پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مردی از نسل فوتبال آماتوری


مردی از نسل فوتبال آماتوری
منصور امیرآصفی از ۱۳ سالگی به جامعه فوتبال ایران پیوست. او از محله ای در جنوب شرقی تهران یعنی خیابان ری محله باغ آصف الدوله بالا آمد و در دبیرستان تیم فوتبال تشكیل داد. از باشگاه شرق در دهه ۱۳۳۰ به شكل رسمی فوتبال بازی كرد و تیم او متشكل از جوانان محلی بودند كه در آن روزگار با باشگاه های مطرح تهران رقابت می كردند و از همین تیم ها بود كه بزرگانی به دنیای فوتبال معرفی شدند. می گویند پرویز قلیچ خانی و علی پروین از همین تیم ها توسط امیر آصفی به دنیای فوتبال وصل شدند.امیر آصفی سپس به باشگاه كیان پیوست و تا زمانی كه با دنیای بازیگری وداع بگوید در همین تیم ماند و به گفته خودش به پیراهنش وفادار ماند و پا روی ارزش ها نگذاشت. در خلال بازی های باشگاهی جذب تیم ملی شد و مدت یازده سال در تیم ملی بازی كرد.امیر آصفی از نسلی است كه فوتبال آماتوری با ارزش های اخلاقی را به شدت پاس می دارد و از اخلاق در فوتبال به عنوان ریشه های ورزش یاد می كند.
● ظاهراً وقتی شما بازیكن بودید همزمان مربیگری هم می كردید؟
- بله. اما به شكل تجربی، نه آكادمیك. من در شروع بازی فوتبال با نظر جمعی و با وجود این كه سابقه كمتری نسبت به سایر بازیكن ها داشتم به من پیشنهاد شد كه مسئولیت تیم را هم ضمن بازیكنی به عهده بگیرم و رفته رفته به دلیل كسب تجربیات در تمرینات و مسابقات و حضور مربیان خارجی و گذراندن كلاس های مربیگری به شكل منسجم تری مربیگری را دنبال كردم. در كلاس دتماركرامر نمره الف گرفتم و بعد از آن به لندن اعزام شدم و از نزدیك با تشكیلات و تمرینات تیم آرسنال آشنا شدم.اما حق می دانم كه از علی الهی یادم كنم. او نخستین كسی بود كه به شكل رسمی توپ را جلوی پای من انداخت و من تحت تعلیم او در باشگاه شرق بودم. همچنین باید بگویم كه تمرین با مربیان خارجی از جمله راجرز انگلیسی در تیم ملی تجربیات خوبی در حوزه مربیگری به من داد و بعد از همه اینها من در تیم های كیان یك سال، برق و تهران یكسال و یازده سال در تیم آرارات و ۱۲ سال هم در دانشكده های مختلف دانشگاه تهران مربیگری كرده ام. در گذشته ۳ ماه هم مربی تیم پرسپولیس بودم كه به دلیل بازیكن سالاری در آن دوره و مشكلات پیش آمده از آنجا بیرون آمدم. تا ۱۵ ماه پیش هم قرارداد مدیریت تیم های پایه پگاه را داشتم.
● ظاهراً پرویز قلیچ خانی و علی پروین كشف شما بودند؟
- بله. در محله ای كه من در آنجا زندگی می كردم یعنی جنوب شرقی تهران، نسبتاً پرجمعیت بود و ما در آن زمان می توانستیم در سه تیم باشگاهی كیان، البرز و برق تمرین داشته باشیم و حدود ۱۳۰ جوان در این تیم ها به خدمت گرفته شده بودند. در چنین شرایطی طبیعی است كه می شد در خلال بازیها بازیكنان خوب و با استعدادی شناسایی شوند. كشف این دو نفر كه البته خیلی های دیگر هم در آن زمان بالا آمدند بیشتر به استعداد و تلاش خودشان مربوط بود تا كار ما. آقایان جان ملكی، زلی، كیانی راد، اعراب زاده و... از این جمله بودند.
