس آموزش و پرورش
منبع : روزنامه کیهان