سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

نفر اول، باراک اوباما


نفر اول، باراک اوباما
ماکس وبر، جامعه‌شناس بزرگ اوایل قرن بیستم قدرت کاریزما را به‌عنوان <مشخصه‌ای فردی> توصیف می‌کند که <شخص را از عامه مردم جدا می‌کند و باعث می‌شود که او از دید دیگران قدرت و صفاتی مافوق طبیعی، فرا‌انسانی یا دست‌کم در مواردی خاص استثنایی داشته باشد.>
گروهی از هواداران باراک اوباما گاهی اوقات طوری رفتار می‌کنند که به نظر می‌رسد او را <همان آدم> به‌حساب می‌آورند. این گروه از مردم ایمان دارند که تولد، سابقه و نحوه حرف زدن اوباما به او صفاتی جادویی داده است. البته بدون شک شخصیت اوباما به‌شدت کاریزماتیک و جذاب است و برای او سرمایه سیاسی غیر‌معمولی به ارمغان آورده است.
اما خیلی زود - مثلا از ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹ - ماجرا تغییر خواهد کرد و از این پس قدرت اوباما بیشتر از دفتر کارش ناشی خواهد شد تا از شخصیتش. به قول وبر، اوباما به جای اقتدار جذاب کاریزماتیک، صاحب اقتدار قانونی خواهد شد. در ژانویه اوباما به صورت قانونی قدرتی را به دست می‌آورد تا دولت ایالات متحده آمریکا را اداره کند و به همین دلیل او را نفر اول فهرست نیوزویک قرار داده‌ایم. اگر او به همین اندازه کاریزماتیک بود اما رئیس‌جمهور کنیا بود، بدون شک این جایگاه را در فهرست ما به‌دست نمی‌آورد. (رئیس‌جمهور واقعی کنیا هم البته در فهرست ۵۰ نفره نیوزویک جایی ندارد.) ایالات متحده با وجود تمام مشکلاتش و با وجود تمام اشتباه‌کاری‌ها یا ضربه‌هایی که خورده همچنان مهم‌ترین کشور دنیا به‌حساب می‌آید و می‌تواند بر هر منطقه و هر قاره‌ای تاثیر بگذارد. به همین خاطر است که جوزف جاف، نویسنده آلمانی، ایالات متحده را <به صورت پیش‌فرض ابرقدرت> توصیف می‌کند. این را اضافه کنید به صفات خاص اوباما و همچنین احساس آسایشی که با انتخاب اوباما و پایان دوران بوش در سراسر جهان به‌وجود آمد. این وضعیت برای شمار زیادی از ناظران به‌شدت جذاب است.
اما روسای‌جمهور نمی‌توانند نمادهایی کاریزماتیک به حساب بیایند. آنها مجبورند با مشکلات رو‌در‌رو شوند و پس از آن است که بسته به نحوه مواجهه رئیس‌جمهور با چالش‌ها، قدرت تاثیرگذاری‌اش افزایش می‌یابد یا کم می‌شود. یک رئیس‌جمهور هر‌چقدر هم تاثیر‌گذار باشد باز هم یک انسان است و فراموش نکنیم جورج واشنگتن، آبراهام لینکلن یا فرانکلین روزولت در جریان ریاست‌جمهوریشان و با اقداماتشان چنین شهرتی را کسب کردند. اوباما سفر خود را در دورانی سخت آغاز می‌کند؛ چند ماه پیش جنگ عراق ذهن اکثر رای‌دهندگان آمریکایی را مشغول کرده بود اما مورخان بعدها هنگام قضاوت درباره ریاست‌جمهوری باراک اوباما احتمالا بر نتیجه جنگ او با بحران اقتصادی کنونی جهان تکیه خواهند کرد. اوباما تنها در صورتی یک رئیس‌جمهور بزرگ به خاطر آورده خواهد شد که بتواند سرمایه‌داری را نجات دهد.
اولین وظیفه اوباما شاید دشوارترین وظیفه‌اش باشد؛ او باید حس اطمینان را دوباره به آمریکایی‌ها و باقی مردم جهان بازگرداند. با وجود اینکه انتخاب اوباما شور و شادی فراوانی برانگیخت اما همچنان در سراسر آمریکا احساس عمیق بدبینی وجود دارد که شاید دلیل اصلی‌اش اوضاع بد اقتصادی است. در حال حاضر بیشتر مردم آمریکا و شرکت‌های بزرگ نه می‌خرند، نه قرض می‌گیرند و نه قرض می‌دهند. سیستم سیاسی تلاش کرده محرک‌های بزرگ مالی را به موسسات مالی و شرکت‌های در شرف ورشکستگی خودرو‌سازی آمریکا تزریق کند اما مشکل اصلی مشکل اطمینان به سیستم مالی است که هنوز حل نشده. دیوید سوئنسن، مسوول ارشد دپارتمان سرمایه‌گذاری دانشگاه ییل می‌گوید: <بازارهای اعتباری هنوز کاملا درب و داغان هستند.>
اطمینان را چطور باید بازگرداند؟ آنطور که به نظر می‌رسد ساده نیست. نباید فراموش کرد که جورش بوش، رئیس‌جمهور کنونی در حال حاضر زیادی آرام و مطمئن است و همین مردم را از آنچه ضرورت دارد نگران‌تر می‌کند. شاید به این خاطر که آرامش بوش همیشه بی‌ارتباط به واقعیت‌های موجود بوده است. همیشه اینطور به نظر آمده که بوش از واقعیت‌های عراق، لوئیزیانا یا افغانستان بی‌اطلاع بوده است. روزولت هم مردم را به خوشبینی دعوت می‌کرد اما او از حقیقت نمی‌گریخت، فاجعه را به رسمیت می‌شناخت و این را برای مردم توضیح می‌داد. روزولت در اولین سخنرانی مهمش اصول بانکداری را برای آمریکایی‌ها شرح داد و از آنها کمک خواست. این کار کمی نیست. رئیس‌جمهور در قدم بعدی باید این احساس را در مردم ایجاد کند که سیستم مالی پرثبات و قابل پیش‌بینی است. سوئنسن که بعد از وارن بافت احتمالا موفق‌ترین سرمایه‌گذار دهه‌های اخیر به حساب می‌آید، می‌گوید: <بازارها به اطمینان نیاز دارند. اقدامات دولت کنونی باعث پیش‌بینی‌ناپذیری بازار می‌شود.> سوئنسن یک پیشنهاد ساده و سیستماتیک دارد: دولت باید تمام صندوق‌های پول بازار را بدون هیچ محدودیتی تضمین کند، آن هم برای شش ماه. در حال حاضر اقدامات دولت باعث نمی‌شود مردم عادی سرمایه‌هایشان را وارد بازار کنند. و بالاخره آخرین قدم اوباما در ایجاد اطمینان آغاز اصلاحات در خود سیستم مالی است. نحوه مداخله دولت در بازارها و قوانین بازارها باید تغییر کند تا دوباره شاهد چنین بحران‌های بزرگی نباشیم.
اوباما با چالش‌های فراوانی روبه‌رو است اما نه عراق و نه افغانستان، نه روسیه و نه چین، هیچکدام به اندازه بحران اقتصادی کنونی بزرگ نیستند. اوباما باید اطمینان را به آمریکا برگرداند. این بسیار دشوار است اما اگر اوباما در انجام آن موفق شود آن وقت ممکن است مردم به این نتیجه برسند که او قدرتی غیرطبیعی دارد.
فرید زکریا
سرپرست بخش بین‌المللی هفته‌نامه نیوزویک
منبع : روزنامه اعتماد ملی