سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

توسعه پذیری دین


توسعه پذیری دین
شناخت به اهمال در قضاوت ودر نتیجه گمراهی ویک سویه نگری نگردد،باید بدور از نوع تلقی های بعضیها به معرفت وشناخت مستدل دست بوده، قابلیت تطور ورشد یافتگی را ندارد ، احکامش با تغییر زمان، تفاوت مکان وحالات مختلفه انسان همنوا نیست وزندگی که بر مبنای دین پایه گذاری شده باشد ،محکوم میان بنده وپروردگارش باشد چیزی دیگر بر شمرده نشود, واگر از این قفس هم بر آمد،به هیچ حالی نباید از دایرۀمسجد پا را فراتر نهد ،آن هم مسجدی که خاص برایش تعیین شده .....! نه بر عکس . تا که جامعه متحرک ومتغیر در تنگنا باقی نماند وجمودی که خواستگاهش،دین است آن را به کشتار گاه نبرد. به این ترتیب است که با قوانین که است خود را شارح تمام امور زندگی می دانند. این جاست که میدان نبرد میان دعوتگران راه حل اسلامی شکل می گیرد.خداوند متعال می فرماید:{ وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ}[الأنعام : ۱۱۶] واگر از بیشتر کسانی که در این زمین می باشند پیروی کنی, تو را از راه خدا گمراه می کنند آنان جز از گمان خود پیروی نمی کنند وجز به حدس وتخمین نمی پردازند".
نمونه ایاز ادعاهای ....., تاریخچه متهم نمودن شریعت به جمود به سالهای ۱۹۲۵م بر می گردد ,سالهای که در آن جو غیر مستقر در بعضی کشورها فرا گیر شده بود, که آنها خواستند قانونی خود را جایگزین کنند, در آن وقت ( مجله الأحکام العدلیه) منبع آن بود, اهداف این مجله" وخطوطی اساسی آن مبتنی بر دین است حال آن که دین محتوی احکام است که تغییر نمی پذیرد, وعدم تغییر در دین جزء ضروریات آن است اما زندگی در معرض تحولات مستمر بوده, تغییر ناپذیری وثبات جزء لاینفک آن است واین خود موضوعی است که دین را تنها در اندرون وجود انسان به معنی می رساند ودر حالی که ساز وکارها زندگی با توجه به مقتضای طبیعی آن که تحول وتطور است باید شکل گیرد سپس آنچه بر اساس دین بنامی شود جز این نیست که جامعه را از پیشرفت باز می دارد زیرا اجتماع انسانی را با روابط ابتدایی و اولیه به نظام زندگی مر تبط می سازد.
▪ ادعای بی اساس: چه دلایلی وجود داشت که بعضیها وهمراهان شان حکم شرعی را حتی از دایرۀازدواج ،لغو کند لغو تمام این احکام از یک اتهام بیجا ناشی می شد وآن این بود که حک که از شریعت گرفته شده است از دین است ودین ثابت ولا یتغیر بوده ،عدم تغییر جزء ضروریات اولیه دین به شمار می آید، در حالی که زندگی بشری این چنین نمی توان باشد وزندگی در معرض تحول مستمر است ،بنا بر این لازم است تا دین در وجدان آدمی به عنوان علاقه وپیوندی میان ضمیر انسان وپروردگارش باقی بماند،با زندگی واجتماع وفرمان روا میانه ای نداشته باشد , ونظم زندگی تنها بر مبنای مقتضیات تحول وتطور که لازمه حیات بشری است تر تیب وتنظیم شود.آیا چنین توجیه وتفسیری از زاویه منطق, عقل , علم , تاریخ وواقعیت هم مؤید ما ست.
ثابت ومتغیر بودن دین:اولین فرضی که مدعی است تمام احکام دین ثابت بوده واجتهاد وتغییر در آن راه ندارد, مردود ونادر است. از احکام دین , آنچه متعلق به عقاید است, چون مبدأ خلقت وانتهای آن , جهان آفرینش, زندگی وانسان که علمای عقاید آن را الهیات, نبوات وسمعیات می نامند. حقایقی ثابت ولا یتغیر است.از جمله احکام دین , احکامی است که به اصول عبادات بر می گردد, وحلقه اتصال عملی انسان با پروردگارش بوده وبه عنوان ارکان وپایه های اسلام ومبنای والای آن شمرده می شود که این احکام در اصول خود ثابت اند اگر چه در تفصیل اکثر آن ها اجتهاد راه می یابد, همچنان آن قسمت از احکام دین که به ارزش های دینی تر غیب در فضایل ودور ساختن از رذایل وپستی ها, بر می گردد, در مجموع به عنوان ارزش های ثابت ولایتغیر محسوب می شود. در موارد ذکر شده مردم هیچ نیازی به تغییر قواعد, اصول وارزش ها ندارند, بلکه نیازمند ثبات واستقرار این امور می باشند تا زندگی ثبات یابد وعقلها وقلبها از اطمینان وآرامش بر خوردار گردند, ما بقی احکام مختلف زندگی همچون نظام خانواده, ارث وامثال آن, نظام معاملات ومبادلات مالی, نظام جرایم وعقوبات, سیستم های اداری, وامثال آن و..... میدان هایی است که احکام فقه اسلامی در آن به تفصیل میدان بحث را گشوده است, واین موارد, مدارس فکری ومذاهب بحثی مختلفی را به خود اختصاص داده است. این موارد نیز عموماً دو حالت دارند: الف-احکامی که ممثل ثبات وداوم بوده متعلق به اصول , مبادی واحکامی اند که از عمومیت بر خوردار بوده ونصوص قطعی الثبوت وقطعی الدلاله ای در مورد آنها موجود است, نصوصی, که فهم های مختلف را نمی گنجد واجتهاد در آن راه نیافته وتغییر زمان ومکان نیز در آن راه ندارد. بخش دیگر: ب –احکامی است که در آن وسعت وتغییر وجود دارد که این بخش به تفصیل احکام وشئون مختلف زندگی بر می گردد وخصوصاً احکامی که کیفیت ونحوه اجرای آن ها روشن نشده است که این موارد به اجتهاد واگذار گردیده وبدون آن که صدور حکم آن به فراموشی سپرده شده باشد , میدان برای انتخاب یک گزینه از میان چندین گزیینه برای مکلف باز شده است, که این رحمت ووسعتی از جانب خداوند به بندگان محسوب می گردد.
عرصه ثبات وتحول درفقه: آنانی که با فقه اسلامی آشنایند, به خوبی آگاهند که ادعای خشک بودن وغیر قابل تغییر بودن کلیه احکام فقه, سخنی گزاف وبه دور از واقعیت است ودر واقع این افراد از فقه, خصایص ومزایایش هیچ اطلاعی ندارند, خصایصی که از اصل اسلام سر چشمه می گیرد.از روشن ترین این خصوصیات ومزایا می توان به همین ثبات وتحولی که در یک هماهنگی محکم ومتوازنی در اسلام جمع شده است, اشاره کرد زیرا فقه اسلامی نه در حد باور آنانی که معتقد به ثبات وایستایی مطلق اند, ایستاده است و اصول کلی, در اسلام برای همیشه از ثبات وجاودانگی بر خور دار است, این احکام مانند قوانین خلقت است که بر پایی آسمان وزمین به چنان قوانینی ارتباط دارد ودر عدم چنین قوانینی است که نظم وشیرازۀآسمان وزمین از هم خواهد گسیخت واجرام این دو پدیدۀخلقت منهدم خواهد شد. اما فروع وجزئیات, هم چنان که در زندگی انواع گوناگونی می یابد وبنا به مناسبت هایی تغییر شکل می دهد, چنین احکامی از قانون تغییر, تنوع وتحول پیروی کرده وامکان گستردگی وتوسعه یافتگی در آن وجود دارد, هم چنان که در نظام خلقت وزندگی انسان نیز چنین جزئیات متغیری که لازمه حرکت انسانی است , وجود دارد.به این ترتیب در فقه اسلامی, مواردی بسته, جامد وتمام شده است که امکان تغییر وتحول در آن وجود ندارد, این موارد همان احکام قطعی است که وحدت فکری وعملی امت را حفظ می کند ومواردی دیگر که عبارت از ( احکام ظنی) است, چه ظنی الدلاله باشد یا ظنی الثبوت , که بیشتر احکام فقه هم در ین مجموعه می گنجد, در میدان اجتهاد جا باز می کند وبا تغییر وتفاوت فهم ها, احکام هم تغییر می یابد واز همین دروازه است که حرکت, تطور ونوآوری در فقه , پدیدارمی گردد.
فرمان الهی: { فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}[الأنبیاء : ۷ ] از اهل دانش بپرسید اگر خود نمی دانید".
● خلاصه:
و ارتباطی که میان امت ودین وجود دارد از یک خواستگاه جوهری وریشه ای ناشی می شود؛ زیرا امت به مثابه ظرف جمعی است که مطلوب ومورد نظر دین می باشد تا در عالم واقع تعالیم آن را تمثیل ومجسم نماید , از این رو, دید اسلام امت است که قوام واستحکام دین را به وجود می آورد.
عبد الرزاق احمد
منبع : سایت اعجاز علمی