● اگر بخواهیم شاخص های فوتبال امروز را با دهه ای كه شما بازی می كردید مقایسه كنید، از چه تمایزات و تفاوت هایی نام می برید؟
- در دوران ما از عمر فدراسیون فوتبال زیاد نگذشته بود. در واقع فدراسیون تازه تاسیس بود و فوتبال تازه به صورت رسمی در ایران شكل گرفته بود. فوتبال شكل كاملاً بسته ای داشت و با دنیا به هیچ صورت ارتباطی نداشت. تلویزیون و روزنامه ورزشی موجود نبود و فقط روزنامه های اطلاعات و كیهان بودند كه آن هم در حد نصف یا یك ستون خبر ورزشی می نوشتند. تبادل اطلاعات دنیای فوتبال به این شكل نبود . البته فوتبالیست هایی مثل عباس تنیده گر، عبدالله شوتی، انشاء و آقای مبشر و غریب و خیلی های دیگر حضور داشتند اما این توانایی ها به استعدادشان مربوط بود و یا این كه در گرما گرم تمرینات خلاقیتها آفریده می شد و هیچ نوع ارتباطی با خارج و یا آموزش آكادمیك به شكل امروزی وجود نداشت. تنها كسی كه از فوتبال خارج از ایران مطلع بود مرحوم حسین صدیقیانی بود كه به ایران آمده بود و فوتبال را رسمی تر و بهتر كرد . بعدها نشریات ورزشی و تلویزیون، فیلم ها و كلاس ها و مدرسانی پیدا شدند كه بارزترین مدرسان دتماركرامر آلمانی بود كه كلاس سه ماهه ای را اداره كرد. به تبع فوتبال توانست از مرز كشور پایش را خارج بگذارد و رفته رفته مسابقات با كشورهای دیگر برگزار شد و این مبادلات سطح فوتبال را ارتقاء داد.اما فوتبال امروزی با وجود امكانات بیشتر، در مقابل، مشكلات اساسی تری هم دارد. در زمان ما پول در صحنه ورزش و فوتبال مفهومی نداشت و عشق و علاقه تعیین كننده رشد و توسعه بود. برای اداره تیم حتی شهریه از اعضا می گرفتیم و من به یاد دارم كه هیچ پولی از فوتبال دریافت نكردم و فقط در زمان راهیابی به المپیك ۱۹۶۴ به اعضای تیم ملی ۱۰۰۰ تومان دادند و به قلچ خانی كه رزرو بود ۵۰۰ تومان پاداش دادند. اگر این هزار تومان را هم به عنوان پاداش نگرفته بودم می توانستم قسم بخورم كه هیچ پولی از محل فوتبال دریافت نكرده ام!اساس تفكر فوتبال عرق به باشگاه و علاقه به تیم ملی كشور و بیشتر مسائل عاطفی و معنوی بود. اما اینها اكنون ضدارزش شده و هرجا بیشتر پول بدهند بازیكن ها به آنجا می روند. كاری كه در گذشته امكان نداشت اتفاق بیفتد! معیارها مادی و اقتصادی شده و این گرفتاری بزرگ فوتبال امروزی شده است.
●به نظر شما فوتبال حرفه ای و صنعتی امروزی توانسته در حق فوتبال خدمت و پیشرفت ایجاد كند و یا از نظر شما كه حامی فوتبال آماتوری و اخلاقی هستید، پسرفت؟
- به نظر من در زمینه های اخلاقی به شدت افت كرده است و روابط انسانی و عاطفی و معنوی در تمام اركان نیروی انسانی فوتبال دچار افت شده است. اما در زمینه های فنی و تكنیكی با مجموع شرایط امروزی رشد كرده است. در هر حال باید بگویم كه فوتبال امروزی ریشه های خود را از دست داده و بی ریشه شده است. امروز شما شاهد این ماجرائید كه بازیكن می آید با شما قرارداد می بندد اما در بیرون همچنان دنبال بستن قراردادهای بالاتر و بیشتر با دیگران هم هست!كسی كه امروزه نقش یك مربی را دارد تصور كنید كه با این بی ثباتی بازیكنان چه باید بكند و اینها میل كار ریشه ای و فرهنگی را از مربی می گیرد و این بی ریشه بودن كار بازیكن هم است كه معلوم نیست هفته آینده هم در این تیم باشد یا خیر! یعنی روابط گسسته و غیرمنسجم می شود. اما در گذشته هرگز این چنین نبود و در تیم ها افراد با مربی حالت پدر و پسر را داشتند. نظام فعلی این امكان را از همه گرفته است و لذا میل برای ارتقای تیم و اهداف گروهی هم بسیار كاهش یافته است.
