آدرس غلط "بوش" به "اوباما"

"جرج بوش" رئیس جمهوری آمریکا که روزهای پایانی دوران اجاره نشینی خود را در کاخ سفید طی می کند، بار دیگر اتهام کهنه و قدیمی را درخصوص برنامه هسته ای صلح آمیز ایران تکرار کرد.
وی روز جمعه در مرکز سیاست های خارمیانه ای "سابان"(Saban) وابسته به سازمان تحقیقاتی "بروکینز" در واشنگتن، برنامه هسته ای ایران را همچنان خطری(!) برای صلح دانست و افزود؛ بمنظور تامین امنیت آمریکا و صلح جهان، آمریکا اجازه نخواهد داد تا ایران سلاح اتمی تولید کند.
در ادامه ذکر چند نکته ضروریست که به آن پرداخت می شود:
۱) چنین اظهاراتی حکایت از آن دارد که به رغم پایان یافتن دوران "دیپلماسی کابویی" که جرج بوش پرچمدار آن بود، "ادبیات کابویی" همچنان بر زبان وی جاری است. عبارتی نظیر "ما اجازه نمی دهیم..." هم اکنون عبارتی منسوخ است و خاصیت خود را از دست داده و به عصر "کلانتر" ها در غرب وحشی تعلق دارد.
عصر کنونی، عصر «بلوغ ملت» هاست و یقینا ملت ها برای دستیابی به حقوق قانونی خود منتظر کسب اجازه از سوی کسی نمی مانند.افزون بر آن، بوش فراموش کرده که توضیح دهد چه نهاد و یا سازمانی به وی و آمریکا این اختیار را داده تا برای سایر ملت ها برای دستیابی به حقوق قانونی خود مجوز صادر کند.
۲) جرج بوش چندی پیش ضمن ابراز ندامت از لشگرکشی به عراق، "شکست اطلاعاتی" را مهمترین عامل تأسف دوران ریاست جمهوری خود در ارزیابی تهدید حکومت "صدام" برای آمریکا دانست. وی همچنین گفت: «آرزو می کنم اطلاعات متفاوتی در اختیار داشتیم.»
ادعاهای اخیر بوش درخصوص برنامه صلح آمیز هسته ای ایران با توجه به این اعتراف تلخ نشان می دهد که وی عبرتی از تاریخ نیاموخته و همچنان اسیر همان اطلاعات غلط و وارونه ای است که فاجعه جنگ عراق را پدید آورد و آمریکا را به "ابرقدرتی لنگ" تبدیل کرد.
۳) آمریکا صاحب ۱۰۳ نیروگاه هسته ای است یا به عبارتی دیگر یک چهارم نیروگاه های هسته ای دنیا در این کشور فعال هستند. براساس اعلام منابع خبری، آمریکا درصدد است به بهانه اینکه برخی از این نیروگاه ها به پایان عمر خود نزدیک شده اند در سال های آتی ساخت ۳۰ نیروگاه دیگر را آغاز کند.
افزون بر آن آمریکا دارای چندین هزار کلاهک هسته ای است و یکی از فجیع ترین کشتارهای دست‌جمعی در تاریخ بشری توسط این کشور و با استفاده از بمب های هسته ای صورت گرفته است. جهانیان و نیز مردم ژاپن بویژه مردم هیروشیما و ناکازاکی هیچ گاه اقدام غیرانسانی آمریکا را فراموش نمی کنند.
در همین پیوند، رژیم صهیونیستی و متحد استرتژیک آمریکا را در منطقه خاورمیانه نباید از قلم انداخت. رژیم صهیونیستی هم اکنون بزرگ‌ترین و خطرناک ترین نیروگاه هسته ای خاورمیانه را در اختیار دارد و ذیل سایه توجه و حمایت های آمریکا و کشورهای غربی دارای ۲۰۰ کلاهک هسته ای است و مقامات این رژیم نیز ابایی از اعلام در اختیار داشتن چنین سلاح های خطرناکی ندارند.
با عنایت به این توصیفات، آیا برنامه هسته ای آمریکا و رژیم صهیونیستی خطری برای صلح جهانی محسوب نمی شود؟