● چاره ا ی هم برای این مشكل وجود دارد؟
- برای جامعه ورزش امروز باید مهمترین نكته این باشد كه ایرادها را شناسایی كند. در شرایط امروز، فوتبال در یك حالت سرگردانی دست و پا می زند.در فوتبال آن قدر كه به مسائل روبنایی چسبیده ایم به مسائل زیربنایی توجهی نمی شود. در فوتبال فقط و فقط بحث نتیجه مطرح است. سؤال مهم این است كه چرا یك مربی، امروز به رختكن می رود اما هفته بعد معلوم نیست كه بماند یا نه. برای این كه تمام حساسیت ها به سوی نتیجه رفته و اخلاقیات هم نادیده گرفته می شود. وقتی به این سبك عمل می شود دیگر مسائل غیراخلاقی گوی سبقت را می گیرد و افراد برای برنده شدن و ماندن به هر كاری حاضرند دست بزنند! اما در گذشته همه دنبال این بودند كه رقابت ها سالم باشد و متأسفانه می بینید امروزه به كجا رسیده ایم.
وقتی جامعه بی حساب به سمت نتیجه سوق می یابد بدون این كه ریشه ها را محكم كرده باشد، آدم هایی هم پیدا می شوند كه به هر شكل ممكن به این هدف ها برسند. اما برای چاره جویی باید به عزم ملی رسید. سازمان تربیت بدنی باید به سمت ساختن زیربناها و اصلاح روابط فرهنگی- اخلاقی حركت كند. از سوی دیگر بررسی كنید مشكلات تأسیساتی و تجهیزاتی ما چقدر است؟یادم است كه در ۱۹۶۴ كه با تیم ملی فوتبال ایران به المپیك ژاپن رفتیم و در آنجا ۱۷ تمرین داشتیم و
۳ مسابقه دادیم در مجموع در ۲۱ استادیوم در توكیو و حومه حضور یافتیم.اینها تجهیزات آن زمان ژاپن آماتوری بود.خوب ما چقدر به این سو حركت كرده ایم.همین طور یادم هست كه آن سال در حین تمرینات باران شدیدی می بارید. بچه ها به من گفتند كه به آقای فكری بگویم كه بعد از باران تمرین كنند كه ایشان به من گفتند به بچه ها بگو بنویسند كه در حین بازی باران نمی آید من قبول می كنم! این نوع منطق ها حاكم بود و در آن باران زمین های چمن ژاپن عالی بود و هیچ مشكلی پیش نمی آمد. متأسفانه امروزه ما حتی توان فنی برای آماده سازی زمین چمن را هم نداریم و بدتر از آن این كه اعتقاد به نگهداری زمین هم نداریم و تازه بدتر از این اگر زمین خراب شود به نفع ماست! مشكل دیگر این كه كل فوتبال كشور خلاصه شده به تیم ملی و تیم های پرسپولیس و استقلال! سهم دیگر تیم ها در سایه است و این رشدی برای جامعه فوتبال به ارمغان نمی آورد.
●ظاهراً شما در دوره ای در مقابل بازیكن سالاری ایستادید اما پیروز نشدید؟
- بله، در زمانی چند ماهی در تیم پرسپولیس مربی بودم. به نظر من بازیكن سالاری یعنی توجهی به نظر دیگران ندارم و در یك كادر دسته جمعی می خواهم به هر شكل ممكن اراده خودم را به اثبات برسانم. به خاطر این اصول اعتقادی من بیش از سه ماه دوام نیاوردم. اما همواره بر این باور بوده ام كه جای تربیت و اصلاح رفتار یك قهرمان در همان حوزه قهرمانی و ورزش است و اگر در زمین این كار نشود هیچ جای دیگر هم نباید منتظر معجزه بود و طبیعی است كه باید بهای آن را هم بدهیم!
● به نظر شما مهمترین مشكلات امروزی فوتبال كدام است؟
- فوتبال در درون و بیرونش با مشكلات بسیاری رودرروست و مجموعه ای از شرایط فوتبال امروزی تأثیرگذار بوده است. به نظر من در حوزه مدیریتی هیچ كس و هیچ چیز سرجایش نیست.دلیل آن را فقط باید در تعدد مراكز تصمیم گیری جستجو كرد. لذا حوزه مدیریت بسیار پراهمیت است و می تواند مانع بروز مسائل یا تشدید مسائل موجود شود.در اینجا ضروری می دانم كه بگویم طی ۱۱۳سال، فدراسیون فوتبال انگلیس۳ تا رئیس عوض كرده است و اما ما چه كار می كنیم!
●ما سه دوره به جام جهانی راه یافته ایم دلایل این پیروزی ها را چه عنوان می كنید؟
- مقدار زیادی كار شده و مقداری هم شانس آوردیم! البته قصدم بی انصافی نیست و یا بی ارزش كردن كار گروهی. اما اگر بخواهم بگویم كه كار ریشه ای شده و این نتیجه را گرفتیم باید بگویم خیر. باید بررسی كرد پس چرا در سایر سالها این توفیق به دست نیامد.
● فوتبال كدام كشور با معیارهایی كه شما از فوتبال اخلاقی و پیشرفته یاد كردید منطبق است؟
- در انگلیس دیدم كه فوتبال آنها حرفه ای شده اما تعصب و اخلاقیات هم سرجایش مانده است. تمرینات آرسنال را از نزدیك دیده ام و این نكات را از نزدیك حس كرده ام.
● كدام مربی بر روی فوتبال ایران بیشترین تأثیر را در دوران شما گذاشت؟
- در تاریخ فوتبال ما آقای مبشر خیلی نقش داشتند و مشهور بود كه هر تیمی كه از بالای آسمان ایران رد شود ایشان می آورند پایین و یك بازی برگزار می كنند! این تعداد بازی خارجی به فوتبال ما در آن زمان كه مربی خارجی نداشتیم غنای تجربی خوبی داده بود.
مربیانی كه به ایران آمدند هر یك به نوعی اثرگذار بودند. اما كلاس دتمار كرامر پدر فوتبال آلمان اساسی ترین تأثیرات را در بخش مربیگری و فوتبال ایران گذاشت. اگر به هر كدام از افرادی كه در فوتبال آن زمان حضور داشتند از بازیكن تا مربی، سرپرست، مدیر باشگاه می گفتید درباره فوتبال حرف بزن به سختی می توانستند نیم ساعت حرف بزنند، اما بعد از كلاس های كرامر بحث ها همه تخصصی شد.
● در دوره های اخیر از چه كسی یاد می كنید؟
- لیادین مربی روسی ذوب آهن هم خیلی خوب كار كرد. یكی از خصوصیات او این بود كه دو تمرین او هرگز یك شكل نبود. اما در شرایط فعلی اظهار نظر دقیقی ندارم. زیرا از نزدیك در جریان كار تیم ها و یا مربی ها نبوده ام و لذا اظهار نظر كارشناسی نمی توانم داشته باشم.
اما یادم هست كه روزی در ارتباط با دو مطلب این كه مربی ایرانی روی نیمكت بنشیند و برانكو خوب است یا بد از من نظرخواهی كردند و من فقط به این نكته اشاره كردم كه چون فوتبال ما از دنیا عقب است خوب مربیگری هم به عنوان بخشی از فوتبال همین شرایط را داراست. ما داریم می بینیم كه سنتی ترین مردم دنیا یعنی انگلیسی ها كه حتی حاضر نشده اند رانندگی خود را تغییر دهند، رفته اند مربی خارجی آورده اند!
● پس شما اعتقاد به مربی خارجی دارید؟
- بله. در سال ۱۹۹۸ جلال طالبی را روی نیمكت گذاشتیم اما به فوتبال ما چی اضافه شد! بیاییم مضار و منافع را بدون پیشداوری بررسی كنیم و ببینیم چه چیزی به فوتبال ما اضافه می شود و یا چه چیزهایی را از دست می دهیم. پس بهتر است از آدم های تواناتر استفاده كنیم و هدف گذاری ها را روشن تر كنیم. مگر تركیه نكرد، یك تیم باشگاهی به نام گالاتاسرای به مربیگری فاتح تریم تركیه كار را به جایی رساند كه در جام یوفای اروپا آرسنال را زد و اول شد. اما ما تاكنون چه تیم هایی را در دنیا برده ایم. تیم های آسیایی را. آسیا خودش در فوتبال دنیا در كلاس سه است یا حداكثر با ارفاق كلاس دو است، اما كلاس اول كه نیست! این عین ساده اندیشی است كه واقعیت ها را نادیده انگاریم. الگوبرداری از پیشرفت های دنیا كه كار سختی نیست مسیر فوتبال قهرمانی دنیا شناخته شده است و فقط باید با تدبیر و هدف گذاری آن را به دست آورد و با شرایطی داخلی منطبق و اجرا كرد.
مریم رضایی
منبع : روزنامه همشهری