۴) جمهوری اسلامی ایران طی سال هایی که مورد هجمه تبلیغاتی آمریکا و همپیمانان این کشور قرار داشته، همواره اعلام نموده که اهداف صلح آمیز را در سرلوحه اقدامات خود برای دستیابی به انرژی هسته ای قرار داده و در همین چارچوب، پایبندی خود را به معاهدات بین المللی اعلام داشته است.
علاوه بر این، ایران یکی از کشورهای عضو آژانس بین المللی انرژی اتمی است و معاهده منع گسترش سلاح هسته ای را به امضا رسانده و تاکنون با بازرسی های صورت گرفته از سوی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی کمال همکاری را داشته است.
در همین راستا اظهارات مکرر "محمد البرادعی" دبیر کل آژانس بین المللی مبنی بر اینکه "هیچ نشانه ای از فعالیت غیر صلح آمیز و انحراف در برنامه هسته ای ایران یافت نمی شود" و "برنامه هسته ای ایران خطری ایجاد نمی کند" را می توان گواهی در تایید برنامه هسته ای صلح آمیز ایران و دست ردی بر ادعاهای پوچ مدعیان صلح طلبی دانست.
۵) مقامات آمریکایی طی سال های گذشته با در پیش گرفتن رویه ای غیرمنطقی، خود را محق برای تعیین تکلیف برای سایر کشورها دانسته و حق دخالت در امور دیگران را قایل شده‌اند.به گونه ای که رییس نومحافظه کار کاخ سفید، همواره درهشت سال ریاست جمهوری اش همواره با بهانه «تامین امنیت آمریکا و صلح جهان» اظهار داشته که به ایران «اجازه» نخواهد داد تا سلاح اتمی تولید کند.
این در حالی است که بخش بزرگی از جهانی که بوش از مخالفت آنها با برنامه هسته ای ایران دم می‌زند، نه تنها برنامه های اتمی ایران را صلح آمیز می دانند بلکه حمایت های خود را از تلاش های تهران در این خصوص اعلام داشته اند. در همین راستا و برای نمونه، می توان به حمایت های مکرر ۱۱۸ کشور عضو جنبش غیرمتعهدها که ۶۰ درصد اعضای سازمان ملل را تشکیل می دهند از برنامه صلح آمیز هسته ای ایران اشاره کرد.
● سخن آخر؛ آدرس غلط "بوش" به "اوباما"
دشمنی آمریکا با ایران از زمان "جیمی کارتر" تا جرج بوش به امری اصولی در هیات حاکمه آمریکا بدل شده و این دشمنی از یک رئیس جمهور به رئیس جمهوری دیگر انتقال یافته است. جرج بوش رئیس جمهوری آمریکا نیز در تداوم همین سیاق و نیز تکیه بر نظریه "ایران هراسی" سعی دارد آدرس غلط برای "باراک اوباما" رئیس جمهوری آتی آمریکا که با وعده "تغییر" به کاخ سفید راه یافت، ارائه دهد.
افزون بر آن وی قصد دارد با تکیه بر بزرگ و خطرناک جلوه دادن برنامه هسته ای صلح آمیز ایران، هرگونه گرایش و تمایل را برای "پذیرش ایران هسته ای و یک قدرت منطقه ای" طبق نظریه برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر که هم اکنون زمزمه های آن از سوی مشاوران اوباما شنیده می شود، از بین ببرد.
مستأجران جدید کاخ سفید باید هوشمندانه به این نکته توجه داشته باشد که ایران به تعبیر مقام معظم رهبری « به یک قدرت منطقه‌ای» تبدیل شده، از این‌رو ضروری است "تغییر" ی جدی در نوع نگرش به ایران از سوی آنان اتخاذ شود.

امید غیاثوند

منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا